فارکس اسلامی در ایران

حقایق بازار ارز

در این نوشته هم مانند پست قبلی روی سخنم با معامله گران تازه کار است.

تجربیات من در بازار ارز

یکی از دوستان باتجربه در سایت تخصصی قیمتها تاپیکی را شروع کرده است که در ان با صداقت به بیان حقایق بازار ارز میپردازد.

اگر اجازه دهید مطالب ان تاپیک را اینجا هم نقل قول کنم .

این تاپیک در بخش فارکس و روانشناسی نوشته شده است .

erfan_2010

Registered User

با کسب اجازه از اساتیدی که جهت اعتلای دانش و ارتقای بینش معامله گران جوان این بازار دانسته ها و تجربیات گران بهای خود را بدون هیچ چشمداشتی در طبق اخلاص می گذارند این حقیر هم قصد دارد تا مباحثی را مطرح نماید. باشد که روزی به کار کسی آید.

در این تاپیک قصد این حقیر این است که تجربیاتی را که در طی سالیان تحلیل و معامله در این بازار پر فراز و نشیب آموخته ام با شما در میان بگذارم. در این تاپیک صحبت از روش ها، ظرایف و لطایف تحلیل تکنیکی و بنیادی نخواهد بود. دوستان و اساتید بزرگوار به تفصیل به این مقولات پرداخته اند و در حضور توپچی، این حقیر را یارای ترقه در کردن نیست. لذا ترجیح دادم که حرف هایم را در مقوله روان شناسی بازار بگنجانم.

بیشتر بر اصول معامله گری و شیوه های مدیریت معاملات تاکید خواهم داشت و بر یافتن پاسخ این سوال کلی که « چه باید کرد » اصرار خواهم ورزید. عرض خواهم کرد که چگونه بر خود مسلط شویم. مفهوم ریسک و بازده (نه به معنایی که فاندامنتالیست ها استفاده می کنند) را بسط خواهیم داد و در کل مباحث حول این محور ها می گردد.

بنده هیچ ادعایی ندارم و مباحثی که در پی می آید صرفا تجربیات شخصی این حقیر می باشد و از اصلاح سخنانم توسط دوستان استقبال خواهم کرد.

روز توقف یاد گیری من، روز مرگ من است.

erfan_2010

Registered User

اولین سخنانم با کسانی است که به تازگی با این بازار آشنا شده اند. به نظرم بهتر است از این نقطه وارد بحث شویم.

تکنیکی به نام گنج ارزان

این نام یک تکنیک است برای بازاریابی. آدم ها در ذات خود تنبل هستند. انسان قرن بیست و یکم شعارش این است : "من می دانم چه می خواهم و آن را همین الان می خواهم". او لکسوس می خواهد رولکس می خواهد، خانه های مجلل بورلی هیلز را هر روز به او نشان می دهند و هتل های وگاس را، او آنها را هم می خواهد. غیر از لکسوس شیک اش یک آئودی سوپر اسپرت هم برای شمال رفتن های آخر هفته اش می خواهد. همه این ها را همین الان نیاز دارد و نه بیست سال دیگر. حق خود می داند که او هم مثل ستاره های ورزشی و هنری کانون توجه مانکن های برنزه ای باشد که هرروز می بیند. اما قسمت بد داستان آنجاست که نمی تواند با مواجب 600 الی 700 هزار تومانی اش همه اینها را داشته باشد. چاره چیست؟
چطور می توان در مدت کوتاهی پولدار شد؟ این سوالی است که شاید برای همه ما در دوره ای از زندگی مطرح شده باشد.

عده ای هم هستند که این نیاز شما را درک می کنند و حاضرند در مقابل مقدار اندکی پول، شما را به رویا هایتان برسانند.
خوب فکر کنید. در این دنیا دمپایی هایی می فروشند که قرار است قد شما را بلند کند! اول به شما القا می کنند که اگر قد کوتاه هستید آدمی افسرده و زشت هستید که هیچ کس شما را دوست ندارد. بعد عده ای لنگ دراز خوشحال را نشان می دهند که همه عضلانی، جذاب و شادند. بعد شماره تلفنی را می دهند که اگر می خواهید دیگر زشت نباشید و مثل این آدم ها که دیدی قد بلند و جذاب شوی و تمام مشکلات زندگی ات در دو هفته حل شود با ما تماس بگیر و این دمپایی ها را بخر!
به همین احمقانگی. بعد چه اتفاقی می افتد؟ آدم قد کوتاه داستان، با خودش فکر می کند. رویا می بافد. او می داند که چنین چیزی ممکن نیست اما نمی خواهد قبول کند. در ناخودآگاه خود دوست دارد مدت کوتاهی هم که شده با این رویای زیبا خوش باشد. با خودش تکرار می کند که این شاید جواب بدهد. اصلا شاید که نه، حتما جواب می دهد. گوشی تلفن را بر می دارد و باقی ماجرا.

دقت کرده اید که در تمام آگهی های زرد این روز ها زمان را مطرح می کنند ؟ با این محصول در دو هفته لاغر شوید. پوست شما در 8 هفته مثل پوست هلو می شود. در 6 هفته کلیه مشکلات این شکلی شما مرتفع ! می گردد. چون آدم های این دنیا می خواهند در کوتاه ترین زمان بلند ترین قله ها را فتح کنند.

عده ای هم هستند که قرار است شما را یک شبه یا نهایتا دو سه ماهه پولدار کنند.
از چه راهی؟ کار کردن در معدن؟ فروختن سبزی خوردن؟ واردات و صادرات ؟ نه ساده نباش پسر "Be Smart" رفیق. اینها که عمری طول می کشد تا تکانی به تو بدهند. بیا من یک سیستم تریدینگ به ات یاد می دهم و یا یک اکسپرت سودده به تو می فروشم. ارزان ! 200 تا هزارتومانی ناقابل بده و اکسپرت را بگیر و برو. اکسپرت چیه ؟ نمی دونی؟ بیا برات بگم. صحنه کات می شود و در نمای بعدی پسرک ساده ماجرا خوشحال دارد می رود خانه شان و با خودش فکر می کند که تا قبل از آشنایی با این اکسپرت یا اندیکاتور عمرش تلف شده. او 200 تا هزار تومانی داده و رویاهای شیرین خودش را خریده.حساب می کند که سرمایه اش در عرض 10 ماه با احتساب ماهی 80 درصد سود چقدر خواهد شد.

دوستان. بابت خریدن رویا پول نپردازید.
بازار فارکس یا هر بازار دیگری نمی تواند یک شبه شما را به جایی برساند.شاید شما حرفم را تایید کنید و بگویید اینکه ساده است. اما از آخرین باری که رویای یک شبه پولدار شدن را در سر پرورانیده اید چند ساعت می گذرد؟
معامله کردن در بازار فارکس یک شغل است. یک شغل معمولی مثل بقیه. مثل پزشکی، مثل رانندگی و یا ساختمان سازی.شغل سختی هم هست اتفاقا. مثل بقیه مشاغل باید درسش را خواند باید خاکش را خورد و باید مشقت اش را کشید. این را باور کنید.

اولین توصیه ام به شما این است که فریب بازاریابی های رنگارنگ را نخورید. اگر می خواهید در این بازار کار کنید و توفیقی کسب کنید، رویا بافی نکنید. از روی ابر ها پایین بیایید و گیوه ها را ور بکشید. هیچ رازی در میان نیست و هیچ میان بری وجود ندارد.

erfan_2010

Registered User

در این نوشته هم مانند پست قبلی روی سخنم با معامله گران تازه کار است.

