اندیکاتور باند بولینگر

اندیکاتور باند بولینگر چیست؟ آموزش اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Bands) توسط تحلیلگر معروف امریکایی، جان بولینگر (John Bollinger) توسعه یافت. باند بولینگر یک اندیکاتور نوسان است، و از سه نمودار تشکیل میشود. در این مقاله آموزش اندیکاتور باند بولینگر و چگونگی کار با آن را به شما ارائه خواهیم کرد. بنابراین تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
اندیکاتور باند بولینگر از یک نمودار مرکزی، یک نمودار بالایی و یک نمودار پایینی تشکیل میشود. نمودار مرکزی باند بولینگر یک نمودار MA ساده است که غالباً برروی تایمفریم ۲۰ روزه تنظیم میشود. و نمودارهای بالایی و پایینی، نمایشدهنده انحراف از معیار یا Standard Deviation (SD) هستند. برای درک عملکرد اندیکاتور باند بولینگر ضرورت دارد که با مفهوم «انحراف از معیار» آشنا باشید. بنابراین در صورت عدم آشنایی با این مفهوم، پیشنهاد میکنیم قسمت بعدی مقاله را مطالعه کنید.
انحراف از معیار (SD) و کاربرد آن در اندیکاتور باند بولینگر
انحراف از معیار یک مفهوم در آمار است که میزان پراکندگی یا گستردگی میانگین را نمایش میدهد. میدانید که برای محاسبه میانگین، همه مقادیر موجود در یک گروه جمع و حاصل بر تعداد تقسیم میشود. اما این روش معمول محاسبه میانگین با یک مشکل مواجه است. میانگین هر گروهی را در حقیقت، نماینده عملکرد این گروه میدانند. اما میانگین لزوماً نماینده عملکرد یک گروه نیست. کلاسی را تصور کنید که در آن، اکثریت دانشآموزان نمرههایی بین ۱۷ تا ۱۹ را کسب کردهاند. اما در بین آنها، دو نمره ۱۰ و ۱۲ نیز وجود دارد. این دو نمره بر میانگین کل کلاس تأثیرگذار هستند و باعث کاهش آن میشوند. اما حقیقت این است که اکثریت نمرهها بالاتر از مقدار میانگین بودهاند. و این میانگین کم تنها بخاطر دو نمره حاصل شده است.
تفاوت انحراف از معیار و میانگین
مفهوم انحراف از معیار برای برطرف کردن این مشکل روی کار آمد. انحراف از معیار باعث میشود که بجای در نظر گرفتن یک مقدار بعنوان میانگین، یک بازه را در نظر بگیریم. برای مثال تصور کنید که میانگین نمرههای یک کلاس برابر با ۱۷ و انحراف از معیار آن برابر با ۱.۵ است. در این صورت، میانگین این کلاس را میتوان بازه ۱۵.۵ (۱.۵-۱۷) و ۱۸.۵ (۱.۵+۱۷) دانست. هرچه اعضای یک گروه یکپارچهتر باشند، انحراف از معیار نیز کوچکتر میشود. و هرچه انحراف از معیار بزرگتر باشد، به این معنیست که اعضای گروه یکپارچه نیستند و پراکندگی زیادی در بین آنها وجود دارد. تشریح روش محاسبه انحراف از معیار از مقیاس این مقاله خارج است. اما آشنایی با ماهیت آن برای درک عملکرد اندیکاتور باند بولینگر کافیست.
نمودارهای اندیکاتور باند بولینگر
در قسمت قبل عنوان کردیم که باند بولینگر از سه نمودار تشکیل میشود. و این که نمودار مرکزی این اندیکاتور، یک MA ساده است. دلیل بهکارگیری MA ساده در این اندیکاتور این است که در انحراف از معیار نیز، MA یا همان میانگین (متحرک) ساده استفاده میشود. MA اندیکاتور باند بولینگر غالباً در تایمفریم ۲۰ روزه تعریف میشود. اما این بازه قابل تغییر است. نکته مهم این است که در هر صورت، تایمفریم MA و انحراف از معیار مشابه هستند.
