انواع چارت در فارکس

آموزش چارت پترن (مثلث و پرچم) در بورس (همراه با فیلم)
آشنایی با الگوهای قیمت یا همان انواع چارت پترن هایکی از ضروری ترین مهارتهای لازم برای انجام معاملههای حرفهای در بازار بورس به شمار میرود. همانطور که قبل تر گفته ایم، الگوی قیمت یا Chart Pattern الگوها یا اشکالی هستند که در نمودار، حرکت قیمت به جهتی خاص (صعودی یا نزولی) را نشان می دهند. چارت پترن در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد چرا که همانطور که میدانید، ما در تحلیل تکنیکال اینگونه فرض می گیریم که الگوها گذشتهی خود را تکرار میکنند و بنابراین شناخت آن ها به ما کمک می کند تا دست کم در بیشتر از 50 درصد مواقع، موقعیت های سوداور را شناسایی و تعیین حد سود کرده و سپس دست به معامله بزنیم.
انواع چارت پترن
در این مقاله به آموزش چارت پترن ها داشته باشیم و دو مورد از پرکاربردترین انواع چارت پترن ها را به شما آموزش بدهیم. این دو الگو عبارتند از: الگوی مثلث و الگوی پرچم. این دو الگو، دو الگوی ادامه دهنده یا تمدیدی (Continuation) هستند به این معنا که اگر رو افزایشی باشد، این الگو ها وارد موج افزایشی و اگر روند کاهشی باشد، وارد موج کاهشی میشوند. خب، اجازه بدهید با الگوی مثلثی شروع کنیم:
الگوی مثلثی
الگوی مثلثی یکی از پرکاربردترینها و موثرترین انواع چارت پترن در تحلیل تکنیکال است و همانطور که گفتیم الگویی ادامه دهنده یا تمدیدی است. چارت پترن مثلث معمولا از تقاطع دو روند مخالف شکل می گیرد و به طور کلی به دو نوع انواع چارت در فارکس صعودی یا نزولی دسته بندی می شود. در یک مثلث صعودی خط مقاومت یا Resistence افقی است. این در حالی است که خط ساپورت صعودی می باشد. چارت پترن مثلث صعودی معمولا سیگنال یا نشانه ای است که اغلب نوید روند صعودی قیمت را می دهد. در چارت پترن مثلث نزولی خط ساپورت افقی است در حالی که خط Resistence ها در حال نزول هستند. بنابراین حین مواجهه با یک چارت پترن یا همان الگوی مثل نزولی، ما باید انتظار ترندیا روندی نزولی را داشته باشیم
الگوی پرچم
الگوهای پرچم نیز مانند الگوهای مثلی ادامه دهنده هستند و درست مانند آن ها به انواع چارت پترن پرچمی نزولی و صعودی تقسیم می شوند. الگوی پرچم زمانی رخ می دهد که ما حرکت ساید وی یا تقریبا افقی را در مسیر یک حرکت شدید صعودی یا نزولی داشته باشیم. در تقاطع این دو است که چارت پترن پرچم یا Flag شکل میگیرد
برای مشاهده هر دو نمونه چارت پترن در تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنیم به ویدئوی پیوست در این مقاله مراجعه نمایید.
چارت پترن در تحلیل تکنیکال
چارت پترن ها جز لاینفک تحلیل تکنیکال بوده و بواسطه منطق تکراری که در دل خود دارند، ساختار های متداولی هستند که به روشنی می توانند آیندهی یک روند را دست کم با بیش از 50 درصد احتمال درست بودن، پیش بینی کنند و موقعیت معامله پرسود را برای ما مشخص کنند.البته باید این نکته را یادآور شویم که تنها حفظ کردن الگوها بدون درک تحلیلی و تفسیری از آنها کاری تماما بیمعنا است و چنانچه تجربهی ما نشان میدهد بیشتر موارد مانع از درک کلیات موجود در نمودار قیمت میشود. در واقع، این سبک معاملهگری پر سود و کم بازده فقط به تعداد کمی موقعیت معاملاتی محدود میشود (اگر نه به ضرر مطلق). پیشنهاد ما در مقابل، گذراندن دوره آموزش جامع بورس است تا با بدست آوردن درک تفسیری از این ساختارهای متداول و شناخته شده در تحلیل تکنیکال و نیز دیگر ساختارها، به موقعیتهای معاملاتی مناسب برسید.