ملزومات معامله در بازار ارز

در این بحث که احتمالا از چند پست پیاپی تشکیل خواهد شد به این موضوع خواهم پرداخت که اگر شخصی در نظر دارد که "معامله گر بازار ارز" شود، چه دانسته ها، مهارت ها، تجربیات و ابزاری را باید داشته باشد.

مطالب این بحث را به چند بخش اصلی تقسیم می کنیم :

مقدمه
دانش
تجربه
سرمایه و ابزار
روحیه و شخصیت
تداوم کسب آگاهی

بخش های فرعی هم وجود دارند که در خلال پست ها با توجه به بازخورد مطالب عرض خواهیم کرد.

قبلا خدمت شما گرامیان عرض کردم که "معامله گر بازار ارز" عنوان یک شغل است.
الان چه کاره اید؟ مدیر یک مجموعه؟ پزشک ؟ مهندس؟ عکاس؟ روزنامه نویس؟ سوال مهم من این است که آیا یک روزه یا یک هفته ای به این مرحله رسیده اید؟ آیا صرفا کسی به شما گفت که اگر دکتر بشوی خوب است و شما رفتید یک روپوش سفید پوشیدید و شدید پزشک؟ آیا با مقوا یک ساختمان Demo ساختید و بعد گفتید من مهندسم؟ پس چرا به همین راحتی فکر می کنید که می توانید در بازار ارز معامله گر خوبی شوید؟ این بازار کسانی که آنرا شوخی یا بازی می پندارد بدجوری تنبیه میکند. یادتان باشد.

اگر می خواهید خوش بگذرانید، اگر دوپامین و آدرنالین خونتان پایین است روش بهتری پیدا کنید. بروید 21 بازی کنید یا در رالی شرکت کنید. حالش هم بیشتر است.

بگذارید رو راست باشیم. بدون دانش و تجربه و ابزار لازم، نیم متر آجر را نمی توان روی هم چید چه رسد به معامله گری در حجیم ترین بازار مالی سیاره زمین.

اگر می خواهید یک معامله گر بازار ارز باشید باید ملزومات آن را محیا کنید. هیچ چاره دیگری نیست. هیچ راه میان بری وجود ندارد. مطمئن باشید. از هزاران تریدر قدیمی بپرسید تا به شما بگویند "گشتم نبود نگرد نیست". اگر فکر می کنید که با ترید کردن های تصادفی می توانید در دراز مدت موفق باشید یقین داشته باشید که تمام پولتان را از دست خواهید داد.
این را از هر تریدری که قبول دارید بپرسید که آیا سود کردن در این بازار آسان است؟ همه خیلی محکم به شما می گویند "نه !". فقط یک نفر بود که می گفت راحت می شود سود کرد. خودش را هم پدر فارکس ایران می دانست. الان متواری است.

شاید شنیدن این حرف ها رویاهایتان را خراش دهد اما واقعیت است. اگر کمی رک می نویسم بر من خرده مگیرید. حقیقت عریان بازار همین هاست.

در ادامه این مباحث مطرح خواهیم کرد که این ملزومات چی هستند و باید از کجا شروع کرد.
__________________
من پیر سال و ماه نی ام . یار بی وفاست

erfan_2010

Registered User

برویم سراغ ادامه بحث. بعد از مقدمه به اولین نیاز یک معامله گر بازار ارز می پردازیم.

عرض کردم که پرداختن به هر شغلی مقدماتی را می طلبد. "معامله گری در بازار ارز" نیز همین گونه است.

در مشاغل دیگر به این ترتیب است که قبل از شروع کار کسانی باید شما را تایید کنند حقایق بازار ارز و چک کنند که آیا شما حداقل های لازم را دارید یا خیر. بنابراین هیچگاه شما نمی بینید سر یک کلاس در یک مدرسه معلمی تدریس کند که سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد. چرا که از چندین فیلتر عبور می کند تا به عنوان یک "معلم" شناخته شود.

اما معامله گری شغلی است که کسی بر شما نظارت ندارد. رئیسی وجود ندارد. امتحان ورودی وجود ندارد. هر شخصی که اراده کند حداکثر 24 ساعت بعد می تواند برای اولین بار بر روی دکمه های جادویی Buy و Sell کلیک کند. کل مواد لازم اش هم چند صد هزار تومان پول است و یک خط اینترنت که این روز ها در دسترس همه هست.

دوستان ! درست است که "انجام معامله" ساده است. درست است که این روز ها در چند ساعت می توان حسابی باز کرد و اقدام به "انجام معامله" کرد. اما "انجام معامله" با "معامله گری" متفاوت است. درست است که از نظر لغوی به هم می مانند اما از نظر مفهوم بسیار متفاوت اند. معامله گر بازار ارز کسی است که روزگارش را از طریق معامله در بازار می گذراند و این یک کار خیلی جدی، پیچیده و مشکل است.

برخی گمان می کنند که با روش های غیر اصولی و گاها کاملا بی اساس می توانند سودی ببرند. گاهی استراتژی هایی می بینم که واقعا حیرت می کنم. به این داستان توجه کنید :

در یک فروم خارجی : اگر خط قرمز این اندیکاتور خط زرشکی اش را قطع کرد بلافاصله ساعت را نگاه می کنیم اگر زاویه بین عقربه ها زیر 45 درجه بود و اخبار بیست و سی هم در حال پخش بود وارد معامله فروش می شویم! می بینید که این استراتژی بدیع من هم تکنیکال دارد هم فاندامنتال و اخبار دارد و هم مهمترین فاکتور بازار یعنی زمان . بعد از مدتی در می یابند که دارند شوخی شوخی ضرر می کنند. بعد می نشینند فکر ها را روی هم می ریزند. یکی بجای اندیکاتور زرشکی اندیکاتور نارنجی را پیشنهاد می دهد. یکی می گوید زاویه 45 درجه بین عقربه ها بهینه نیست . بعد دو گروه می شوند به هم ناسزا می گویند و بعد که خوب بر سر هم کوفتند انشعاب می کنند. دو دسته می شوند یکی نارنجیون یکی زرشکیان. بعد باز هم ضرر می کنند و علت آن را در اندیکاتور هایشان جستجو می کنند. عده ای می گویند این استراتژی لو رفته و بروکر نشسته استاپ هایمان را می زند. بعد بروکر ها را عوض می کنند و اندیکاتور ها را دوباره تغببر می دهند و این چرخه تا بی نهایت ادامه پیدا می کند. در این میان هیچکس در نمی یابد که این روش ها محکوم به شکست هستند چون بر پایه اصول اولیه بازار بنا نشده اند.

برادران! به خدا قسم که این ره به ترکستان است. بزرگان گفته اند که راز پیروزی در سادگی است. اما بدانید که این "ساده" که آنها می گویند با این "آسان" که شما تصور می کنید توفیر دارد. به خدا توفیر دارد.

چه چیز هایی را بیاموزیم؟ آیا شناخت ابزار های تحلیل تکنیکال مانند روند ها، ساپورت و رزیستنس ها، ابزار های متنوع فیبوناچی، اندیکاتور های دنباله رو روند و اسیلاتور ها، الگو های متنوع کلاسیک و هارمونیک و الگو های شمعی کافی است؟ عرض می کنم که خیر. گرچه شناخت اصولی جنس این ابزار ها و نحوه به کار گیری آنها خیلی ضروری است ولی به هیچ عنوان کافی نیست.