نمودارهای بالایی و پایینی باند بولینگر نیز غالباً به اندازه ۲ واحد انحراف از معیار از نمودار مرکزی فاصله دارند. اما این مقدار نیز قابل تغییر است. تریدرها میتوانند با توجه به استراتژی خود و با توجه به ویژگیهای دارایی مورد معامله، این مقادیر را تغییر دهند. با این وجود، خود بولینگر تغییرات اساسی در این راستا را پیشنهاد نمیکند. پیشنهاد بولینگر این است که در صورت افزایش تایمفریم به بازه ۵۰ روزه، ضریب انحراف از معیار را به ۲.۱ افزایش دهید. و در صورت کاهش تایمفریم به بازه ۱۰ روزه، این ضریب را نیز به ۱.۹ کاهش دهید.
همانطور که در قسمت قبل عنوان کردیم، کوچک بودن انحراف از معیار به معنی نوسانات کم و بزرگ بودن آن به معنی زیاد بودن نوسانات است. همین حقیقت در خصوص باند بولینگر نیز صدق میکند. هرچه فاصله بین دو نمودار بالایی و پایینی این اندیکاتور با یکدیگر و با نمودار مرکزی بیشتر باشد، یعنی بازار در حال تجربه نوسانات شدیدتریست. و هرچه این فاصله کمتر باشد، میتوان نتیجه گرفت که نوسانات بازار نیز کمتر است.
سیگنال های اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر دو سیگنال مهم را نمایش میدهد. این دو سیگنال عبارتند از W-Bottoms و M-Tops. در ادامه هر یک از این دو سیگنال را بصورت جداگانه بررسی خواهیم کرد.
سیگنال W-Bottoms
از این رو این سیگنالها را W-Bottoms مینامند که شکل آنها مشابه حرف W است و در روندهای نزولی اتفاق میافتند. سیگنال W در اندیکاتور باند بولینگر دارای چهار مرحله زیر است:
- در مرحله اول، بازار روند نزولی پیدا کرده و به پایین نمودار پایینی تنزل میکند.
- در مرحله دوم، بازار صعودی میشود، از نمودار مرکزی پیشی میگیرد و تا نقطه فرضی A بالا میرود.
- در مرحله سوم، بازار دوباره نزولی میشود و قیمت از کمترین میزان نوبت قبل نیز کمتر میشود، اما از نمودار پایینی پایینتر نمیرود.
- در مرحله چهارم، قیمت دوباره صعودی خواهد شد و از نقطه A نیز بالاتر خواهد رفت.
مرحله سوم از سیگنال W فرصت خوبی برای خرید است. در تصاویر زیر سیگنال W اندیکاتور باند بولینگر در دو بازار مختلف را مشاهده میکنید.
سیگنال W Bottoms در اندیکاتور باند بولینگر سیگنال W Bottoms در اندیکاتور باند بولینگر
سیگنال M-Tops
سیگنالهای M اندیکاتور باند بولینگر نیز شکلی مشابه حرف M دارند. و میتوان گفت برعکس سیگنالهای W هستند. این سیگنالها شامل چهار مرحله زیر میشوند:
- در مرحله اول، بازار صعودی شده و قیمت از نمودار بالایی نیز بالاتر میرود.
- در مرحله دوم، بازار نزولی میشود، قیمت از نمودار مرکزی نیز پایینتر میرود، و تا نقطه فرضی A پیش میرود.
- در مرحله سوم، بازار دوباره صعودی میشود و قیمت از نقطه اوج نوبت پیشین نیز بالاتر میرود، اما نمیتواند از نمودار بالایی پیشی بگیرد.
- در مرحله چهارم، این احتمال میرود که بازار دوباره حالت نزولی پیدا کند و قیمت از نقطه A نیز کمتر شود.
مرحله سوم از سیگنال M فرصت خوبی برای فروش است. در تصاویر زیر سیگنال M اندیکاتور باند بولینگر در دو بازار مختلف را مشاهده میکنید.
سیگنال m tops در اندیکاتور باند بولینگر سیگنال m tops در اندیکاتور باند بولینگر
معنی عبور نمودار قیمت از نمودارهای مختلف باند بولینگر
عبور نمودار قیمت از نمودارهای باند بولینگر لزوماً یک سیگنال نیست. اما بطور کلی گفته میشود که عبور قیمت از نمودار بالایی باند بولینگر نشاندهنده قوت روند صعودیست. و تنزل قیمت به نمودار پایینی این اندیکاتور به معنی قوت روند نزولی است. شیوه کار باند بولینگر از این جهت شبیه به اندیکاتورهای مومنتومی مانند RSI است. میدانید که نمودار بالایی اندیکاتور باند بولینگر به اندازه ۲ واحد انحراف از معیار از نمودار مرکزی که همان MA 20 روزه است بالاتر است. بنابراین روند صعودی قیمت باید خیلی قوی باشد که به این نمودار رسیده و از آن عبور کند. از همین رو گفته میشود که عبور قیمت از نمودار بالایی باند بولینگر به معنی قوت روند صعودی آغاز شده است.