الگوی پرچم چیست؟ — از صفر تا صد و به زبان ساده
«مجله فرادرس» تا به حال مطالب متعددی را در حوزه آموزش بورس و تحلیل تکنیکال، منتشر کرده است. در نوشتار حاضر، به بررسی الگوی پرچم یکی از الگوهای ساده و مهم در تحلیل تکنیکال پرداختهایم. الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامهدهنده به شمار میرود.
الگوی ادامه دهنده چیست ؟
«الگوی ادامهدهنده» (Continuation Pattern) نشاندهنده این است که پس از کامل شدن آن، قیمت به حرکت در جهت قبلی خود – قبل از ظهور الگوی ادامهدهنده – ادامه میدهد. تحلیلگران تکنیکال از تعداد زیادی الگوی ادامهدهنده برای دریافت سیگنالی مبنی بر ادامه پیدا کردن روند قبلی استفاده میکنند. از نمونههای الگوهای ادامهدهنده میتوان به الگوهای مثلث، پرچم، الگوی آویز یا «پرچم سهگوش» (Pennant) اشاره کرد. توجه داشته باشید که تمامی الگوهای ادامهدهنده نشاندهنده ادامه روند نیستند و حتی پس از مشاهده آنها، معکوس شدن روند محتمل است.
چه زمانی به الگوهای ادامهدهنده اعتماد کنیم؟
زمانی که روند وارد شده به الگو، روند قوی به شمار رود و الگوی ادامهدهنده در مقایسه با موجهای الیوت، کوچکتر باشد، روندهای ادامهدار، قابل اطمینانتر خواهند بود. برای مثال، در روند قیمتی، قیمت به طرز قابل توجهی افزایش پیدا میکند، مثلثی کوچکی شکل میگیرد، در بالای الگوی مثلث، روند، شکسته میشود و سپس بالاتر و بالاتر میرود.
الگوی پرچم چیست ؟
در تعاریف عبارتهای بکارگرفتهشده در تحلیل تکنیکال، «پرچم» (Flag) الگویی است که در چهارچوب زمانی کوتاهمدتتر، بر خلاف روند فعلی مشاهده شده در چارچوب زمانی بلندمدتتر روند قیمتی، حرکت میکند.
از الگوی پرچم برای شناسایی احتمال ادامه یافتن روند از نقطه فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند قبلی، استفاده میشود. اگر روند ادامه پیدا کند، افزایش قیمت قابل توجه خواهد بود و در این زمان مشاهده الگوی پرچم، برای معاملهگران سود به همراه خواهد داشت.
الگوی پرچم چه زمانی مشاهده میشود؟
الگوی پرچم، زمانی ظاهر میشود که به صورت مداوم شاهد حرکات به سمت بالا و پایین در نمودار قیمتی سهامی باشید که روندی صعودی یا نزولی دارد. در این نمودارها به سختی میتوان قلهها و درهها را با خطوط موازی به یکدیگر متصل کرد.
الگوی پرچم نشاندهنده چیست؟
به صورت کلی، پرچم نشاندهنده عدم اطمینان در نمودار قیمتی یک سهم است. شکست مشاهده شده در پرچم، سیگنالدهنده این است که بازار تصمیم خود را درباره ارزش ذاتی این سهام گرفته است و این احتمال وجود دارد که حرکت قابلتوجهی به سمت بالا یا پایین انجام شود که با جهت شکست قیمت، انطباق داشته باشد.
الگوی پرچم چگونه عمل میکند؟
پرچم یا نواحی ایستایی فشرده در پرایس اکشن نشاندهنده حرکتی برخلاف جهت روند است که به سرعت پس از حرکتی سریع در جهت روند، مشاهده میشود. این الگو عموماً از ۵ تا ۲۰ شمعدانی یا کندل استیک تشکیل شده است. الگوی پرچم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل شده است؟
الگوی پرچم از ۲ جزء «پرچم» (Flag) و «میله پرچم» (Flag Pole) تشکیل شده است. که بخش پرچم خود شبیه به کانال است که در آن میتوانید «ایستایی» (Consolidation) یا ثبات قیمت را نیز مشاهده کنید.
پس از اتمام بخش پرچم، تغییر قیمتی به اندازه میله پرچم در ادامه آن وجود خواهد داشت.
۵ ویژگی اصلی الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم، ۵ ویژگی اصلی دارند.
- روند جلو رفته
- کانال ایستایی
- الگوی حجمی
- شکست سطوح
- تائید حرکت قیمت در جهتی یکسان با شکست سطوح
الگوهای صعودی و نزولی، ساختار یکسانی دارند اما جهت روند آنها متفاوت است. همچنین، آنها، تفاوت اندکی در الگوی حجمی دارند. الگوهای حجمی صعودی در روند جلو رفته افزایش پیدا میکند و در قسمت ایستایی پرچم، کاهش مییابد. به صورت متقابل، الگوی حجمی نزولی در جهت پیشرونده افزایش پیدا میکند و در جهت ایستایی کاهش مییابد.