حالا اگر چارت را مقابلتان بگذارید می خواهید با این ابزار ها چه کار کنید؟ الان از کدام ابزار استفاده می کنید ؟ از همه آنها ؟ قطعا خیر. شما باید بدانید که الان در کدام فاز بازار هستید. ابزاری که برای بازار رنج استفاده می شود با ابزار بازار روند دار متفاوت است و . روی کدام ارز ها دارید معامله می کنید و کلا اتمسفر فعلی بازار چیست؟ شما با آموختن نحوه کاربرد ابزار های تحلیلی به شاگرد نجاری می مانید که یاد گرفته اره چیست و چگونه می برد. میخ چیست و چکش چطور کار می کند. خیلی عالیست اما ساختن یک میز در توان شما نیست. مهارت ساختن یک میز قشنگ و متوازن و محکم چیزی است فراتر از مهارت استفاده از ابزار. این نکته مهمی است.

خیلی معامله گر ها را دیده ام که اصول اولیه را نمی دانند. از یک معامله گر پرسیدم آیا می توانی 10 دقیقه راجع به وضعیت فعلی اقتصاد اتحادیه اروپا برای من توضیح بدهی؟ کمی فکر کرد و گفت احتمال شکست خط روند بلند مدت میرود.

دوستان ! اگر می خواهید معامله گر موفقی باشید باید دانش پایه را داشته باشید. باید فاندامنتال را بدانید. بدانید که الان در دنیا چه خبر است. آیا معامله گران ریسک پذیرند یا ریسک گریز. الان در دوره رکودیم یا رونق یا تورم یا دوره گذار؟ باور کنید معامله کردن در تک تک این شرایط با هم متفاوت است. باید بدانید که الان بازار به کدام خبر ها واکنش نشان می دهد. آیا بازار گوش به زنگ علایم ایجاد تورم و پایان رکود است؟ آیا تورم از هدف بالاتر است و باید فکر فروش دارایی های پر ریسک بود تا کسادی بدبختمان نکند؟ جریان چیست اصلا؟

باید تحلیل بین بازارها را بلد باشید. اگر الان به شما گفتند نفت گران شده باید بدانید که این به نفع کیست و به ضرر کی. باید بدانید وقتی نا امنی است وقتی رکود است وقتی رونق است تکلیف طلا چیست.در پی آن تکلیف استرالیا چه خواهد شد. باید بدانید که چین با اضافه تراز تجاری اش چه کار دارد می کند و تاثیر آن بر فلزات گران بها چیست.

باید تحلیل تکنیکال را به تمامی بدانید. باید حداقل با الفبای الیوت ویو آشنا باشید. باید وقتی فهمیدید دنیا دست کیست بتوانید با ابزار های قوی تکنیکال نقاط ورود و خروج جود را بر روی منطقه های حمایتی و مقاومتی معتبر تعیین کنید.

مهم تر از همه اینکه باید یاد بگیرید ریسک چیست. مهمترین مسئله پیش روی یک تریدر تشخیص فرصت های معاملاتی است و تعیین ریسک آن و بازدهی مورد انتظار از آن معامله.(این مفهوم کپی رایت دارد برای مارک داگلاس). یعنی خودمانی اش می شود این که شما می نشینید و تحلیل می کنید. بعد تخمین میزنید که میزان ریسک این معامله چقدر است یعنی احتمال درست از آب درامدن این پیش بینی شما چقدر است. بعد باید ببینید اگر درست در بیاید چقدر سود می دهد و در حالت ضرر چقدر ضرر می دهد. این اعداد احتمال برد و نسبت سود به زیان (یا به قول شما ریوارد به ریسک) را در یک فرمول کذایی می گذارید و دست آخر می بینید که باید معامله را انجام داد یا نه !

تا اینجا که رسیدید و اینها را که واقعا یاد گرفتید تازه لیسانس تان را گرفته اید و باید به فکر کسب تجربه باشید.در پست بعدی اگر عمری بود بر روی کسب تجربه صحبت می کنیم.

یک چیزی داخل پرانتز بگویم بد نیست. هر وقت دیدید کسی گفت پول در آوردن از بازار ارز راحت است اول درب جیب هایتان را بگیرید و بعد سریعا از محل دور شوید.
_______ ___________

واکنش سازمان برنامه و بودجه به انتقادات فرشاد مومنی درباره مشکلات اقتصادی

سازمان برنامه و بودجه در واکنش به فرشاد مومنی درباره حذف ارز ترجیحی پاسخ داد و از وی خواستار طرح‌های عملیاتی برای رفع مشکلات مطرح شده شد.
به گزارش صفحه اقتصاد،‌ سازمان برنامه و بودجه با رد انتقادات فرشاد مومنی از سیاست‌های دولت سیزدهم از جمله حذف ارز 4200 اعلام کرد:‌ دولت سیزدهم از همان ابتدا با توجه به هدررفت منابع کشور به دنبال حذف ارز ترجیحی بود؛ منابع کشور در قالب رانت سال‌ها بین وابستگان سیاسی و جناحی دولت قبل توزیع شد؛ نتیجه هم این شد که بر اساس اعلام قوه قضاییه تنها یک هزار و 250 پرونده قضایی دراین‌خصوص تشکیل شده است. پر هم واضح است که نفع چندانی از این ارز ارزان هم به سفره مردم نرسید؛ میانگین قیمت کالاهایی که از آذر 96 تا آذر 1400 ارز 4200 تومانی گرفتند 316.7 درصد افزایش داشته است حال‌آنکه کالاهایی که ارز ترجیحی نگرفتند هم در همین مدت 388 درصد رشد داشته‌اند؛ به عبارت دیگر آمار بیانگر این است که ارز 4200 تومانی به‌جای حفظ قدرت خرید مردم قدرت پولی برخی واسطه‌ها و دلالان را افزایش داده است.

از سوی دیگر دولت قبل برای حفظ روند غلط توزیع یارانه کالاهای اساسی به سراغ شیوه‌ای بدتر یعنی استفاده از پول پرقدرت رفت؛ به اذعان مقامات وقت بانک مرکزی با فشار دولت قبل ریال منابع ارزی که به علت تحریم از دسترس خارج شده بود به دولت داده شد و بانک مرکزی برای تأمین ارز 4200 تومانی مجبور به افزایش دارایی خارجی خود شد که این عوامل هم به عبور نقدینگی از مرز 4 هزار، هزار میلیارد تومان و تورم تاریخی بالای 50 درصدی منجر شد.

برخی اساتید دانشگاه اگر در تحلیل‌های خود بر شرایطی که در بدو آغاز فعالیت دولت سیزدهم مداقه بیشتری کنند به‌خوبی به‌ضرورت اقدامات دولت پی می‌برند؛ شرایطی که در آن کشور از یک‌سو با کسری 480 هزار میلیاردتومانی ناشی از بی‌تحرکی دولت روبرو بود و از سوی دیگربار بازپرداخت اوراق 535 هزار میلیاردتومانی هم‌دوش دولت جدید افتاده بود.

بعد از ذکر این مقدمه ضروری باید گفت دکتر فرشاد مومنی در موسسه دین و اقتصاد، «فهم تنگنای اصلی» را یکی از ضروری‌ترین مسائل نظام تصمیم‌گیری دانسته و این نظام می‌بایست در راستای مسیر توسعه کشور مشخص نماید کمبود اصلی ما مربوط به منابع مادی است یا مربوط به کیفیت تصمیم‌گیری‌هایمان؟

سپس با اشاره به اهمیت درک نفرین منابع که در برخی کشورها سبب فروپاشی رژیم در اثر شوک‌های نفتی (مانند افزایش شدیدی قیمت نفت) شده، موضوع اصلاح ارز 4200 تومان را یک شوک نفتی قلمداد کرده که می‌تواند خطرآفرین باشد.