حال اگر در طول یک روند صعودی، قیمت چندین بار به نمودار مرکزی نزدیک شود اما پس از آن دوباره به نمودار بالایی برخورد کند و از آن پیشی بگیرد، این اتفاق سیگنال عنوان شده (مبنی بر قوت روند صعودی) را بیش از پیش تقویت میکند.
معمولاً در طول روندهای صعودی این چنینی، خیلی نادر است که قیمت تا نمودار پایینی نزول کند. و غالباً در این روندها نمودار مرکزی بعنوان حمایت عمل میکند. از همین رو، برخورد قیمت با نمودار مرکزی در این روندهای صعودی را فرصتهای خوبی برای خرید میدانند. اما اگر قیمت در طول این روندها به نمودار پایینی نزول کند، میتوان آن را نشانهای برای آغاز روند نزولی و یا دست کم، کاهش قوت روند صعودی دانست. عکس تمامی موارد گفته شده در خصوص روندهای نزولی نیز صدق میکند.
ترکیب باند بولینگر با سایر اندیکاتورها
مانند همه اندیکاتورهای دیگر، پیشنهاد ما در خصوص باند بولینگر این است که این اندیکاتور را نیز در ترکیب با سایر اندیکاتورها به کار ببرید. در تصویر زیر ترکیب دو اندیکاتور باند بولینگر و CCI را مشاهده میکنید.
همانطور که در شکل مشاهده میکنید، قیمت به دفعات به پایین نمودار پایینی حرکت کرده است. این اتفاق در شکل با عبارت closes below lower band و فلشهای آبی نمایش داده شده است. در طول این مدت، قیمت حتی یک بار نیز تا نمودار بالایی صعود نکرده است. اولین حرکت نمودار قیمت به پایین نمودار پایینی، سیگنالی برای ادامهدار بودن روند نزولی بود. اما برای اطمینان از این سیگنالها، بهتر است که اندیکاتورهای دیگر را نیز به کار ببریم. همانطور که میبینید، اندیکاتور CCI نیز در همین زمان سیگنال اشباع خرید (overbought) را صادر کرده و پس از آن وارد فاز نزولی شده است. به این ترتیب، میتوان با اطمینان خاطر بیشتری از روند نزولی، به طراحی استراتژیهای ترید پرداخت.
جمعبندی
اندیکاتور باند بولینگر را میتوان ترکیبی از اندیکاتورهای روند و اندیکاتورهای نوسان دانست. نمودار MA باند بولینگر روند را نمایش میدهد. و نمودارهای بالایی و پایینی این اندیکاتور نشاندهنده نوسان هستند. اگر بخواهیم کاربرد باند بولینگر را در یک جمله توصیف کنیم، باید بگوییم که این اندیکاتور علاوه بر نمایش میزان نوسان بازار، به تریدرها در تشخیص بهتر قوت و ضعف روند کمک میکند. و این به دلیل بهرهگیری باند بولینگر از سه نمودار مختلف است.
با توجه به این که نمودارهای بالایی و پایینی باند بولینگر به اندازه ۲ واحد انحراف از معیار از نمودار مرکزی فاصله دارند، این یعنی کل محدوده باند بولینگر ۸۸ تا ۸۹ درصد تغییرات قیمت را شامل میشود. به همین جهت است که وقتی نمودار قیمت از نمودار بالایی این اندیکاتور پیشی میگیرد، میگوییم قوت روند صعودی زیاد است. و یا وقتی که قیمت به پایین نمودار پایینی تنزل میکند، میگوییم با یک روند نزولی قوی روبهرو هستیم.
در خصوص معانی این سیگنالها در قسمتهای قبل صحبت کردیم. اما بعنوان نکته آخر باز هم تأکید میکنیم که هیچ اندیکاتوری از جمله باند بولینگر را به تنهایی به کار نبرید. برای اطمینان از سیگنالهای اندیکاتورها و طراحی یک استراتژی قابل اعتماد، بهتر است از دو یا سه اندیکاتور مختلف بصورت همزمان استفاده کنید.
چگونه از باندهای بولینگر استفاده کنیم؟
تبریک می گویم! شما در آموزش فارکس یک سطح ارتقا پیدا کردید.