چگونه با الگوی پرچم، معامله کنیم؟
با بکارگیری الگوی پرچم، شما میتوانید با توجه به ۳ نقطه، ورود به معامله، حد ضرر و هدفگذاری کسب سود، استراتژی معاملاتی تعیین کنید.انواع چارت در فارکس
- نقطه ورود
- تعیین حد ضرر
- هدفگذاری کسب سود
نقطه ورود
بااینکه پرچمها میتوانند نشاندهنده ادامه روند فعلی باشند اما محتاطانه این است که منتظر شکست اولیه بمانیم تا سیگنال اشتباهی دریافت نکرده و گمراه نشویم. معمولاً، معاملهگران انتظار دارند که یکروز پس از شکسته شدن قیمت و بسته شدن آن در خط موازی بالاتر از خط روند، وارد پرچم شوند.
تعیین حد ضرر
عموماً از معاملهگران انتظار میرود که از جهت مخالف الگوی پرچم برای تعیین حد ضرر استفاده کنند. برای مثال، اگر خط روند بالایی الگو در ۵۵ دلار به ازای هر سهم و خط روند پایینی الگو در ۵۱ دلار به ازای هر سهم قرار گرفته باشد، در نتیجه، سطح قیمتی پایینتر از ۵۱ دلار به ازای هر سهم، ناحیهای منطقی برای قراردادن حد ضرر برای پوزیشن بلند یا خرید، به شمار میرود.
هدفگذاری کسب سود
معاملهگران محتاطتر ممکن است بخواهند از اختلاف بین خطوط روند موازی الگوی پرچم، برای هدفگذاری کسب سود استفاده کنند. برای مثال، اگر تفاوت دو خط روند به میزان ۴ دلار و نقطه ورود با توجه به شکست سطوح، ۵۵ دلار باشد معاملهگر هدفگذاری کسب سود خود را در ۵۹ دلار ( ۵۵ + 4 ) قرار میدهد.انواع چارت در فارکس
نگرشی خوشبینانهتر این است که فاصلههای بین قیمتهای بالای الگو و پایه پرچم را نسبت به واحد پولی اندازهگیری کنیم تا بتوانیم هدفگذاری بهتری برای کسب سود انجام دهیم.
برای مثال، اگر پایینترین قیمت میله پرچم ۴۰ دلار و بالاترین قیمت پایه پرچم، ۶۵ دلار و نقطه ورود در شکست ۵۵ دلار باشد، حد سودی که ممکن است معاملهگر انتظار داشته باشد، معادل ۸۰ دلار (۵۵ + ۲۵) است. علاوه بر این ۳ قیمت اساسی، معاملهگران باید توجه کافی به انتخاب موقعیتهای معاملاتی و روندهای کلی بازار داشته باشند تا موفقیت خود را در معامله با استفاده از استراتژی پرچم، حداکثر کنند.
الگوی پرچم صعودی چیست؟
الگوی پرچم صعودی یک الگوی ادامهدهنده است که مانند توقفی کوتاه در روند بوجود میآید و در ادامه آن حتی قیمت بیشتر افزایش مییابد. الگوی پرچم صعودی مانند کانال یا مستطیلی به سمت پایین، با دو خط موازی علامتگذاری شده است که این دو خط موازی در خلاف جهت قیمت پیشرونده هستند. در زمان این ایستایی، حجم نیز باید دچار سکون شود و ثبات داشته باشد تا قیمت را در نقطه شکست حتی بیش از پیش افزایش دهد.
مثال الگوی پرچم در فارکس
همانطور که در نمودار صعودی بالا مشاهده میکنید، قیمت دلار استرالیا در مقایسه با اغلب ارزهای دیگر، افزایش داشته و عملکرد خوبی را به علت بازدهی بالا، با توجه به نرخ بهره، به نمایش گذاشته است.
در تصویر بالا، الگوی پرچم را در نمودار جفت ارز AUD/CAD مشاهده میکنید. روند صعودی قبلی (میله پرچم) با خط طوسی مشخص شده است. میتوانید ایستادگی قیمت را در کانال نزولی مشاهده کنید. برای معامله با وجود الگوی پرچم، تحلیلگران میتوانند در بازه پایین کانال قیمتی وارد شوند یا صبر کنند که شکست قیمتی در قسمت بالای کانال رخ دهد. این نواحی با دایره زردرنگ مشخص شدهاند. همچنین، برای تعیین ناحیهای که برای برداشت سود مناسب باشد، تحلیلگران میتوانند انتهای پرچم را به اندازه طول میله پرچم امتداد دهند. در تصویر بالا، این مورد با نقطهچین مشخص شده است.