در پاسخ به ایشان لازم است به این نکته کلیدی اشاره کرد که روش بهره‌برداری از منابع طبیعی و از جمله نفت از جمله مباحث بسیار مهم در حکمرانی است و سایر کشورها پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای در این خصوص داشته‌اند. برای مثال نروژ منابع نفتی خود را به‌صورت یک شرکت سهامی برای مردم و نسل بعد از خود می‌داند و غیر از موارد خاص، اجازه تزریق ارز مربوط به نفت را به اقتصاد کشور نمی‌دهد و با این روش هم اصل منابع را در هر زمان حفظ می‌کند و هم اثر شوک‌های قیمتی یا مقداری را در اقتصاد بی‌تأثیر می‌نماید.

اینکه روش توزیع درآمدهای نفتی بین مردم به چه صورت باید باشد برای مثال ریالی باشد، ارزی باشد یا اصلاً نباشد یا با ورود به بودجه به‌صورت مداخل در قیمت‌ها از جمله انرژی و کالاهای اساسی باشد، طی سالیان طولانی از طریق قانون اساسی و سایر قوانین مربوطه شکل‌گرفته و لذا به‌منظور هرگونه تغییر در الگوی توزیع منابع حاصل از نفت و گاز در راستای دوری از نفرین منابع، تغییر در کلیه قوانین ساختاری و الگوهای موجود و تعریف نهادهای جدید و شکل‌گیری بازار برای همه منابع در اقتصاد لازم است.

لذا این امر به‌تنهایی از دولت ساخته نیست و لازم است همه قوا و دستگاه‌ها به یاری دولت بشتابند؛ لذا نقش ساختارها و نهادها و قوانین اصلی در حکمرانی انکارناپذیر است و این امر در شرایطی که بی‌ثباتی اقتصادی و سیاسی، فرار سرمایه انسانی متخصص، فرار قابل‌توجه سرمایه مالی و فیزیکی، تحریم‌های بین‌الملل و فضای نامطلوب کسب‌وکار وجود دارد، نیاز به تجربه و به‌کارگیری هر چه دقیق‌تر علوم‌انسانی، متخصصین و نخبگان اقتصادی در این حوزه دارد؛ لذا از اساتید و خبرگان دانشگاهی که مستقیم و غیرمستقیم از همین منابع محدود نفتی بهره‌مند هستند انتظار می‌رود طرح‌های اجرایی و عملیاتی در خصوص بهترین نحوه بهره‌برداری از نفت و سایر منابع منبعث از مباحث کارشناسی را در اختیار دولت قرار دهند.

نکته دیگری که در خصوص نفرین منابع و وجود بیماری هلندی، لازم است اشاره شود این است که داده‌های سری زمانی و حقایق آشکار شده اقتصاد ایران در مواردی (غیر از مقوله قیمت‌گذاری دستوری که یک اثر مداوم بسیار نامطلوب و همیشگی بر اقتصاد داشته است) بروز این پدیده را برای اقتصاد ایران تأیید نمی‌کند زیرا هر زمان که درآمدهای نفتی بالا بوده، فعالان اقتصادی هرچند نامتوازن ولی در مجموع وضعیت خوبی داشته‌اند که البته به کمک دلارهای نفتی بوده است.

تجربه تورم تک‌رقمی در سال‌های 95 و 96 ناشی از افزایش درآمد نفت در اثر رهایی از تحریم یا بالا بودن قدرت خرید طی سال‌های 86 تا 91 به یمن قیمت‌گذاری‌های دستوری نرخ ارز (در محدوده 1000 تومان) صورت‌گرفته و در این مدت بخش قابل‌توجهی از ذخایر خارجی کشور برای نگهداشت سطح قیمت‌ها هزینه شده است و درست زمانی که کشور به دلیل شوک تحریم نیاز به منابع ارزی داشت، به دلیل کاهش خزانه ارزی، ادامه روال سابق حمایتی ممکن نبود و با رهایی فنر ارزی (در شرایطی که نقدینگی نیز بسترسازی لازم را از قبل کرده بود) قیمت‌ها در بهمن 1391 به 3800 تومان نیز رسید.

لذا سیاست کریدور حمایتی برای ارز مادامی که مستلزم خرج‌کرد بخش زیادی از ذخایر ارزی باشد نهایتاً به افزایش پایه پولی منجر خواهد شد و به‌هیچ‌وجه توسط کارشناسان اقتصادی خبره در امور اجرایی تأیید نمی‌شود لذا درخصوص ارز، بازار تعیین‌کننده است هرچند شکل‌گیری یک بازار منسجم درخصوص منابع نفتی را یک عامل بسترساز مهم در شکل‌گیری بازار ارز می‌دانیم. البته دولت جدای از بحث نحوه بهره‌برداری نفت (و شکل و شمایل بازاری شدن آن)، در تلاش است با اتخاذ سیاست‌های تنش‌زدا با همه کشورها، اقداماتی انجام دهد تا عامل دیگر شوک یعنی تحریم‌ها فروکش نماید.

درخصوص اظهارنظر مومنی مبنی بر این که «اگر قرار است اصلاح با جراحی صورت بگیرد باید سازه‌های ذهنی تصمیم‌گیران جراحی شود» لازم است به این نکته اشاره شود که اتفاقاً تصمیم به جراحی از تغییر ذهن‌های تصمیم‌گیران ناشی شده و حاصل پیشنهاد کارشناسان خبره اقتصادی است.

سازه‌های ذهنی تصمیم‌گیران بر بازخوردی که از یافته‌های اجرایی گذشته گرفته نمی‌تواند صرفاً بر اساس نگاه بخش خاص و محدودی از اساتید دانشگاه و مجموعه بخش‌های مرتبط با آن محدود شود.

پیشنهاد ایشان در خصوص ارزیابی و بررسی برنامه اصلاحات دولت توسط دانشگاه‌ها و حیطه‌های کارشناسی، مدنظر دولت هست و تا آخر خواهد بود و برای بهبود نحوه ارتباط بین دولت و دانشگاه از پیشنهاد متخصصان استقبال خواهیم کرد. ولی باید این نکته را در نظر گرفت که سیاست‌های مالی به سبب ماهیتی دارند همواره تأخیر درونی زیادی دارند (تأخیر در تشخیص، تأخیر در تصمیم‌گیری و تأخیر در اجرا) و هرگونه عاملی که به این تأخیر اضافه کند می‌تواند اثربخشی سیاست را کاهش دهد.

دولت با فهم تنگنای اصلی به نقش تصمیم‌گیران و مقامات پولی و سیاسی در جهت‌دهی به انتظارات و شکل‌گیری نهادها و ساختارها و کانال اثرگذاری آن واقف بوده و چنانچه در نامه به 61 اقتصاددان پاسخ داده شد اگر در مورد حذف ارز 4200 اقدام نمی‌شد، اثرات آن در آینده از مسیر پایه پولی بیشتر موجبات تورم را فراهم می‌آورد و انتخاب دولت انتخاب بین بد و نه چندان مطلوب بوده که گریزی از آن نبوده است. دولت در زمان محدود برای اجرا و فشار شدید روی پایه پولی، نمی‌توانست اجرای این سیاست را به عقب بیندازد.