هر بار که به سطح بعدی می روید ، همینطور ابزار های بیشتر و بیشتری را به جعبه ابزار معامله گری تکنیکال خود اضافه می کنید.
حتما می پرسید: “جعبه ابزار معامله گری چیست؟”
بیایید معامله گری را به ساختن یک خانه تشبیه کنیم.
شما برای پیچ کردن از چکش استفاده نمی کنید ، درسته؟ قطعا از فرز سنگ بری هم برای میخ زدن استفاده نمی کنید!
برای هر موقعیتی یک ابزار متناسب با آن وجود دارد.
دقیقاً به همین صورت در معامله گری ، برخی از اندیکاتور های تکنیکال در برخی محیط ها یا شرایطِ خاص ، بهتر مورد استفاده قرار گرفته و کارایی بهتری دارند.
بنابراین ، هرچه ابزار بیشتری داشته باشید ، بهتر می توانید خود را با محیطِ همیشه در حال تغییر بازار وفق دهید.
اگر هم می خواهید روی تعداد محدود و مشخصی از ابزار و محیط های معاملاتی کار کنید تا تمرکز بیشتری داشته باشید ، باز هم آنها برای شما بسیار کاربردی خواهند بود.
همانطور که هنگام برق کشی یا لوله کشی خانه خود ، از یک متخصص دعوت می کنید ، فراخواندن یک متخصص باند بولینگر Bollinger Bands یا Moving Average میانگین متحرک نیز به همین صورت بسیار جذاب و موثر خواهد بود.
بله! برای گرفتن چند پیپ ، شاید یک میلیون روش مختلف وجود داشته باشد!
در این دروس ، با یادگیری چیزهای مختلف در مورد این اندیکاتور ها ، هر یک را به عنوان ابزاری جدید تصور کنید که می توانید در جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوماً از تمام این ابزارها استفاده نکنید ، اما نکته اینجاست که همیشه در اختیار داشتن گزینه های متنوع و زیاد چیز خوبی است ، درسته؟
حتی ممکن است موردی را پیدا کنید که کامل آن را درک می کنید و به قدری با آن راحت هستید که می توانید به تنهایی در آن خبره شوید.
باشه. صحبت از ابزار آلات دیگر کافیست!
بیایید شروع کنیم!
باند های بولینگر
باند های بولینگر ، اندیکاتور تکنیکالی ساخته شده توسط جان بولینگر است که برای اندازه گیری میزان تلاطم بازار و شناسایی شرایط ” بیش خرید” یا ” بیش فروش” استفاده می شود.
اساساً ، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه بازار ناآرام است!
وقتی بازار آرام است ، باندها منقبض می شوند و وقتی بازار نا آرام است ، باندها از هم باز می شوند.
به نمودار زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر (BB) اندیکاتوری است که روی نمودار اصلی قیمت می افتد.
دقت کنید که وقتی قیمت آرام است ، باند ها به هم نزدیک هستند. وقتی قیمت بالا می رود ، باندها از هم جدا می شوند.
باند های بالا و پایین تلاطم ، یا میزان نوسانات قیمت ها را اندیکاتور باند بولینگر در طول زمان اندازه گیری می کنند.
از آنجا که باندهای بولینگر تلاطم و نوسانات را اندازه گیری می کنند ، این باند ها با شرایط همیشه در حال تغییر بازار به طور خودکار سازگار می گردند.
تمام مباحث مرتبط با باندها همین ها بودند. بله ، ما می توانیم همینطور ادامه دهیم و داستان سرایی کنیم و از تاریخچه باند های بولینگر ، نحوه محاسبه آنها ، فرمول های ریاضی پشت آنها ، و غیره و غیره ، بگوییم و شما را خسته کنیم ، اما واقعاً حس تایپ آن همه مطلب را نداشتیم.
بسیار خوب ، بسیار خوب ، با این حال یک توضیح مختصر می دهیم …
باند بولینگر چیست؟
باند های بولینگر در حالت عادی به صورت سه خط رسم می شوند:
- یک باند بالایی
- یک خط میانی
- یک باند پایینی
خط میانی در این اندیکاتور ، یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
بیشتر نرم افزار های تکنیکالی به صورت پیش فرض میانگین متحرک 20 دوره دارند ، که برای اکثر معامله گران مناسب است ، اما شما می توانید بعد از کمی تسلط در کار با باند های بولینگر ، بازه های زمانی مختلف میانگین متحرک را آزمایش کنید.