چگونه الگوی پرچم صعودی را در نمودار تشخیص دهیم؟
ممکن است تشخیص پرچم گاوی در یک نمودار، دشوار به نظر برسد زیرا این الگو دارای بخشهای متفاوت متنوعی است. تحلیلگران باید به خوبی، این اجزا را تشخیص دهند و درک کنند تا بتوانند با استفاده از این الگو به خوبی معامله را انجام دهند. موارد کلیدی که باید هنگام جستجوی پرچم به آنها توجه کنید به شرح زیر هستند.
- در ادامه روند صعودی قرار گرفته باشد.
- ایستادگی قیمت با شیب به سمت پایین را تشخیص دهید (در الگوی پرچم صعودی).
- اگر اصلاح قیمتی عمیقتر از ۵۰ درصد بود، ممکن است مورد مشاهده شده الگوی پرچم نباشد. به صورت ایدهآل، اصلاح قیمت در کمتر از ۳۸ درصد روند اصلی رخ میدهد.
- ورود به معامله در انتهای پرچم یا در شکست قسمت بالایی پرچم صورت بگیرد.
- انتظار برای شکسته شدن قیمت با طول احتمالی برابر با اندازه میله پرچم
تفاوت بین الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟
الگوی پرچم صعودی و الگوی پرچم نزولی هر دو نشاندهنده یک الگو در نمودار هستند با اینحال، تفاوتهایی بین آنها وجود دارد که در انواع چارت در فارکس ادامه به آنها میپردازیم.
- پرچم خرسی برخلاف پرچم گاوی در یک روند نزولی مشاهده میشود.
- پرچم نزولی زمانی کانال یا ناحیه ایستادگی را میشکند که قیمت، مقداری پایینتر از حد کانال را اختیار کرده باشد.
- هردوی الگوهای پرچمی خرسی و گاوی در نمودار، برای تعیین قیمت هدف از طول میله پرچم استفاده میکنند.
الگوی پرچم سه گوش یا الگوی آویز چیست ؟
الگوی «آویز» (Pennant) شباهت زیادی به الگوی پرچم دارد. تفاوت بین این دو الگو این است که خطوط روند آویزها در نهایت همگرا شده و به یکدیگر میرسند و مثلثی کوچک را تشکیل میدهند. در واقع، آویز، الگوی پرچم همگرا به شمار میرود. خطوط روند الگوی پرچم، غالباً موازی هستند. شیب الگوی آویز نیز معمولاً در مقایسه با روند قبلی در جهت مخالف با آن قرار دارد. در بعضی مواقع، امکان دارد این ساختارها افقی یا در جهتی همسان با روند غالب قرار گرفته باشند.
تفاوت الگوی آویز با الگوی پرچم چیست؟
هردوی این ساختارها – الگوی پرچم و الگوی آویز یا سهگوش – نشاندهنده ایستادگی معینی در بازار هستند و این به نوعی نشان میدهد که روند قبلی، روند قوی بوده است. اغلب بازیکنان بازار، دارایی خود را حفظ میکنند و تعداد بسیار محدودی از بازار خارج میشوند و این انگیزه در سایر معاملهگران بوجود میآید که در جهت روند قبلی به معامله بپردازند.
بعد از شکستهشدن سطح در هر جهتی، پرایس اکشن را میتوانید به صورت تعداد محدودی پولبک یا تروبک مشاهده کنید. بسیاری از معاملهگران به دلایل گفتهشده الگوهای پرچم و سهگوش را ترجیح میدهند.انواع چارت در فارکس
پرچمها نشاندهنده کانالهای کوتاه هستند ولی شیب آنها در مقایسه با روند قبلی، در جهت مخالف قرار دارد. در زمان هایی ممکن است شیب پرچم همسو با شیب روند باشد که نشاندهنده قدرت هرچه بیشتر روند است
عموماً حجم در حین تشکیل الگوی پرچم کاهش پیدا میکند. این الگوها در طی مدت زمانی کوتاه – از چند روز تا چند هفته – شکل میگیرند. معمولاً انتظار داریم پس از مشاهده الگوی پرچم، شاهد حرکات شدید قیمتی باشیم.