درخصوص موضوع «ببینید چه صداهایی در دفاع از واردات بلند شده است» لازم است به این نکته اشاره شود واردات در زمینه‌هایی که تجربه 4 دهه فعالیت در آن ثابت کرده که به علت مداخله مداوم دولت در قیمت‌گذاری، مزیت‌های رقابتی را ازدست‌داده تا زمانی که بتواند حقایق بازار ارز به افزایش کیفیت سطح زندگی هم‌میهنان و کاهش زیان‌های اجتماعی (حفظ جان و کاهش تلفات خودروی داخلی) کمک کند، قابل دفاع است. حمایت طولانی‌مدت و بدون حد از تولیدات داخلی به‌جز رانت‌جویی و ایجاد انحصار و کاهش کیفیت و سطح رفاه جامعه ارمغان دیگری ندارد. تا کی باید دفاع کرد و هزینه‌های آن را مردم بی‌دفاع بپردازند؟

درخصوص مطلب «برگشت از تصمیم غلط بازگرداننده اعتماد بین مردم است»، دولت اگر به‌اشتباه بودن تصمیمی واقف گردد، قطعاً در راه جبران آن چاره‌جویی خواهد کرد. همچنین درخصوص «نیروهای شریف کم نیستند؛ آنها را به چاپلوس‌ها ترجیح بدهید»، آفت چاپلوسی همواره تهدیدی برای علم، جامعه، دولت و ملت بوده و خواهد بود. دولت همواره سعی دارد تا با جذب کارشناسان از طریق برگزاری آزمون‌های سازمان سنجش، با شایسته‌سالاری و استفاده از ظرفیت دانایی کشور و از میان دانش‌آموختگان دانشگاه‌های معتبر در رفع این آفت اقدامات سازنده انجام دهد.

درخصوص مواردی همچون نامتناسب بودن رشد دستمزدها با تورم، دولت با جنابعالی هم‌نظر است و معتقد است طبق اصل پنجم سیاست‌های اقتصاد مقاومتی می‌بایست سهم نیروی انسانی از کیک تولید به روال گذشته برگردد ولی نیاز به طرح پیشنهاداتی هستیم که با کمترین هزینه ممکن برای اقتصاد صورت گیرد.

درخصوص رشد سهام بنگاه‌های رانتی و عقب ماندن سایر بنگاه‌ها یا رشد نسبتاً اندک مالیات صاحبان ثروت (مثلاً صاحبان املاک) نسبت به رشد مالیات بر درآمد دولت هم‌نظر است و از پیشنهاد صاحب‌نظران استقبال می‌کند. لازم به ذکر است دولت جراحی اقتصادی را شروع کرده و برای اولین‌بار برخلاف گذشته مالیات بر تراکنش‌ها و حساب افراد را با در نظر گرفتن نوع شخصی و تجاری شروع کرده و حذف رانت یارانه‌ای صنایع بزرگ را نیز در برنامه خود دارد و اعتقاد دارد همه در رقابت باید مساوی باشند. دولت با نگاه کارشناسی و استفاده از نظرات نخبگان دانشگاهی برای رسیدن به اهداف مشترک استفاده صورت‌گرفته و لذا دغدغه‌ها در حال مرتفع شدن است.

رئیسی: بسترهای لازم بازشناسی آثار شیخ اشراق را با ظرفیت‌های فرهنگی و هنری فراهم سازیم

رئیسی: بسترهای لازم بازشناسی آثار شیخ اشراق را با ظرفیت‌های فرهنگی و هنری فراهم سازیم

رئیس جمهور بزرگداشت مقام علمی اندیشمندانی چون شیخ اشراق را به مثابه فرصتی مغتنم در روزگار تحیر انسانِ امروز دانست که در پس این گم‌گشتگی، جویای ساحل امنی از جنس معنویت است و اظهار داشت: بر ماست که قدر سرمایه‌های بزرگ اینچنینی را بیش از پیش پاس بداریم.

به گزارش خبرگزاری برنا، آیت الله سید ابراهیم رئیسی در پیامی که از سوی استاندار زنجان در آیین بزرگداشت حکیم الهی شیخ شهاب‌الدین سهروردی (شیخ اشراق) در شهر زنجان قرائت شد، آورده است: حکیم سهروردی، سالکی است که در فراسوی مرزهای ظواهر مکاتب فلسفی و عرفانی، مهمترین حقایق اسلامی و انسانی را با مدد از آیات قرآن و روایات و با ذوقی منحصر به فرد در هم می‌آمیزد.

متن این پیام به شرح زیر است؛

بسم الله الرحمن الرحیم

تلاش علمای اسلام در ایران بر بازگرداندن انسان گرفتار در ظلمت طواغیت به مسیری است که موطن اصلی او یعنی عالم انوار و معشوق ابدی و ازلی و یعنی خداوند تبارک و تعالی است. «الله نور السماوات والارض» مجاهدتی این چنین مبارک، برخاسته از معرفتی است مبتنی بر سنت الهی، مبانی فلسفی و سلوک عرفانی که اندیشمند بزرگی چون شیخ شهاب‌الدین سهرودی را در دامن خود می‌پروراند و خود، چون خورشیدی درخشان طلوع می‌کند و سالکان حقیقت را به نور الانوار هدایت‌گر، رهنمون می‌سازد.

حکیم سهروردی، سالکی است که در فراسوی مرزهای ظواهر مکاتب فلسفی و عرفانی، مهمترین حقایق اسلامی و انسانی را با مدد از آیات قرآن و روایات و با ذوقی منحصر به فرد در هم می‌آمیزد.

بی‌تردید باید در کنار آثار برجسته این اندیشمند بزرگ ایرانی در حوزه‌های فلسفه، منطق، الهیات و داستان‌های رمزی، به قلم و تألیفاتی از ایشان اشاره کرد که در حیطه ادبیات عرفانی در پاسداشت حقایق بازار ارز و گسترش زبان فاخر پارسی نقش سازنده و ماندگار دارد.

بزرگداشت مقام علمی اندیشمندانی چون شیخ اشراق به مثابه ضرورت و فرصتی مغتنم در روزگار تحیر انسانِ امروز است که در پس این گم‌گشتگی، جویای ساحل امنی از جنس معنویت است و بر ماست که قدر سرمایه‌های بزرگ اینچنینی را بیش از پیش پاس بداریم و بسترهای لازم به منظور بازشناسی و بازنشر آثارشان را با مدد از حوزه‌های فرهنگی و ظرفیت‌های هنری فراهم سازیم.

اینجانب ضمن سپاس از برگزارکنندگان این همایش وزین بویژه اندیشمندان و پژوهشگران و مردم عزیز زنجان، از خداوند منّان سرافرازی و سربلندی ایران اسلامی و توفیق اهل قلم و اندیشه را مسألت دارم.

این مرد شیطان صفت به ۵۶ زن تجاور کرده است + تصویر

جلسات دادگاه بدوی برای رسیدگی به این پرونده تا ابتدای ماه ژوئیه برپا خواهد بود و دینو اسکالای ۶۱ ساله باید برای پاسخگویی به اتهام‌های مربوط به ۱۷ مورد تجاوز، ۱۲ اقدام به تجاوز و ۲۷ مورد خشونت جنسی یا اقدام برای خشونت جنسی در دادگاه حضور

این مرد شیطان صفت به ۵۶ زن تجاور کرده است + تصویر

پرونده دینو اسکالا که وی بخشی از اتهامات مربوط به آن را پذیرفته به جرائم جنسی که وی طی سال‌های ۱۹۸۸ تا ۲۰۱۸ انجام داد، مرتبط می‌شود.