باندهای بالایی و پایینی ، به طور پیش فرض ، دو انحراف معیار را در بالا و پایین خط میانی (میانگین متحرک) نمایش می دهند.
شاید به دلیل عدم آشنایی با انحراف معیارها ، کمی گیج شده باشید.
جای نگرانی نیست.
مفهوم انحراف معیار (SD) فقط اندازه گیری میزان پخش شدن اعداد است.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 1 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 68٪ از جابجایی های قیمت که اخیراً رخ داده اند داخل این باندها قرار گرفته اند.
اگر باندهای بالا و پایین دارای 2 انحراف معیار باشند ، بدان معناست که حدود 95٪ از تغییرات قیمت که اخیراً رخ داده اند در داخل این باندها قرار گرفته اند.
احتمالاً داره خوابتون میبره! اجازه بدهید با تصویر زیر خواب را از سرتان بپرانیم!
همانطور که مشاهده می کنید ، هرچه مقدار SD یا انحراف معیاری که برای باند ها استفاده می کنید بیشتر باشد ، باندها قیمت های بیشتری را بخود می گیرند.
به محض آشنایی بیشتر با عملکرد باند ها ، انحرافات معیار مختلفی را می توانید تست کنید.
صادقانه بگوییم ، برای شروع ، نیازی به دانستن این مطالب نیست. ما فکر می کنیم مهمتر این است که به شما راه هایی را نشان دهیم که می توانید از Bollinger Bands یا باندهای بولینگر در معاملات خود استفاده کنید.
توجه: اگر واقعاً می خواهید در مورد محاسبات باندهای بولینگر اطلاعاتی کسب کنید ، بهتر است سراغ کتاب اقای جان یعنی Bollinger on Bollinger Bands رفته و مطالعه آن را شروع کنید.
واکنش به بولینگر
نکته ای که باید درباره باند های بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل به بازگشت به وسط باند ها دارد.
کل فرض “واکنش بولینگر” همین است.
با نگاه کردن به نمودار زیر ، آیا می توانید به ما بگویید که قیمت احتمالا به کدام سمت می رود؟
اگر گفتید پایین ، درست است! همانطور که می بینید ، قیمت به سمت ناحیه میانی باند ها کاهش یافت.
آنچه شما دیدید یک واکنش بولینگر کلاسیک بود. دلیل وقوع این برگشت ها این است که باندهای بولینگر همچون سطح حمایت و مقاومت دینامیک عمل می کنند.
هرچه بازه زمانی که انتخاب می کنید طولانی تر باشد ، این باند ها نیل به قوی تر شدن دارند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را طراحی کرده اند که با این واکنش ها شکوفا شده و گل می دهند. بهترین جای استفاده از این استراتژی در جاییست که بازار رنج یا خنثی است و روند مشخصی وجود ندارد.
شما فقط وقتی باید با چنین رویکردی معامله کنید که قیمت ها بدون روند باشد. بنابراین مراقب پهنای باند ها باشید.
هنگامی که باند ها در حال باز شدن هستند، از معامله با استفاده از روش “واکنش به بالینگر” خودداری کنید، زیرا معمولاً به این معنی است که قیمت در محدوده ای خاص نبوده و رنج نیست ، بلکه دارای روند است!
درعوض ، در صورت تثبیت یا حتی انقباض باندها سعی کنید به دنبال این شرایط باشید.
حال بیایید راهی برای استفاده از باند های بولینگر در زمانی که بازار دارای روند است پیدا کنیم…
بهم فشردگی (باریک شدن) بولینگر
لغت “بهم فشردگی بولینگر” خود گویای همه چیز است. وقتی باند ها به هم فشرده می شوند ، معمولاً به این معنی است که در حال آماده شدن برای شکست از یک طرف هستند.
اگر کندل ها از بالای باندها شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت معمولاً به سمت بالا ادامه می یابد.
اگر کندل ها از زیر باند پایین شروع به شکستن محدوده رنج کنند ، حرکت قیمت معمولاً به سمت پایین ادامه می یابد.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید باندهای فشرده بهم را ببینید. قیمت تازه شروع به شکست از باند بالایی می کند. براساس این اطلاعات ، فکر می کنید قیمت به کجا می رود؟
اگر گفتید بالا ، دوباره درست گفتید!
عملکرد به هم فشردگی بولینگر در حالت عادی اینگونه است.