تفاوت الگوی آویز با الگوی کنج چیست؟
الگوی آویز یا سه گوش با الگوی «گوه» (Wedge) یا کنج متفاوت است زیرا آنها در مدت زمانی کوتاهتر تشکیل میشوند و روند قابلتوجهی از قیمت، در ادامه آنها، قرار گرفته است. همانطور که ساختار الگوی سه گوش در حال تشکیل شدن است، حجم، عموماً، کاهش پیدا میکند. در ادامه الگو، در قسمت «شکست سطح» (Breakout)، حجم افزایش مییابد. در تصویر زیر میتوانید الگوی سه گوش صعودی را در نمودار یکساعته جفت ارز USD/JPY مشاهده کنید.
جهت مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر، روی آن کلیک کنید.
معاملهگران عموماً تا زمانی که الگوی موردنظرشان کامل نشده است، شروع به معامله نمیکنند. آنها پس از پیگیری این الگوها، منتظر شکست سطوح میمانند. این اتفاق در زمان شکسته شدن خط روند و عموماً در جهت یکسانی با روند قبلی رخ میدهد.
الگوی پرچم سهگوش یا آویز
معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
برای کسب اطلاعات بیشتر پیرامون الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال میتوانید به فیلم آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره آموزشی در ۱۲ درس و ۱۲ ساعت و بوسیله استادی مجرب تهیه شده است. در ادامه، سرفصلهای عنوان شده در این دوره آموزشی را به ترتیب بیان میکنیم.
مدرس، در درس اول به آموزش فلسفه تحلیل تکنیکال پرداخته است. ساختار نمودارها و مفاهیم مقدماتی به ترتیب در دروس دوم و سوم معرفی شدهاند. برای یادگیری الگوهای مهم برگشتی و الگوهای ادامهدهنده باید به درسهای چهارم و پنجم، مراجعه کنید.
مباحث مربوط به میانگین متحرک در درس ششم مطرح شده است. اسیلاتورها را در درس هفتم خواهید آموخت. نمودارهای شمعی ژاپنی و سریهای فیبوناچی در درسهای هشتم و نهم مرور میشوند. در سه مطلب نهایی، به ترتیب با برخی از استراتژیهای متداول معاملاتی، مدیریت سرمایه در معاملات و مباحث تکمیلی آشنا خواهید شد.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی + کلیک کنید.
سخن پایانی
معاملهگران با تجربه در اغلب مواقع به دنبال نقاط شکسته شدن روند هستند و یادگیری الگوی پرچم و تشخیص آن، میتواند شما را از شکست روند پیش از رخ دادن آن آگاه کند. الگوی پرچم به کرات در نمودارها مشاهده میشود و نشاندهنده شکسته شدن سریع قیمت سهام به سمت بالا یا پایین است. پرچمها سیگنال مهمی در بازارهای فاقد اطمینان به شمار میروند زیرا پس از شکست قیمت، احساس اطمینان نسبی را برای معاملهگر بوجود میآورند. الگوی پرچم به تنهایی کاربردی است اما می توان از آن جهت تائید سایر الگوها، مانند الگوهای پیچیدهتر، همچون الگوهای پروانه یا گارتلی استفاده کرد.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
انواع معامله گری در بازار فارکس
برای شروع معامله در بازار فارکس باید نوع معامله گری مناسب خودمان را انتخاب کنیم. هرکس بر اساس سرمایه اولیه، میزان تجربه و مهمتر از همه بنا بر تیپ شخصیتی خود باید سبک معاملاتی و در پی آن استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کند. انواع معامله گرها در بازار فارکس عبارتند از:
Scalpers - 1 ( اسکالپرها )
Day traders - 2 ( معامله گران روزانه )
Swing traders - 3 ( معامله گران میان مدت )
Position traders - 4 ( معامله گران بلند مدت )
Mechanical traders - 5 ( معامله گران ماشینی )
تفاوت در 4 نوع اول به تایم فریم تحلیل آن ها و مدت زمانی که معاملاتشان باز است برمی گردد. اما معامله گران ماشینی به کل نحوه معامله کردن متفاوتی دارند که مستقل از تایم فریم است.
Scalpers (اسکالپرها)
اسکالپرها به معاملات سریع اعتقاد دارند. آنها در طول روز ممکن است چندین بار خرید و فروش کنند.سود این دسته از تریدرها از 1 تا 10 پیپ متغیر است و معاملاتشان به طور متوسط از چند ثانیه تا چند دقیقه باز می ماند. تایم فریم تحلیل اسکالپرها غالبا از 1 تا 15 دقیقه است. این نوع از معامله گران بیشتر در تایم بازار اروپا و آمریکا فعالیت می کنند چون در این بازه زمانی بازار فارکس بیشترین تحرک قیمت را دارد. از آن جایی که اسکالپرها باید با سرعت زیادی تصمیم بگیرند و خرید و فروش کنند، این نوع معامله کردن بیشتر مناسب کسانی است که می توانند روزانه چند ساعت پای چارت بنشینند و حواسشان به بازار باشد.