جلسات دادگاه بدوی برای رسیدگی به این پرونده تا ابتدای ماه ژوئیه برپا خواهد بود و دینو اسکالای ۶۱ ساله باید برای پاسخگویی به اتهام‌های مربوط به ۱۷ مورد تجاوز، ۱۲ اقدام به تجاوز و ۲۷ مورد خشونت جنسی یا اقدام برای خشونت جنسی در دادگاه حضور یابد.

نخستین روز این دادگاه عصر امروز، جمعه دهم ژوئن ۲۰۲۲ با حضور اعضای منتخب هیئت منصفه برگزار می‌شود و طی آن حقایق کلی مرتبط با پرونده، بویژه مسائل مربوط به ویژگی‌های شخصیتی و فردی متهم مطرح خواهد شد.شکارگاه اصلی متهم آنگونه که رسانه‌های محلی اعلام کردند شعاعی نزدیک به ۳۰ کیلومتر از اطراف رودخانه «سامبر» در شمال فرانسه را در بر می‌گرفته و به همین دلیل به او لقب «متجاوز سامبر» داده شده است.

خانم مارگو ماتیو، وکیل متهم می‌گوید: «کارگر و مربی سابق باشگاه‌های محلی بخش عمده‌ای از حقایق (موجود در پرونده) را پذیرفته است.»گفته خانم ماتیو، متهم پیش‌تر در همان ابتدای زمان بازداشت «اعترافاتی خودجوش» انجام داد و همچنان روحیه و میل به توضیح و پاسخگویی را در خود حفظ کرده است.

کتی ریشار، وکیل سه نفر از قربانیان حقایق بازار ارز می‌گوید که موکلانش امیدوارند برپایی این محکمه در نهایت فرصتی فراهم آورد تا آنچه بر آنها رفته است به نقطه پایانی خود برسد و قربانیان نیز به خوبی شنیده و درک شوند.

فانی برویر، یکی دیگر از وکلای قربانیان این پرونده می‌گوید که برخی از موکلانش در طول تحقیقات این احساس را داشتند که به خوبی درک و باور نشده‌اند.

تحقیقات قضایی این پرونده نوامبر سال ۱۹۹۶ با شکایت زنی ۲۸ ساله که در آزادراهی در «موبوگ» مورد تجاوز جنسی و خشونت جنسی قرار گرفته بود، آغاز شد.

این زن به ناگهان با حضور مردی مقابل خود غافلگیر و در نهایت قربانی خواسته شوم او شد. دینو اسکالا قربانی خود را به علفزاری در آزادراه جنگلی «موبوگ» کشاند و به او تجاوز کرد.

قربانیان تقریباً در اغلب موارد هنگام سپیده‌دمِ روزهای زمستانی و معمولا در بزرگراه‌های عمومی مورد حمله قرار می‌گرفتند.

شیوه عمل متجاوز سامبر عموما یکسان بوده است؛ وی قربانیان را از پشت می‌گرفت، با ساعد یا بندی گلوی آنها را می‌فشرد و سپس آنها را برای انجام خواسته خود به کناری می‌کشاند

متجاوز سامبر قربانیان خود را اغلب با چاقو تهدید می‌کرد و دست و پا و حتی چشم‌‌های آنها را می‌بست. وی گاهی هنگام فرار از قربانیان می‌خواست تا بشمارند. اغلب قربانیان گفته‌اند که مرگ را با چشم‌هایشان دیدند.

دینو اسکالا سال ۲۰۱۸ در جریان حمله به نوجوانی در یک بزرگراه در بلژیک حقایق بازار ارز به دام می‌افتد. دوربین‌های نصب شده در این بزرگراه مشخصات یک پژو ۲۰۶ را ثبت می‌کنند که متعلق به متجاوز سامبر بود.

دینو اسکالا که پدر پنج فرزند است چند هفته بعد در میان شگفتی و بهت اطرافیان که وی را فردی مثبت و خوب توصیف می‌کردند، دستگیر می‌شود.

به گفته متخصصان و روانشناسانی که در جریان جزئیات این پرونده قرار گرفتند برای متهم «تسلط بر دیگران» بیش از «عمل جنسی» لذت‌بخش و رضایت‌بخش بوده است.

4 خبر حواندنی و ویژه امروز شنبه اول مرداد 1401

reset

رئيسی از نابودی ذخایر ارزی بگوید یا وام‌های بی‌بازگشت در دولت روحانی؟!
روزنامه اصلاح‌طلب با انتقاد از سخنان طلبکارانه حسن روحانی تصریح کرد: آقای رئيسی باید از کدام واقعیات بگوید؛ غارت ارزهای 4200 تومانی یا وام‌های بی‌برگشت و واردات غیرواقعی و صرفا کاغذی؟!
آفتاب یزد در یادداشتی می‌نویسد: چند وقتی است که بعضی از وزرای دولت قبل و مخصوصا جناب همتی زبان به شکوه گشوده و انگشت بر مصایب موروثی نهاده و در میدان خالی، حریف می‌طلبد. مدیران فعلی نیز بر اثر گرفتاری‌های انبوه روزمره و یا بر عدم تداوم مباحثه در این‌گونه موارد سکوت اختیار کرده‌اند. در میان ایـن گفت‌وگوهای توئیتـری، فیسبوکی و رسانه‌ای، ناگهان آقای روحانی به سخن درآمده و از رئیس‌جمهور مستقر خواسته که «حقایق را به مردم بگویـد و ایضا فرموده‌اند که خزانه پر از میلیاردها دلار و ریال را تحویل دولت رئیسی داده‌اند. نمی‌دانم جناب رئیسی وقت و حوصلـه مطالعـه روزنامـه را دارند یا نه؟ گمان نمی‌کنم انبوه مشکلاتی چون خشـک شـدن دریاچه ارومیه و قرار گرفتن ۱۴میلیون انسان در معرض خطر تنفس غبار خطرناک نمک و همچنین باغـات و مزارع این مناطق که معلوم نیست چه بلایایی در انتظارشـان نشسته‌، بیکاری هزاران نفر در استان طلاخیز خوزستان، کم‌آبی مناطق کشاورزی اصفهان‌، مهاجرت نخبگان در قالب شرکت‌های دانش‌بنیان، مشکلات نفس‌گیر بازنشستگان زحمتکش و. اجازه چنین کاری را به ایشان بدهد.
جنـاب روحانی به رئیس‌جمهور فعلی اصرار کرده‌اند که «واقعیت‌ها را به مـردم بگویید» کدام واقعیت؟ غـارت ارزهای ۴۲۰۰ تومانی در حلقه‌های رانتی یا وام‌های بی‌برگشت میلیارد دلاری وریالی واردات خیالی روی کاغـذ و وام‌های کلان برای این‌گونه واردات فضایی و ده‌ها وصدها قلم از رفتارهای خلاف قانون از واردات میلیاردی داروی «رمدسیویر» که موجب مرگ عمدی هزاران نفر از هموطنان شـده و هنوز باید دستگاه قضا بر این خطای علمی و عمدی ورود کند! ظاهرا با جلو رفتن زمان و این‌گونه امور بیم می‌رود که دولتمردان فعلی (درباره عملکرد دولت سابق) مورد بازخواست قرار گیرند».
یادآور می‌شود فقط در یک قلم موضوع واگذاری بی‌حساب و کتاب ارز 4200 تومانی، بالغ بر 60 میلیارد دلار ارز از ذخایر کمیاب ارزی در سه چهار سال آخر دولت روحانی واگذار شد که خروجی آن، تولید رانت 1200 هزار میلیارد تومانی برای رانت‌خواران و تورم بر سر سفره مردم بود.