این استراتژی طراحی شده است تا بتوانید در سریع ترین زمان ممکن یک حرکت قیمتی را بگیرید.
شرایطی از این قبیل هر روز رخ نمی دهند ، اما اگر روی نمودار 15 دقیقه ای متمرکز شوید ، می توانید در هفته چند بار آنها را مشاهده کنید.
از باند بولینگر می توانید به شکل های بسیار زیاد دیگری نیز استفاده کنید، اما این دو استراتژی رایج ترین موارد استفاده از آنها هستند.
کار را ادامه دهید و این نماگر را به نمودارهای خود اضافه کنید و نحوه حرکت و جابجایی قیمت ها در ارتباط با این سه باند را مشاهده کنید. پس از درک صحیح مطلب و شناخت کامل آن، سعی کنید برخی از پارامترهای این اندیکاتور را تغییر و اصلاح و حتی ارتقا دهید.
خوب، پیش از رفتن به سراغ اندیکاتور بعدی ، بهتر است این باند ها را نیز در جعبه ابزار تحلیل تکنیکال خود جای دهید.
اندیکاتور باند بولینگر
باند بولینگر جهت سنجش نوسانات قیمت در بالا و پایین میانگین متحرک ساده (Simple MA) است.این اندیکاتور دورههایی با نوسانات پایین بعد از دورههای با نوسانات بالا را دنبال میکند. بنابراین وقتی باند بولینگر به همدیگر فشرده و نزدیک میشود، میتوان نتیجه گرفت که بهزودی حرکات قیمت قابلتوجهی روی میدهد. استراتژی معاملاتی فشردگی باند بولینگر کمک میکند تا از حرکات قیمت پس از یک دوره نوسانات پایین، به سود دستیافت.
اندیکاتور باند بولینگر در سال ۱۹۸۰ توسط جان بولینگر ابداع شد که برای توسعه دادن یک اندیکاتور اقدام به ساخت آن کرده است. نام اندیکاتور نیز از نام خالق آن گرفته شده است. جان بولینگر بهعنوان فردی که تجربه زیادی در طریقه محاسبه جابهجایی قیمت را در گذشته داشته است در دنیا میشناسند.
به طور کلی هر اندیکاتور باند بولینگر در تحلیل تکنیکال از ۳ خط یا باند تشکیل شده است:
- باند بالایی را Uper Band گویند و آن را با نماد UB یا BOLU نمایش میدهند.
- انحراف معیار (standard deviation) مثبت
- باند پایینی را Lower Band گویند و آن را با نماد LB یا BOLD نمایش میدهند.
- انحراف معیار (standard deviation) منفی
باند میانی که در مرکز دو باند بالا و پایین قرار گرفته است را Midline گویند. یک اندیکاتور میانگین متحرک ساده (SMA) میباشد.
از آن جایی که قیمتها تمایل دارند که به صورت مداوم و دائمی بین باندهای پایینی و بالایی جا به جا شوند و حرکت کنند، به این حالت حرکت پینگپنگی قیمتها در بین باندها گفته میشود.
در واقع حرکت پینگپنگی ذکر شده یکی از اصلهای مهم و اساسی است که در عملیات تحلیل تکنیکال جهت تجزیه تحلیل نمودن سهامهای موجود در بازار بورس در اندیکاتور باند بولینگر کاربرد مهمی دارد. تعریف منطق و اصول معامله در استراتژی اشباع فروش و اشباع خرید به شکل زیر میباشد:
منطقه اشباع خرید هنگامی رخ میدهد که در روند تحلیل تکنیکال، به موقعیتی برخورد کنیم که میزان قیمت از بخش باند بالایی به طرف بالا بیرون بزند. در چنین حالتی احتمال این که قیمت روندی نزولی پیدا کرده تا بتواند خود را به بخش درونی یا داخلی باند برساند، وجود دارد.
منطقه اشباع فروش هنگامی رخ میدهد که در روند تحلیل تکنیکال ، به موقعیتی برخورد کنیم که میزان قیمت از بخش باند پایینی به طرف پایین نفوذ کند. در چنین حالتی احتمال این که قیمت روندی صعودی پیدا کرده تا بتواند خود را به بخش وسط باند برگرداند، وجود دارد.