مزایای Scalp :
1. چون معاملات اسکالپرها مدت زمان بسیار کوتاهی باز می ماند،ریسک استاپ لاس خوردن غیر قابل پیش بینی در مورد آنها بسیار پایین است.
2. سود سریع و راحت را می توان از دیگر مزایای اسکالپ بر شمرد. آنها در هر معامله چند پیپ می گیرند و از بازار خارج می شوند.
3. تعداد یا بسامد معاملات را میتوان از دیگر مزایای اسکالپ دانست.به دلیل تحرکات بازار در تایم فریم های پایین، در این نوع معامله گری موقعیت های معاملاتی زیادی وجود دارد.
4. بالا بودن درصد موفقیت ( (winrate را می توان یکی دیگر از مزایای اکثر استراتژی های معاملاتی اسکالپ دانست.
(Day traders) معامله گران روزانه
معامله گران روزانه به کسانی گفته می شود که معاملات خود را تا روز بعدی باز نگه نمی دارند. این نوع معامله گران غالبا در ابتدای روز معامله می کنند و تا انتهای روز معامله شان بسته می شود. بسته شدن معاملات تا انتهای روز از سود و ضرر معامله برای این دست از معامله گران مهم تر است. تایم فریم تحلیلی این دست از معامله گران غالبا 15 و 30 دقیقه است و در معاملاتشان به طور متوسط بین 20 تا 40 پیپ سود می کنند.
مزایای Day tradering :
1. این معامله گران چون معامله باز در طول شب نگه نمی دارند با آسودگی خاطر می خوابند و خیالشان از بابت گپ هایی که قیمت میتواند در طول شب داشته باشد، راحت است.
2. از آنجایی که این معامله گران اغلب در حرکت های ابتدایی روندها معامله می کنند،تحلیل کردن و پیدا کردن موقعیت های معاملاتی برایشان راحت خواهد بود.
3. چون معامله گران روزانه در بیشتر مواقع قبل از باز کردن معامله جدید،معاملات قبلی خود را می بندند آسان بودن انجام محاسبات مدیریت ریسک را می توان از دیگر ویژگی های مثبت این نوع معامله کردن دانست.
Swing traders (معامله گران میان مدت)
این معامله گرها در بازار فارکس به کسانی می گویند که معاملاتشان را تا آخر هفته باز نگه می دارند. این نوع معامله کردن برای کسانی که شغل تمام وقت دارند و فرصت پای چارت نشستن و مانیتور کردن بازار را ندارند ایده آل است.این دسته از تریدرها به طور متوسط در هر معامله 50 تا 150 پیپ سود می کنند. غالبا تایم فریم تحلیلی سوینگ تریدرها 1 ساعته تا روزانه است و غالبا محافظه کارترند و چندین تاییدیه برای ورود به معاملاتشان در نظر می گیرند.
مزایای swing trading :
1. از آن جایی که این دسته از تریدرها معاملاتشان به طور متوسط چندین روز باز می ماند، غالبا استراتژی های سوینگ تریدینگ نسبت سود به ضرر بالایی دارند.
2. معامله گران میان مدت نیازی به اینکه ساعتها پشت مانیتور مشغول رصد بازار باشند را ندارند و می توانند با صرف وقت کمی نگاه اجمالی به نمودارهای مختلف بیاندازند و موقعیت معامله گری مناسب خود را بیابند.
3. این دسته از تریدرها در تایم فریم های بالاتری تحلیل میکنند و نیازی به سرعت زیاد در تصمیم گیری ندارند و به لحاظ روانی شانس بیشتری در پیروی از سیستم معاملاتی خود و دور بودن از خطای انسانی و مدیریت احساسات و هیجانات خود دارند.
Position traders ) معامله گران بلند مدت (
معامله گران بلند مدت بالاترین تایم فریم تحلیلی را در میان معامله گران به خود اختصاص می دهند. این معامله گران که می توان آنها را سرمایه گذار نیز نامید برای هفته ها و ماه ها معاملاتشان باز می ماند. پوزیشن تریدرها در بازار فارکس غالبا کسانی هستند که مسلط به تحلیل فاندامنتال و اقتصاد خرد و کلان هستند. سودی که این معامله گران به طور متوسط در معاملاتشان می کنند از چندصد پیپ تا چندهزار پیپ متغیر است و در تایم فریم هفتگی و ماهانه بازار را تحلیل می کنند.نا گفته نماند برای این نوع معامله کردن در بازار فارکس به حساب های با مبالغ بالا نیاز است.