ناامیدی رئیس MI6 انگلیس از احیای برجام و مهار دوباره ایران
رئیس سرویس جاسوسی انگلیس می‌گوید: تردید دارد که ایران، قصدی برای بازگشت به برجام داشته‌ باشد.
ریچارد مور در جریان همایش امنیتی اسپن در کلرادوی آمریکا گفت: فکر نمی‌کنم که رهبر جمهوری اسلامی ایران دنبال توافق باشد. در عین حال ایرانی‌ها نمی‌خواهند به مذاکرات پایان دهند، بلکه می‌خواهند مذاکرات همچنان ادامه‌دار باشد.
وی دستیابی به توافق درباره احیای برجام را بهترین ابزار برای محدود کردن برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی خواند، اما گفت: متقاعد نشده‌ام که به این نقطه خواهیم رسید. بعید است که آن توافق احیا شود و فکر نمی‌کنم طرف‌های شرکت‌کننده در مذاکرات بتوانند توافق هسته‌ای را احیا کنند.
ریچارد مور، رئیس MI6، می‌گوید: من فکر می‌کنم که توافق کاملا روی میز است‌ و قدرت‌های اروپایی و دولت آمریکا، اینجا همگی در این مورد صحبت می‌کنند. من فکر نمی‌کنم که چین و روسیه، مانع این توافق شوند، اما فکر هم نمی‌کنم که ایران هم خواهان این توافق است.
رئیس ام‌آی۶ همچنین اعلام کرد که تلاش‌های اطلاعاتی انگلیس در حال حاضر بیشتر از هر کشوری بر روی چین تمرکز دارد. او گفت: رئیس‌جمهور چین باید درک کند که هرگونه اشتباه در حساب و کتاب که باعث حمله به تایوان شود، منجر به پیامد‌های وخیم خواهد شد.
مور ادامه داد: هنوز زود است که بدانیم آیا چین از ماجراجویی پوتین در اوکراین عبرت گرفته است یا خیر.
اظهارات مور درباره عدم احتمال برجام به شکل سابق، درک و دریافت درستی است چرا که هم عبرت‌های برجام در زمینه کلاهبرداری آمریکا و اروپا و ایراد خسارت به ایران همچنان تازه است و هم این که در ایران، دولت و مجلس انقلابی سر کار هستند که اجازه نمی‌دهند خسارت‌های هنگفت برجام تکرار شود.
یادآور می‌شود رئیس وقت سرویس جاسوسی انگلیس، مهر 1394، از انگیزه واقعی غرب در انعقاد برجام رونمایی کرده و به شبکه CNN گفته بود؛ «برجام ظرف 15 سال آینده ایران را به کشوری میانه‌‌رو تبدیل خواهد کرد. ما شاهد کشوری هستیم که در مرحله انتقال از پایه‌های انقلابی به کشوری نُرمال‌‌تر قرار دارد. اما در داخل ایران در این مسیر، چالش وجود دارد. دیدگاه‌های متفاوتی در ایران درباره آینده این کشور وجود دارد. ما نیاز به صبر استراتژیک داریم تا به تحولات در ایران ظرف 10-15 سال برجام فرصت توسعه و تکامل بدهیم. این احتمال وجود دارد که ماهیت انقلابیگری ایران در دوره 15 ساله برجام تغییر کند و به کشوری نرمال‌تر تبدیل شود».
همچنین ریچارد ‌هاویت (تهیه‌کننده سند راهبردی اتحادیه اروپا درباره روابط با ایران) در این‌باره گفته بود: «توافق هسته‌ای (برجام)، یک نقطه عطف بود؛ هرچند که همه مشکلات ما با ایران درباره اسرائیل، دموکراسی و حقوق بشر حل نشده است. ما باید دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا را در تهران افتتاح کنیم و گفت‌وگو درباره حقوق بشر در ایران را از سر بگیریم. نیروهایی در داخل ایران، در حال اعمال فشار بر حاکمیت هستند و ما امیدواریم گزارش ما نیز باعث پیشرفت در این زمینه شود. اکنون اروپا در ایران نفوذ دارد ولی آمریکا از این نفوذ برخوردار نیست. ما می‌خواهیم از این اهرم استفاده کنیم و به سوی ساختار جدید امنیتی در خاورمیانه حرکت کنیم»!

عکس یادگاری بایدن با دیکتاتورها مشکلات آمریکا را برطرف نکرد
رسانه‌های آمریکایی می‌گویند: سفر اخیر بایدن به خاورمیانه، برای آمریکا پرهزینه بود اما عایدی چندانی به همراه نداشت.
در این زمینه «فارین ‌پالیسی» نوشت: بایدن در هنگام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، عربستان را یک کشور منفور توصیف کرده بود و حالا شاهد تغییر رویکرد او در قبال ریاض هستیم. طبیعی است که در هر دو سوی طیف سیاسی در آمریکا، نگرانی‌هایی درباره پیامدهای سفر رئیس‌‌‌جمهور به عربستان وجود داشت. از یک‌سو، پراگرسیوها و حامیان حقوق بشر نگران بودند که رئیس‌جمهور، ارزش‌‌‌های آمریکایی را قربانی اهداف کوتاه‌مدت نظیر متقاعد کردن عربستان به بالا بردن عرضه نفت و عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل کند و از سوی دیگر، جمهوری‌خواهان و رئالیست‌ها که طرفدار رویکرد «منافع‌محور» در سیاست خارجی هستند، درباره اندک بودن دستاوردهای سفر رئیس‌‌‌جمهور به عربستان نگران بودند. این نگرانی‌ها منطقی است. سفر دوروزه بایدن به عربستان که پس از سفر به اسرائیل و سرزمین‌های اشغالی انجام شد، شامل دیدار با رهبران ۹ کشور عربی، از جمله محمد بن‌سلمان بود که بنا به تحقیقات سازمان سیا، فرمان قتل روزنامه‌نگار مخالف یعنی جمال خاشقجی را در سال ۲۰۱۸ صادر کرده بود. بایدن همچنین با رهبران مصر، عراق و اردن دیدار کرد. شرکای عرب آمریکا بدون استثنا حاکمانی مستبد با میزان پایین محبوبیت داخلی هستند و اگرچه آنها در حوزه امنیتی به واشنگتن وابسته‌اند؛ اما بسیاری از آنها از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین اجتناب کرده‌اند و نیز به توسعه همکاری‌های اقتصادی و نظامی خود با چین ادامه می‌دهند.
نکته مهم دیگر این است که درخواست‌های آمریکا از عربستان و دیگر تولیدکنندگان نفت برای بالا بردن تولید و کاستن از فشارهای تورمی در آمریکا بی‌‌‌نتیجه بوده است؛ یعنی این کشورها اقدامی در جهت عمل به خواست آمریکا انجام نداده‌اند. در ماه‌‌‌های اخیر، همزمان با افزایش قیمت نفت و نرخ تورم در آمریکا و دیگر اقتصادهای بزرگ، بایدن بارها از اوپک خواست که بر عرضه نفت خود بیفزاید تا قیمت‌ها کاهش یابد. اما در واقعیت، مقامات عربستانی و مقامات دیگر کشورهای عضو اوپک تمایلی به بالا بردن عرضه نفت ندارند یا اساسا توانایی چنین کاری را ندارند؛ یعنی دارای مازاد ظرفیت تولید نیستند. نکته دیگر این است که اعضای اوپک، در دو سال اخیر، میزان افزایش تولید نفت خود را با روسیه و دیگر کشورها که در مجموع، اوپک‌پلاس نامیده می‌‌‌شوند، هماهنگ می‌کنند.
نشریه پولیتیکو هم در تحلیلی می‌نویسد: بایدن با سفر به خاورمیانه بر سر حیثیت خود قمار کرد اما آیا این کار منفعتی هم به همراه داشت؟!
حیثیت بایدن در مقام قهرمان حقوق بشر، ضربه شدیدی از تصور مشت او با محمد بن‌سلمان در سراسر جهان خورد.
مقامات ارشد سعودی پس از دیدار دوجانبه با همتایان آمریکایی خود گفتند که علاقه چندانی به ایجاد روابط رسمی با اسرائیل نداشته و تاکید کردند که آنچه ریاض در جده با آن موافقت کرد عمدتا در راستای منافع خودش بود. توافق مهمی برای ورود نفت بیشتر عربستان به بازار اعلام نشد و در عوض ماه‌ها به تعویق افتاد.
انرژی‌ای که بایدن برای نشان دادن حمایت خود از اسرائیل صرف کرد، اغلب به قیمت تضعیف ارزش‌ها تمام شد. بایدن برای دیدار با محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، به کرانه باختری رود اردن رفت و گفت: «مردم فلسطین اکنون در رنج هستند. فقط می‌توان احساس غم، اندوه و ناامیدی را ابراز کرد». اما در آن نمایش همدلی، گفته نشد دقیقا چه کسی مسئولیت آسیب، غم و اندوه و ناامیدی ایجاد شده است. خالد انگیندی، مدیر برنامه فلسطین و اسرائيل در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی‌سی گفت: «او حتی مانند اوباما، بوش و کلینتون، یک‌بار هم به اشغال یا پایان دادن به آن اشاره نکرد.
تصور بزرگی از شیرین ابوعاقله، روزنامه‌نگار فلسطینی- آمریکایی که ایالات متحده می‌گوید به‌طور تصادفی توسط نیروهای دفاعی اسرائیل در ماه مه کشته شد، روی صندلی خالی در کنفرانس خبری بایدن- عباس نشسته بود. خانواده عاقله در زمانی که بایدن در کرانه باختری بود، درخواست ملاقات با بایدن را داشتند، اما تیم او گفتند که برنامه بسیار فشرده است.
روزنامه نیویورک‌تایمز هم در تحلیلی تاکید کرد: آمریکا محکوم شد نفوذ فزاینده چین و روسیه در خاورمیانه را مهار کند اما درباره عملی شدن این تلاش‌ها هیچ اطمینانی وجود ندارد. بایدن با سفر به عربستان از کشوری دیدن کرد که 20 سال قبل متهم به حمایت از حملات تروریست‌ها در 11 سپتامبر بود. بایدن همچنین با رئيس‌جمهور مصر ملاقات کرد که مخالفان را به شدت سرکوب کرده است.