بولینگر باند چیست و استراتژی آن چگونه است؟
بولینگر باند یا باندهای بولینگر، یکی از پر کاربرد ترین و البته پر استفاده ترین اندیکاتورهای تریدرها است و روزانه تحلیل گران زیادی برای تحلیل روند قیمتها و پیش بینی نوسانات بازار از آن استفاده میکنند. بولینگر باند درواقع یک استراتژی است برای بالا بردن کیفیت تحلیل قیمتها. با پاسخ به سوال بولینگر باند چیست و استراتژی آن چگونه است، همراه ما بمانید.
فهرست عناوین مقاله :
بولینگر باند چیست؟
همانطور که اندیکاتور باند بولینگر در بالا به آن اشاره کردیم، بولینگر باند یک اندیکاتور پر کاربرد و پر استفاده در میان تحلیل گران است که میزان استفاده از آن هر روز بیشتر از قبل میشود و این پر استفاده بودن، مسلماٌ به خاطر کاربرد بسیار بالای آن است.
اندیکاتور بولینگر باند، یک اندیکاتور ترند است و در تریدرها میتوانید این اندیکاتور را در بخش ترند پیدا کنید و از آن استفاده کنید.
اساس کار بولینگر باند، سود رسانی از طریق یک استراتژی پر کاربرد و تحلیل دقیق دادهها روی چارت است. خیلی از تحلیل گران و فعالان این عرصه، عقیده دارند که از طریق بولینگر باند میتوان به سود بسیار بزرگی دست یافت. سودی که از طریق تحلیل دادهها و یک نتیجه گیری منطقی بدست میآید.
معامله گران بسیار زیادی تک تک جوانب اندیکاتور بولینگر باند را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که با استفاده از این اندیکاتور، میتوان صعود و سقوط ناگهانی قیمتها را پیش بینی کرد و از آن برای خرید یا فروش استفاده کرد.
قبل از ورود به بخش تعریف دقیق بولینگر باند، بیایید ابتدا کمی با مخترع این اندیکاتور آشنا شویم و یک دید محدودی از زندگی او داشته باشیم.
جان بولینگر کیست؟
جان بولینگر، متولد سال ۱۹۵۰ میلادی است. او از ابتدا به صورت مستقل کار تجارت را پیش میبرد و به صورت مستقل به تحلیل بازارهای مالی و کار تحلیل تکنیکال و کار بازرگانی میپرداخت. او در سال ۱۹۸۰ در ۳۰ سالگی وارد شبکه اخبارهای مالی شد و در آنجا شروع به کار کرد.
جان بولینگر سالها روی پروژه اندیکاتور بولینگر باند فعالیت کرد و پس از آزمون و خطاهای بسیار، در نهایت اندیکاتور بولینگر باند را ساخت و آن را به معامله گران معرفی کرد.
برای اینکه اندیکاتور باند بولینگر بیشتر با افکار جان بولینگر و زندگی شخصی و کاری او آشنا شوید، حتما کتابهای او را بخوانید. از کتابهای بولینگر باند میتوان به «بولینگر در بولینگر باند» و «نامه رشد سرمایه» اشاره کرد.
ساختار بولینگر باند
بولینگر باند در واقع یک ابزار تحلیل تکنیکال است که بر این اساس طراحی شده تا سرمایه گذاران بتوانند با تحلیل آن در چارت، به پیش بینی نوسانات بازار یا به قولی خرید بیش از حد و فروش بیش از حد در بازار، بپردازند و بتوانند بر آن اساس تصمیم به خرید یا فروش کنند تا به سود مناسبی برسند.
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده و ساختار آن بر اساس همین ۳ خط تعریف میشود. دو خط بالا و پایین در واقع بر اساس انحراف معیار یا همان انحراف استاندارد رسم شدند. خط بالایی نشان دهنده انحراف معیار مثبت و خط پایینی نشان دهنده انحراف معیار منفی است. خط وسط در واقع میانگین متحرک ساده یا همان (Simple Moving Average) است.
خطوط بالا و پایین یا باندهای بالایی و پایینی، در واقع انحراف معیاری است که بر اساس خط وسط یا باند میانی تعریف میشود. معمولا پیشنهاد میشود که دوره زمانی این اندیکاتور، ۲۰ روزه در نظر گرفته شود؛ اما این یک قانون نیست. شما میتوانید بر اساس نیاز و انتظارات خود از تحلیل تکنیکال، دوره زمانیهای دلخواه خودتان را قرار دهید.
بولینگر باند یک اندیکاتور تکنیکی است و تکنیک بسیار محبوبی است؛ به این صورت که شما بر اساس این سه خط، میتوانید به پیش بینی نوسانات و خرید و فروش بیش از حد بازار بپردازید.
هنگامی که روند بازار به سمت اشباع خرید یا همان افزایش قیمت حرکت کند، در اندیکاتور بولینگر باند، خط بالایی حرکت میکند. اما هنگامی که روند بازار به سمت اشباع فروش یا همان کاهش قیمت حرکت کند، خط پایینی حرکت میکند.
اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر یکی از ابزار های مورد استفاده معامله گران در بازار های مالی است. در این اندیکاتور قیمت در میان باند های بولینگر در حرکت است و باند ها شبیه به یک کانال عمل می کنند.
می توان اینگونه تصور کرد که اگر قیمت در باند بالایی اندیکاتور بولینگر قرار داشته باشد، روند در آن تایم فریم صعودی است. همچنین اگر در باند پایینی اندیکاتور باشد، روند نزولی است.
اندیکاتور باند بولینگر از چه اجزایی تشکیل شده است؟
اگر از این اندیکاتور استفاده کنید، با 3 خط روبهرو میشوید که تحلیل گرها به ترکیب این خطوط، باندهای بولینگر می گویند. برای آشنایی با باندهای بولینگر به توضیحات زیر توجه کنید:
- بالایی (Upper Band)
- وسط (Middle Band)
- پایینی (Lower Band)
- باندهای بالا و پایین نشاندهنده انحراف استاندارد پایین و بالا نسبت به خط میانی هستند.
- باند وسط نیز درواقع همان میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) است.
معمولاً نرمافزارها و سایتهایی که به کاربران خود ابزارهای تحلیل تکنیکال را ارائه میدهند، دوره زمانی این اندیکاتور را روی 20 قرار میدهند که مقدار مناسبی برای بیشتر معامله گران است.
این به این معنا نیست که شما نمیتوانید مقدار آن را تغییر دهید؛ شما قادر به بالابردن و پایین آوردن مقدار موردنظر هستید که تغییر آن وابسته به دانش و مهارت شما است که در تایم فریم های مختلف چه عملکردی دارید.
استراتژی ترید با اندیکاتور باند بولینگر
روش اول و آن چیزی که در ویدئو شرح داده شده است:
در این روش از خط وسط کانال برای دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده می کنیم. یعنی اگر قیمت از پایین به بالای خط وسط حرکت کرد، در اولین برگشت به سمت خط وسط در تایم فریم پایین تر اقدام به باز کردن معامله خرید می کنیم.
البته بهتر است در اینجا یک تایید پرایس اکشنی (مثلا یک پین بار) بگیریم تا وین ریت بالاتری داشته باشیم.
روش دوم که روشی کلاسیک است:
یکی از استراتژیهای ترید پر کاربردی که با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر انجام میشود، اشباع خرید و یا اشباع فروش است.
قیمتها همیشه میل به برخورد با باندهای بالا و پایین دارند. به این حرکت که مدام انجام میشود، حرکت پینگ پنگی بین باندها میگویند.
چطور منطقه اشباع خرید را تشخیص دهیم؟
برای این کار باید به روند تحلیل تکنیکال مراجعه کنید، اگر به موقعیتی رسیدید که قیمت از باند بالایی اندیکاتور باند بولینگر به سمت بالا بیرون زده باشد، پس احتمال آن وجود دارد که قیمت، روندی نزولی را در پیش گرفته است تا بتواند خود را به بخش داخلی اندیکاتور برساند.
چطور منطقه اشباع فروش را تشخیص دهیم؟
منطقه اشباع فروش زمانی رخ میدهد که مقدار قیمت روند، از قسمت باند پایین عبور کند و آن را پشت سر بگذارد. در چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که قیمت روندی صعودی داشته باشد تا بتواند روند را به بخش داخلی بازگرداند.
نکاتی که باید برای استراتژی اشباع خرید یا اشباع فروش به آنها توجه کنید:
- استفاده از اندیکاتورها در هر بازاری متفاوت عمل میکند، یعنی ممکن است با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر بتوانید در بازارهای مالی مختلف، نتایج متفاوتی بگیرید.
بهعنوان مثال اگر از باند بولینگر در بازار رنج استفاده کنید، نتیجه خوبی میگیرید؛ اما این در حالی است که در بازاری که روند قدرتمندی دارد ممکن است باند بولینگر با مشکلاتی همراه باشد.