مزایای Position trading :
1. از آنجایی که معاملات پوزیشن تریدرها سود چندصد پیپی دارد،نسبت سود به اسپردی که می پردازند بسیار ناچیز است.
2. شاید این سوال برایتان پیش بیاید که تکلیف سواپ چه می شود؟
سواپ همیشه منفی نیست.در بعضی از جفت ارزها سواپ مثبت است.اگر سواپ جفت ارزی مثبت باشد، هرچقدر مدت زمان بیشتری معامله تان باز بماند سود بیشتری عاید شما خواهد شد.پس کسب درامد از سواپ را می توان یکی از مزایای پوزیشن تریدینگ نامید.
3. در حالی که نمودار قیمت بالا و پایین های کوتاه مدتی و میان مدتی خود را دارد،این دست نوسانات اهمیتی برای یک پوزیشن تریدر نخواهد داشت چون نگاه او بسیار بلند مدت است.این نگاه کمک می کند تا معامله گر بتواند شخصیت خود را به لحاظ روانی در دراز مدت به خوبی ارتقا دهد.
Mechanical traders (معامله گران ماشینی)
دغدغه اصلی این معامله گران تایم فریم نیست بلکه سیستم معاملاتی است. معامله گران ماشینی یا الگوریتمی بعد از انجام بک تست و جمع آوری اطلاعات گذشته بازار و بررسی آماری آنها به یک سیستم خاص معاملاتی می رسند که به انها می گوید دقیقا در کجا وارد و خارج شوند. این روش به آنها کمک می کند مانند یک ربات بدون احساس به معامله بپردازند. معامله گران ماشینی یا خودکار غالبا از سیستم های کامپیوتری برای معامله استفاده میکنند و از معاملات دستی پرهیز دارند.
مزایای Mechanical trading :
1.این معامله گران نیازی به مانیتور کردن بازار و بررسی چارت ندارند چون این کار را در ابتدای ساخت سیستم معاملاتیشان انجام داده اند.
2.چون معامله خودکار مربوط به تایم فریم خاصی نمی شود،یک تریدر ماشینی می تواند سیستم معاملاتیش را با در نظر گرفتن ملاحضات مدیریت ریسک مد نظر خود با هر بسامدی در معامله کردن تنظیم کند.
نتیجه گیری
هیچ یک از انواع معامله گری که شرح آنها رفت، بد و غلط نیستند و هرکدام نقاط ضعف و قدرت خود را دارند. در هر سبک معاملاتی افراد موفق بسیاری در سراسر دنیا به صورت مستمر مشغول کسب سود هستند.
از آنجایی که هیچ دو معامله گر یکسانی انواع چارت در فارکس را نمی توان در بازار پیدا کرد،هر کسی باید متناسب با شرایط و روحیات شخصی خود نوع معامله گری اش را انتخاب کند. اگر چندان صبور نیستید یا سرمایه اولیه کمی در اختیار دارید، بهتر است از تایم فریم های پایین تر استفاده کنید. در صورتی که شغل تمام وقت دارید و وقت مانیتور کردن بازار را ندارید و سرمایه تان نیز متوسط است، می توانید میان مدت معامله کنید. اگر شخصیت صبوری دارید و حسابتان برای پوشش ضررهای احتمالی به اندازه کافی بزرگ است، معامله کردن بلند مدت می تواند برای شما مناسب باشد.
در هر صورت، باید این نکته را مد نظر داشته باشید که اگر نمی خواهید با بروکرها کار کنید، هر انتخابی که برای معامله گری در فارکس کنید، نیازمند آشنایی مقدماتی با شیوه های تحلیل و مانیتورینگ بازار فارکس است. بنابراین پیشنهاد می کنیم پیش از این موراد، حتما دانسته های پیشین خود را مرور کنید.
خط روند و انواع آن در تحلیل تکنیکال — آموزش کامل
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است! چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید!” چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است” برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید است (به دلیل تمایل قیمتها به افزایش بیشتر) و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود (به دلیل تمایل قیمتها به کاهش بیشتر). در ادامه این مقاله از سری آموزش تحلیل تکنیکال با پارس سهام همراه باشید تا تمام نکات لازم را به شما آموزش دهیم.
سرفصل آموزشی
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend. از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید!” یعنی در روند صعودی وارد بازار شوید و در روند نزولی از بازار خارج! (البته بازارهای جهانی مثل بازار ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید!) در روند خنثی نیز صرفا نظارهگر باشید و شعر بخوانید!
انواع خط روند
با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و انواع چارت در فارکس ورود به بازار است!
شکلهای زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده میکنید.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل میکند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایینتر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX میتوانید پوزیشن Short بگیرید.
نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطهگری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر میبرد!
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمتها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمتها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایینتر از سقف و کف قیمتهای قبلی شکل نمیگیرد.
آموزش نحوه ترسیم خط روند
همانطور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کفهای قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقفهای قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:
- در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتملتر است.
- در روند نزولی هر سقف جدید باید پایینتر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایینتر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
- اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده میکنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا میتواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
- ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکانپذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
- هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!
اعتبار خطوط روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
زاویه خط روند
هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر میشود البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است! چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود میگیرد! بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.
گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد میشود میتوان این افزایش شیب را نشانهای بر اتمام وضعیت صعودی دانست! همچنین میتوان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمتها به خطوط روند نزدیکتر باشند میتوان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است همانطور که مشاهده میکنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا میتوان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!؟
تعداد دفعات برخورد کندلها
هر چه قیمتهای بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر میشود در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود میتوان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمتها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.
اهمیت تایم فریم در خط روند
در تمام دورههای زمانی مختلف (1 دقیقهای تا هفتگی و ماهانه) میتوان خطوط روند را ترسیم کرد اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریمهای بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید سپس بر اساس تحلیل دورههای زمانی پایینتر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسانگیری دارید قطعا تایم فریمهای پایینتر برای شما اولویت دارند اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال میکنید بایستی دورههای زمانی بالاتری را تحلیل کنید مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایمفریمهای مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه میشود.
برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده میکنید طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همانطور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر میبرد و بعضی از سهامداران ضررهای بالای 50 درصدی را متحمل شدند.
حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد! با بررسی نمودار در دورههای زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهرهگیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!
شکست خط روند
هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنالهایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم میکنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انواع چارت در فارکس انجام شود، میتوان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمتها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده میگیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند میتوان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.
شکل زیر مربوط انواع چارت در فارکس به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده میکنید.
نحوه تایید شکست خطوط روند
گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندلها از خط روند عبور میکنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل میتواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده میکنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید میشود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) میتوان شکست را تایید کرد! برای تایمفریمهای کوتاهمدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده میشود. وقتی صحبت از نفوذ کندل میکنیم منظور نفوذ کامل همه قیمتها است نه صرفا سایه شمع!
فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته میشود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمتهای پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.
نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.
اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه میکنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارسسهام باشید.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
به صورت کلی سه نوع نمودار اصلی داریم که بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند. البته انواع دیگری نیز داریم که تنها توسط عده ای از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرند که جزو بحث ما نیستند. این سه نمودار اصلی شامل موارد زیر میشوند:
ساده ترین شکل از نمودارهاست که فقط از یک خط تشکیل شده است. این نمودار تنها قیمت های بسته شدن هر دوره را به یکدیگر متصل میکند و از متصل کردن این نقاط یک خط بدست می آید که همان خط اصلی نمودار ما میباشد. مثلا اگر نمودار شما در تایم فریم روزانه باشد، قیمت بسته شدن هر روز قیمت (Close Price) به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی تشکیل میشود. این مورد برای تایم فریم های بالاتر و پایین تر نیز صادق است.
نمودار میله ای جزئیات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد. نام دیگر این نمودار OHLC می باشد. چون قیمت های باز شدن (Open)، بالا (High)، پایین (Low) و همچنین قیمت بسته شدن (Close) را به شما نشان میدهد. از این رو به شکل واضح تری شما را از تحولات قیمت باخبر میکند.
نمودار شمعی ژاپنی بهترین و کاملترین نوع نمودار است. این نمودار به شکل برجسته ای اطلاعات را به نمایش میگذارد. نه مثل نمودار خطی گنگ است و نه مثل نمودار میله نیاز به دقت بسیار زیاد برای دیدن قیمت های باز و بسته شدن دارد. در این نمودار سایه ها نقش High و Low را بازی میکنند. کندل های صعودی و نزولی با رنگ های متفاوت نمایش داده میشوند. بنابراین راندمان کار شما بسیار بالاتر خواهد رفت.