کجای این کارنامه اقتصادی افتخار دارد، آقای روحانی؟!
آقای روحانی در حالی ادعا می‌کند دولت‌ وی کارنامه مثبت و خوبی را در حوزه اقتصادی به‌جای گذاشت که عملکرد این دولت، در بسیاری از حوزه‌ها فاجعه‌بار بود.
حسن روحانی اخیرا مدعی شده بود که دولت را با ذخیره ارزی تحویل داده است. او همچنین کسری بودجه را گردن مجلس انداخته بود و حال آنکه پیش‌بینی فروش 2/3 میلیون بشکه نفت و نوشتن هزینه‌ها براساس این پیش‌بینی خیالی، توسط سازمان برنامه و بودجه وی انجام گرفت.
در همین زمینه روزنامه ایران با مرور کارنامه اقتصادی دولت روحانی نوشت: زمانی که به آمار و ارقام نگاه کنیم‌، واقعیت به گونه دیگری جلوه می‌کند؛ واقعیتی که طی ماه‌های اخیر دولتمردان و مردم آثـار آن را لمس کرده‌اند. در انتهای کار دولت دوازدهم کسری بودجه کلان اقتصاد ایران با یکی از بالاترین نرخ‌های معرفی کرده تورم تاریخ خود دست و پنجه نرم می‌کرد و از سوی دیگر متغیرهای پولی مانند نقدینگی و پایه پولی که ناشی از چاپ پول پرقدرت توسط بانک مرکزی بود‌، در وضعیت نامناسبی قرار داشت. در کنار آن تأمین مخارج دولت از محل تنخواه و استقراض از بانک مرکزی نیز مشکلات تازه‌ای برای اقتصاد ایران به وجود آورده بود که در دوره فعالیت دولت سیزدهم عوارض منفی آن به اوج رسید.
دولت رئیسی در حالی شکل گرفت که متوسط رشد اقتصادی هشت ساله دولت گذشته نزدیک به صفر بود که کمترین رقم بین دولت‌ها است. متوسط رشد اقتصادی بدون نفت هم در هشت سال گذشته فقط 1/3 درصد بود که نسبت به سایر دولت‌های قبل فاجعه است. متوسط رشد درآمد ملی کشور در هشت سال دولت گذشته منفی 1/8 درصد شده در حالی که در دولت‌های نهم و دهم مثبت 2/8 درصد بود.
همچنین گزارش رسمی بانک مرکزی نشان می‌دهد که دولت قبل‌، رکورددار بالاترین تورم در ۷۰ سال گذشته بوده است. بر اساس اطلاعات موجـود تورم متوسط دوازده ماهـه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی که در ابتدای استقرار دولت یازدهم و در پایان مردادماه سال ۱۳۹۲ معادل ۳۹ درصد بود‌، در پایان دولت دوازدهم (مرداد ۱۴۰۰) به 58/3 درصد رسید که در ۷۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده است.
دولت گذشته‌، تورم بخش تولید را دو برابر کرد. بر اساس گزارش مرکز آمار‌، تورم نقطه به نقطه تولیدکنندگان صنعتی در بهار ۱۴۰۰ به 94/7 درصد رسید که بالاترین میزان تورم بخش تولید در دو دهه اخیر است.
از سوی دیگر حسن روحانی در حالی نهاد ریاست جمهوری را ترک کرد که وضعیت فاجعه‌باری بر تجارت خارجی کشـور حـاکـم کـرده بـود. دولت سیزدهم در شرایطی شروع به‌کار کرد که نتیجه کار دولت دوازدهم نزولی شدن تراز حساب جاری کشور به رقم منفی ۷۰۹ میلیون دلار در سال ۱۳۹۹ بود. این در حالی بود که دولت یازدهم کشور را با تراز حساب جاری مثبت 26/2 میلیارد دلار تحویل گرفته بود. دولت رئیسی همچنین در حالی کشور را تحویل گرفت که تراز بازرگانی کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ بالغ بر ۹۰ درصد کاهش یافته و از 30/9 میلیارد دلار به فقط 3/2 میلیارد دلار رسیده بود.
همچنین صادرات کالای کشور در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۱ نصف شـده و از ۹۸ میلیارد دلار به 49/8 میلیارد دلار رسیده بود.
افزایش بدهی خارجی، جهش پایه پولی و نقدینگی تورم‌ساز، سقوط سرمایه‌گذاری، رشد 639 درصدی نرخ ارز، کارنامه ناموفق در اشتغال، به جای گذاشتن 500 هزار میلیارد تومان بدهی اوراق، افزایش 540 درصدی استقراض از شبکه بانکی و تشدید شکاف طبقاتی (رساندن ضریب جینی از 365 هزارم به 400 هزارم) از دیگر نقاط عطف در کارنامه 8 ساله دولت روحانی است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا