شناخت بازار سرمایه

با شناخت بازار سرمایه؛ حرکات سینوسی بازار به حداقل میرسد
بازار سرمایه به سمت آرام شدن حرکت میکند که این امیدواری میرود عرضه و تقاضا به جایی برسد که از حرکات سینوسی جلوگیری شود.
به گزارش خبرطلایی یک کارشناس بازار سرمایه با بیان این مطلب به خبرنگار پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)، گفت: آموزش قبل از سرمایهگذاری از مهمترین مواردی است که باید در بازار به آن توجه شود چون سال گذشته ناآشنایی با ساختارهای بازار سرمایه، آسیب زیادی به روحیه مردم وارد شد که آثار منفی آن بازار را دچار نوسانات سینوسی کرد.
محمد علی حق پرست با بیان اینکه مکانیزم بازار سرمایه متاثر از عرضه و تقاضا است، گفت: سرمایهگذاری در بورس شامل اصول و قواعد خاصی است که برای موفقیت مستمر و بلندمدت باید دولت، سهامداران عمده و خرد، پذیرای آن باشند.
وی با بیان اینکه بورس مزیتهای بسیاری دارد و روز به روز بر طرفداران سرمایهگذاری در بورس افزوده میشود، گفت: بازار سرمایه بازاری منعطف برای هر سرمایهگذاری با هر هدف زمانی کوتاه و یا بلند مدت است اما داشتن افق بلندمدت در این بازار یک ضرورت است.
به گفته این فعال بازار سرمایه؛ باید سرمایهگذاران تازه وارد بدانند که بورس ترکیبی از سود و ضرر است و اگر سهامداران حقیقی مزیتهای بازار سرمایه را بشناسند، آن را از دیگر بازارها متمایز میکنند.
وی تصریح کرد: بازار سرمایه بازار قابل اتکایی است و نقد شونده بودن آن به عنوان یکی از مزیتهای بسیار اساسی موجب جلب بیشتر مردم میشود.
حقپرست، بورس را یکی از مصونترین سرمایه گذاریها در دنیا معرفی کرد و افزود: در همه کشورهای مدرن دنیا با دید بلندمدت به بازار سرمایه توجه میشود زیرا افراد بر این باور هستند با خرید سهام در بورس، دیگر نگران نقدشوندگی نخواهند بود و سهام خود را در هر زمانی که بخواهند راحت تر از سایر بازارها و با اطمینان بیشتر به فروش می رسانند.
این کارشناس بورس عنوان کرد: سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیازمند آگاهی، آموزش و کسب تجربه و تحلیل بنیادی دارد و سرمایهگذار باید درباره چگونگی سرمایهگذاری خود، وضعیت بازدهی، نوع دید، ریسک صندوقها و سبدهای مختلف، سابقه مدیران این صندوقها و نوع نگرش مدیران و سبدها به شناخت کامل رسیده و قدرت تحلیل داشته باشد.
حق پرست خاطر نشان کرد: مدیران بورسی در حال تصحیح برخی ساختارهای موجود هستند البته یادمان نرود که از سال ۹۸ بازار سرمایه بسیار گسترده شده و تغییر در ساختارها و زیرساختها یک ضرورت اجتنابناپذیر است.
شناخت درست بازار سرمایه
به نظر میرسد در شناخت بازار سرمایه مورد بازار بدهی شناخت درستی وجود ندارد، زیرا ارتباط چندانی بین نرخ بهره بینبانکی و افزایش یا کاهش قیمتها در بورس آنهم در کشوری مثل ایران وجود ندارد.
سعید درخشانی
به نظر میرسد در مورد بازار بدهی شناخت درستی وجود ندارد، زیرا ارتباط چندانی بین نرخ بهره بینبانکی و افزایش یا کاهش قیمتها در بورس آنهم در کشوری مثل ایران وجود ندارد. عمده سبد پسانداز و سپردهگذاری خانوار در ایران سپرده بانکی است که کاملاً تابع دستورات بانک مرکزی بوده و با نوسانات نرخ بهره بینبانکی تغییر نمیکند. ابتدا بگذارید کمی بازار بدهی را در ایران برای مخاطبان توضیح بدهم، بازار بدهی به عنوان رکن دوم بازار سرمایه از بازار بینبانکی و بازار اوراق اولیه و ثانویه دولتی و شرکتی تشکیلشده، ترتیب کار به این صورت است که برخی مجموعهها مثل شهرداری و. برای تأمین مالی در بازار اولیه اوراق حراج میکنند و پسازآن معاملات ثانویه اوراق بدهی مثل سهام بر روی این اوراق با توجه به شرایط روز انجام میشود، بنابراین دو راه برای تأمین مالی از طریق بازار سرمایه وجود دارد؛ انتشار سهام و انتشار اوراق بدهی، البته میتوان روی اینها ابزارهای مختلف کار کرد مثل اوراق بدهی قابلتبدیل به سهام و. ؛ همچنین اخیراً در بازار بدهی، بانک مرکزی عملیات بازار باز را انجام میدهد، یعنی اوراق از قبل منتشرشده دولتی را با بانکها معامله میکند، مثلاً اگر بانکی دارای کسری منابع باشد بانک مرکزی اوراق را از بانک میخرد و پول آن را میدهد که عمدتاً سررسید این خریدها کوتاهمدت یکی- دو هفتهای است. به دلیل عدم شناخت فعالین از سازوکار بازار بدهی، حجم معاملات ثانویه بازار اوراق را معادل انتشار اوراق توسط دولت در نظر میگیرند، در حالی که اکثر این معاملات مربوط به بازار باز است و نه حتی معاملات ثانویه اشخاص.
در کشوری که با تورم بالا روبرو است و نیاز به نقدینگی بنگاهها و اشخاص بیشتر میشود و تقاضای پول افزایش پیدا میکند، بانکها با افزایش تقاضا مواجه هستند از سوی دیگر اخیراً بانک شناخت بازار سرمایه مرکزی هم محدودیت رشد ترازنامهای دو درصد در ماه را برای بانکها ایجاد کرده است. در این مدت دولت دست به انتشار اوراق زده و حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان تأمین مالی کرده، اما معادل فروش اوراق توسط دولت را بانک مرکزی در بازار بینبانکی تزریق کرده و عملاً انگار دولت اوراق فروخته و بانک مرکزی خریده ولی با یک واسطه که بانکها باشند. با توجه به شرایط اقتصادی کشور که تحت تحریمهای شدید و نیز عواقب بیماری کرونا است نرخهای بالای بهره میتواند موجب آسیب به اقتصاد و کاهش تولید در این شرایط بد اقتصادی شود بنابراین بانک مرکزی نهایت تلاش خود را میکند که نرخ بهره رشد نکند و بنابراین مجموع بدهی دولت که با انتشار اوراق ایجاد میشود درنهایت از طریق بازار بینبانکی خریداری میشود. حالا این فرآیند پیچیده را بازار سرمایهایها خیلی ساده معادل انتشار اوراق توسط دولت میبینند که درست نیست، بنابراین بهتر است آمار معاملات اوراق بهصورت تفکیکی در پایان هرروز اعلام شود تا بازار دچار اشتباه محاسباتی نشود. شخصاً پیشنهاد میکنم سازمان بورس تابلو جداگانه برای معاملات بینبانکی، ثانویه اشخاص و اولیه دولتی و اشخاص در بازار اوراق بدهی تشکیل دهد.
نرخ بینبانکی هم نمیتواند تأثیر زیادی در بازار پول ایران داشته باشد، اصولاً باید نرخ سود سپرده و اوراق بدهی موردتوجه باشد نه بینبانکی، برای یک فعال اقتصادی امکان تأمین مالی از بازار بینبانکی وجود ندارد چراکه این بازار مختص بانکهاست، در کشورهای با اقتصاد کاملاً آزاد نرخ بینبانکی همان نرخ اعلامی بانک مرکزی است که به بانکها تسهیلات اعطا میکنند مثلاً در امریکا فدرال رزرو با نرخ صفر درصد به بانکها تسهیلات میدهد که به فد فاندز ریت معروف است البته نرخ اوراق در بازار بالاتر است.
در ایران نرخ سود سپرده بیشتر از اینکه به بازار بینبانکی ارتباطی داشته باشد به دستورات بانک مرکزی ارتباط دارد، نرخ سود سپرده یکساله از سال ۹۸ روی ۱۸ درصد ثابت مانده درحالی که نرخ بینبانکی نوسان زیادی داشته، همچنین نرخ اوراق در بازار سرمایه وابسته به شرایط کلی بازار سرمایه است، وقتی ورود پولداریم بخشی از این پولها وارد بازار اوراق میشود و با خرید اوراق قیمت اوراق را افزایش میدهد که باعث کاهش بازدهی آنها میشود و برعکس وقتی خروج پول رخ میدهد هم باعث افزایش نرخ بهره میشود هم بازار بینبانکی تا حدی متأثر میشود زیرا سیالیت پول وقتی کم میشود خودبهخود بر بازار اوراق تا حدی تأثیر میگذارد، بنابراین ترکیبی از عوامل مختلف بر نرخ بازدهی اوراق در بازار سرمایه اثر میگذارد، در کل نرخ بهره بینبانکی به عنوان سیگنالی برای سیاستهای بانک مرکزی شناخت بازار سرمایه مهم بوده ولی آنچه مهمتر است نرخ بازدهی اوراق و نرخ سود سپرده یکساله است که نرخ بازدهی اوراق در چند ماه اخیر دو درصد رشد داشته ولی نرخ سود سپرده بانکی ثابت بوده، بنابراین نمیشود افتوخیز عجیب بازار سرمایه در دو سال اخیر را فقط به نرخ سود بدون ریسک نسبت داد.
سیاست گذار شناخت درستی از بازار سرمایه نداشت
یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه کارگزاران بورس بدون زحمت درآمدهای میلیاردی داشتند،گفت: دولت از بازار سرمایه درست استفاده نکرد و سود اصلی نصیب سهامدارانی شد که قبلا در بورس حضور داشتند.
به گزارش خبرگزاری مهر، مهدی حیدری عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم در برنامه تلویزیونی عیار شبکه افق درباره وضعیت بازار سرمایه گفت: ایران یک بازار ۵۰ ساله است و در سه سال اخیر زیاد مورد توجه مردم نبود و شرکتهایی که به صندوقهای بازنشستگی یا شرکتهای دولتی داده میشد بخشی از سهمشان در بازار ورود داشته و باید توجه داشت کلیت بازار ما بازار بزرگی بوده است. عمده شرکتهای پتروشیمی، پالایشگاه، بانکها، فولاد، مس، سنگ آهن و بیمهها در بورس بودند و هیچکدام تازه وارد بازار نشدهاند. به تعبیری این بازار از رصد مردم عادی دور بود و به همین دلیل با نرخ ارزانی معامله میشد. در سال ۹۱ و ۹۲ که جهش ارزی اتفاق افتاد اقبال به بازار افزایش یافت. سه سال پیش با قیمت نیمی از قیمت یک خانه در محلههای گران قیمت تهران این امکان وجود داشت که کل بازار سرمایه را خرید. این آمار و ارقام نشان میدهد یک اشکالی در این زمینه وجود دارد و به اصطلاح هم سنخ نیست. به تعبیر بهتر بازار بسیار ارزان است. حتی نسبت قیمت به درآمد هم ترازی با هم نداشت و مردم توجه کمی به این بازار میکردند. با جهش ارزی که به فاصله کمی در دهه ۹۰ اتفاق افتاد یکی از اوایل دهه ۹۰ و دیگری در سال ۹۷ ارزش پس انداز مردم کاهش پیدا کرد. مردم مترصد این بودند که وارد بازار دیگر شوند این اتفاق در سال ۹۸ در بازار سرمایه افتاد میانه ۹۷ حضور در بازار زیاد شد.
حیدری افزود: سال ۹۸ سال خوب بازار سرمایه بود اما در سال ۹۹ یک اتفاق خاصی در بازار را شاهد بودیم و آن هم ورود مردم عادی با دانش کم در مورد بورس بود. اردیبهشت سال گذشته سهم برای خرید پیدا نمیشد و صف خرید تشکیل شده بود. در اردیبهشت، خرداد و تیر ماه بازار سرمایه رشد عجیبی کرد به طوریکه ارزش خودروساز ایرانی با ارزش یک خودروساز در یک کشور پیشرفته برابری میکرد. در سال ۹۵ زمانی که سهام شرکتها بررسی میشد ارزش زمینهای آن شرکت از ارزش سهام او در بازار سرمایه بیشتر بود اما در سال ۹۹ این تراز نابرابر شد.
عضو هیأت مدیره مؤسسه مطالعات پیشرفته تهران با اشاره به اینکه بازار سرمایه در همه جای دنیا ریسک دارد و به دلیل همین نوسانات است که در بلند مدت سود زیادی دارد، تاکید کرد: هر کسی وارد این بازار میشود باید بداند که این بازار ریسک دارد. در نیمه دوم سال بازار برگشت و این رفتار را در حدود ۱۵ سال پیش در بورس چین هم مشاهده میکردیم. در آن زمان بازار رشد عجیبی داشت و خانوارها برای ورود به این بازار قرض گرفتند و یکباره بازار افت کرد. نکته قابل توجه اینجاست که اگر یک فرد در فروردین ماه یک سبد سهام تهیه کرده بود همچنان در سود قرار دارد. ممکن است ۱۰۰ واحد او به ۴۰۰ واحد رسیده اما اکنون ۲۰۰ واحد دارد. صحبت ما درباره کسانی است که دیر سوار این قطار شدند.
وی در پاسخ به سوال مجری برنامه مبنی بر اینکه چه اقداماتی باید انجام میشد تا بازار سرمایه با این نوسان مواجه نشود، گفت: دولت در بازار دو نقش دارد که یکی سیاستگذاری و دیگری نقش بازیگر به عنوان سهامدار است که در هر دوی اینها اتفاقاتی افتاد که خوب نبود. در بخش سیاستگذاری بازار سرمایه آماده این همه مهمان نبود و نرم افزار بازار سرمایه کم آورده بود. از سوی دیگر هزینه کارمزد معاملات حدود یک درصد است که نسبت به حجم بالای معاملات در سال گذشته رقم بسیار بالایی است. اگر یک منزل مسکونی را به یک مشاور املاک سپرده شود یک ماه هر روز روی منزل شما کار میکند و مشتریان زیادی را برای بازدید میآورد قرارداد منعقد شود و در نهایت کمتر از یک درصد از مبلغ کل را دریافت میکند. اما در بازار سرمایه با چند کلیک پول به حساب کارگزاران واریز میشد. در سال ۸۷ حجم معاملات در یک روز ۸۰ میلیارد تومان بود اما سال گذشته روزهایی داشتیم که ۲۰ هزار میلیارد تومان معامله انجام میشد و مشخص است سیاست گذار برای این بازار آماده نشده بود. سیاست گذاری در کشور چابک نیست و اگر در بازار سرمایه تصمیم اشتباهی گرفته شود فردا این مشکل خودش را نشان میدهد.
حیدری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه تا چه میزان تشویق مقامات مهم مانند آقای آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس جمهور و وزیر اقتصاد برای ورود افراد با دانش اندک به بازار سرمایه مؤثر بود، توضیح داد: قبول دارم که سیاست گذار در هر مقامی شناخت و برخورد درستی از بازار سرمایه نداشت. دعوت به یک بازار به معنای بیمه کردن آن است که این با ذات اصلی بورس تفاوت دارد. در آن زمان برخی افراد بیان میکردند ورود پول در بورس به معنای افزایش تولید است در حالی که اصلاً ارتباطی به تولید ندارد. بحث اصلی اینجاست که مردم در موضوعات دیگر هم به حرف دولت گوش میدهند که در این زمینه با توصیه دولت وارد بورس شدند. به نظر میرسد نقش باجناقها از نقش دولت در بازار سرمایه بیشتر بود و مردم در محیطهای مختلف توصیه میشدند.
وی تاکید کرد: اردیبهشت سال گذشته بازار تشنه سهام جدید بود اگر در آن زمان عرضه به موقع انجام میشد بازار به این وضع نمیافتاد و بدون اینکه شاخص به دو میلیون واحد برسد با شیب ملایم اصلاح میشد. همچنین گفته میشود دولت سهام زیادی در بورس فروخت که با این موضوع موافق نیستم. دولت به صورت مستقیم ۵ تا ۶ درصد در بازار سهم دارد.
دولت از بازار سرمایه درست استفاده نکرد
وی در مورد جبران کسری بودجه تصریح کرد: کل فروش سهام دولت در بورس حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان بود. البته این درآمد به غیر از فروش اوراق است که درآمد ثابتی دارد و ساز و کار آن با خرید سهام متفاوت است. بر خلاف آنچه گفته میشود دولت سهام خود را در زمان بد و با روش اشتباه فروخت. دولت از بازار سرمایه درست استفاده نکرد و سود اصلی نصیب سهامدارانی شد که قبلاً در بورس حضور داشتند و با اطلاع سهمشان را در تیر و مرداد فروختند. شرکتهایی در برای خرید سهام اقدام کرده بود که در ابتدای سال ۹۹ حدود ۷۰ درصد سهام یک شرکت را در اختیار داشته و پس از مدت چند ماه این رقم به ۲۰ درصد کاهش یافته است. به بیان بهتر ۵۰ درصد سهام به بالاترین رقم فروخته شده است.
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه گرگ وال استریت در بازار داریم گفت: یکی از دانشجویانم خرداد سال گذشته به من گفت ما دست به ماشه هستیم و منتظر افت نسبی هستیم تا سهاممان را بفروشیم. یکی از مشکلاتی که در بازار داریم سرمایه گذاری مستقیم مردم است. قرار نیست ما ۵۰ میلیون کاربر مستقیم داشته باشیم و طبق اصول باید سرمایه گذاری از طریق صندوقها انجام شود که کمتر به آن توجه میشود.
عضو هیأت علمی دانشگاه خاتم با بیان اینکه با هر گونه حمایت مستقیم و غیر مستقیم که منابع عمومی را درگیر کند صد در صد مخالف هستم افزود: عدهای یک سهم را با قیمت بالا خریداری کردهاند و این درست نیست که از کل بیت المال هزینه کنیم تا آنها از زیان خارج شوند. برداشت از صندوق توسعه ملی یا صندوق ذخیره ارزی استفاده از منابع عمومی است در حالی که بهترین حمایت از بازار ارزش نهادن به مفهوم بازار است. تصور کنید اگر یک فرد قصد خرید یک خودروی ایرانی را داشته باشد باید با قیمت بالایی خریداری کند در حالی که دو برابر قیمت کارخانه است. برای کنترل این شرایط مسابقه بخت آزمایی راه انداختهایم که برخی افراد از این رانت بهره مند میشوند. در سال گذشته هر خودرویی که توسط خودروساز در بازار فروخته با قیمت نیمی از نرخ بازار بوده و دقیقاً به همان میزان خودروساز زیان انباشته داشته است. همچنین در حوزه فولاد رانتهای چندین هزار میلیارد تومانی داشتیم که فولاد به عدهای خاص تعلق گرفته است.
وی در مورد عرضه ETF تصریح کرد: آنچه عرضه شده ETF نبود. به این دلیل که صندوق دارا یکم سی درصد پایینتر از ارزش سهامی است که داخل سبد قرار گرفته است. انگیزه دولت از این کار این بود که کنترل خود را از دست ندهد. اشاره کردم که دولت در بورس ۵ درصد مالکیت دارد اما با همین مالکیت اندک بازار را در دست دارد، به طوریکه دولت در بخش خودروسازی و بانک و بیمه سهام اندکی دارد اما کاملاً دولتی اداره میشود. عامه ما تصوری داریم که مغز متفکر نشسته و همه چیز را دقیق چیده اما اینطور نیست. در حالی که بدمان نمیآمد این چنین باشد.
حیدری با بیان اینکه برای تحلیل بازار سرمایه باید دولت را کنار گذاشت گفت: بخشی از ریزش شش ماهه دوم سال مربوط به تغییر سیاست خارجی ایران است. ما دوست نداریم بگوییم که یک رئیس جمهور در اقتصاد ما تأثیر میگذارد اما دلار ۳۲ هزار تومانی روند نزولی را طی کرد. کسانی که با دلار ۳۲ هزارتومانی سرمایه گذاری کردند انتظار افزایش داشتند اما این اتفاق نیفتاد.
این تحلیلگر حوزه اقتصاد درباره اینکه دولت آینده چه مسیری را برای بورس باید طی کند؟ توضیح داد: سازمان بورس داور بازی است که زیرساخت بازی را باید مدیریت کند. به این صورت نیست که یک داور بگوید این تیم گل زیادی خورده و من یک گل بزنم تا یکی از گلهای خورده آنها جبران شود. امیدواریم با اتفاقاتی که افتاد نگاه دقیقتر و درست تر خواست مردم و عمل حاکمیت متفاوت شود. سازمان بورس و وزارت اقتصاد باید کاری را انجام دهند که جلوی قیمت گذاری دستوری را گرفته شود. هم در ورودی و هم در بخش خروجی. در این صورت باید کمک کنیم اطلاعات وارد بازار شود و با دستکاری قیمت در بازار مقابله کنیم. مسئولین فعلی هم افراد توانمندی هستند اما نگاه باید تغییر کند.
حیدری درباره رمزارزها گفت: بازار رمز ارز به عنوان یک طبقه در دنیا شناخته میشود اما آنجا هم ریسک زیاد است.
شناخت گاوها در بورس : اصول سرمایه گذاری در بازار سرمایه
عنوان فارسی: شناخت گاوها در بورس : اصول سرمایه گذاری در بازار سرمایه
ناشر: دانش پژوهان جوان
سال: 2006
زبان: فارسی
تعداد صفحه (نسخه چاپی - نسخه الکترونیکی): 120-121
شابک: 964768584X
نوع فایل: PDF دانلود نرم افزار مطالعه
حجم: 3.00 مگابایت
دانلود این کتاب
خلاصه کتاب و اطلاعات بیشتر
بورس اوراق بهادار بازار رسمی و سازمان یافتهٔ سرمایه است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها و اوراق بهادار دولتی یا موسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام میشود. تعیین قیمت سهام در بورس، بر اساس عرضه و تقاضا صورت میگیرد. در بورس اوراق بهادار ، یک سرمایهگذار میتواند با سرمایه هرچند کوچک خود، در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس سرمایهگذاری شناخت بازار سرمایه نماید. سرمایهگذاران بورس، برای خرید و فروش سهام میبایست این کار را از طریق شرکتهای کارگزاری بورس انجام دهند. در این کتاب شما با اصول اولیه سرمایه گذاری در بازار سرمایه به طور کامل آشنا خواهید شد.
کتاب های مرتبط
چگونه در بورس سرمایه گذاری کنیم؟ sajad
بیمه عمر و سرمایه گذاری (قسمت اول) مجتبی طواف , 1397
Investment im Iran | Investment in Iran | سرمایهگذاری در ایران: Ein P. Esmaeil Karimian, M. Saleh Jaberi, Saeed Soltani, Michael Lorenz (auth.) , 2017
کینگ مانی KingMoney چیست و آیا ارزش سرمایه گذاری دارد؟ امید فدوی , 1399
عرضه اولیه سکه یا ICO چیست؟ بررسی روش نوین جذب سرمایه امید فدوی , 1399
تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران و تاثیر آن بر رفتار معاملاتی
تصمیمات تجار و سرمایهگذاران تاثییر بسیار مهمی بر روی معاملات آنها دارد. تمامی بازارهای تجاری دچار نوسان و فراز و نشیب میشوند؛ سرمایهگذاری در این میدان پیروز است که بتواند بهترین تصمیم را در برهههای زمانی خاص بگیرد. تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران تاثیر بهسزایی در تصمیمات آنها دارد و میتواند نتیجهی سرمایهگذاری را تغییر دهد و بر روی روند بازار تاثیر مستقیم دارد.
در بازار ارزهای دیجیتال و کریپتوکارنسیها نیز شناخت بازار سرمایه شخصیت و نوع رفتار سرمایهگذاران هنگام نوسانات بازار بسیار مهم است. در این مقاله به بررسی تیپ های شخصیتی مختلف سرمایهگذاران و تاثیر آن بر روی سبک معاملات در بازارهای مختلف مالی و بهترین استراتژی معاملاتی برای افراد مبتدی خواهیم پرداخت.
انواع تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران
روانشناسان سرمایه گذاران بازارهای مختلف مالی را با توجه به نوع رفتارشان در آغاز و طول سرمایه گذاری و همچنین هنگام نوسانات شدید بازار مورد بررسی قرار دادهاند. در طی این تحقیق ۶ تیپ شخصیتی سرمایه گذاران بیشتر از سایر تیپها بر روی بازارهای سرمایه تاثیر گذار بوده است.
آرمانگرا، عملگرا، شکلگرا، آمیزگر، برونفکن و واقعبین، نامهایی هستند که برای این تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران انتخاب شدهاند. در ادامه به بررسی بیشتر آنها میپردازیم.
۱. سرمایه گذار آرمانگرا (Idealist)
افرادی که تیپ شخصیتی آرمانگرا دارند؛ در رابطه با استعدادهای تجاری خود بیش از حد مطمئناند و اعتماد بهنفس بالایی در این زمینه دارند. آنها همیشه نسبت به بازار خوش بیناند.
این افراد هرگز اطلاعاتی که با با دیدگاه مثبت خودشان از بازار سرمایه مغایرت داشته باشد را مدنظر قرار نمیدهند. آرمانگراها الگوهایی را در بازار دنبال میکنند که حقیقی نیست و زادهی ذهن بیش از اندازه خوش بین و مثبت خودشان است. آنها چون تصور میکنند بهرهی هوشی بیشتری نسبت به سایرین دارند، همیشه و در هر حال میتوانند سرمایهی خود در بازار را کنترل کنند و بر روند بازار تسلط دارند.
سرمایه گذار آرمانگرا هیچوقت تحقیقات کامل انجام نمیدهد و فقط به تحلیلهای مثبت دیگران اتکا میکند.
۲. سرمایه گذار عملگرا (Pragmatic)
سرمایه گذار عملگرا نقطهی مقابل سرمایه گذار آرمانگراست. این دسته از سرمایه گذاران تصویر واقع بینانه و حقیقی از بهرهی هوشی، توانایی و مهارتهای اقتصادی و تجاری خود دارند. آنها همیشه تواناییهای خود را با شک و تردید رصد میکند.
عملگرایان به بازار سرمایه اطمینان کامل ندارند و همیشه نوسانات و احتمالات سرمایه گذاری را در نظر میگیرند. آنها برای تایید درستی تحلیلهای خود تحقیقات کامل میکنند و فقط به چند منبع عمومی اتکا ندارند.
۳. سرمایه گذار شکلگرا (Framer)
این دسته از سرمایه گذاران بسترهای سرمایه گذاری خود را با دقت و وسواس فراوان ارزیابی و پیگیری میکنند. شکل گرایان بخشهای کوچک و فرعی سرمایه گذاری را با دقت رصد میکنند و توجه خاصی به برنامه و مسیر کلی ندارند.
آنها در تجزیه و تحلیل مشکلات مسیر یا نوسانات بازار خشک و غیر منعطفاند و به عوامل خارجی جریان سرمایه گذاری توجه چندانی ندارند.
این دسته به جای آنکه چندین کانال سرمایه گذاری پیوسته به هم داشته باشند؛ میزان زیادی پول نقد بدون استفاده در حساب بانکیشان دارند. سرمایه گذاران شکلگرا بهطور ناخود آگاه با تثبیت برآوردهای خود از بازار، قیمت اوراق بهادار را تثبیت میکنند.
۴. سرمایه گذار آمیزگر (Integrator)
آمیزگرایان هنگام سرمایه گذاری تمام عوامل بیرونی بازار را در نظر میگیرند. آنها ابعاد مختلف سرمایه گذاری خود را اجزای به هم وابسته و تاثیر گذار بر روی یکدیگر میدانند.
سرمایه گذار آمیزگرا درک کاملی از همبستگی عملکرد بخشهای مختلف بازارهای مالی دارد و روند و سبد سرمایهی خود را براساس این همبستگی تنظیم میکند.
۵. سرمایه گذار برونفکن (Reflector)
یک سرمایه گذار برونفکن به سختی اشتباهات خود را که سبب شده در بازار متضرر شود، قبول میکند. این دسته حتی پس از اثبات این موضوع که مشکل و ضرر بهخاطر تصمیم نادرست آنها بهوجود آمده هم برای اقدام به اصلاح تصمیمات خود عجلهای ندارند و گاهی از آن سرباز میزنند.
برونفکن از اعتراف و پذیرش اشتباهاتش امتناء میکند و سعی میکند نتیجهی بد را به عوامل داخلی و خارجی مختلف نسبت دهد.
آنها بهدلیل جلوگیری از این اعترافات و بهدلیل آنکه نیاز نباشد بپذیرند مشکل از سوی آنها بوده نه وضعیت بازار سرمایه، خیلی دیر شناخت بازار سرمایه تصمیم میگیرند تا دچار تصمیم اشتباه نشوند.
۶. سرمایه گذار واقعبین (Realist)
این دسته از سرمایه گذاران برخلاف برون فکنها در مواجه با پیامد تصمیمات اشتباهشان سخت و غیر منعطف نیستند. واقع بینها پیامد اشتباهات خود را میپذیرند و برای حل مشکل پیش آمده همیشه آمادهاند. آنها برای توجیه مشکل یا ضرر پیش آمده بهانه تراشی نمیکنند و اشخاص یا عوامل دیگر را مقصر نمیدانند.
یک سرمایه گذار واقع بین بهطور کامل مسئولیت اشتباه خود را قبول میکند و احساس تأسف و ندامت بیش از حد در این باره ندارد. بههمین خاطر هنگام تصمیمگیری ترس زودتر به سراغ او نمیرود و در شرایطی مناسب و با ذهنی آرام تصمیم میگیرد.
با این توضیحات میتوان هر یک از این ۶ تا از تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران را در مقابل دیگری و متضاد آن دانست:
- آرمانگرا در مقابل عملگرا
- شکلگرا در مقابل آمیزگر
- برونفکن در مقابل واقعبین
۵ ویژگی تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران
نوعی شخصیتبندی دیگر نیز برای سرمایه گذاران حوزههای اقتصادی در نظر گرفته شده است. این دستهبندی طی پژوهشی توسط “کمیسیون اوراق بهادار بریتیش کلمبیا” (British Columbia Securities Commission) در کشور کانادا با نام «سرمایهگذار باهوش ملی» انجام گرفته است. طی این تحقیق مشخص شد هر بخش از کشور کانادا تحت سلطهی کدام نوع از تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران است. با توجه به این پژوهش دولتها میتوانند تا حدودی بازارهای سرمایه در بخشهای مختلف کشور را آنالیز کنند.
بر اساس این تحقیقات سرمایه گذاران به ۵ دستهی بیباک، سختکوش، عجول، محتاط و هیجانی تقسیم میشوند.
۱. سرمایه گذار بیباک
افراد بی باک در سرمایه گذاری بسیار انعطاف پذیرند. آنها آمادگی پذیرش هر اتفاقی در مسیر سرمایه گذاری را دارند و به طور خیلی خاص برونگرا هستند.
افراد این دسته بیش از هر چیزی به سرمایه گذاری علاقهمند هستند و اکثر اوقات از یک مشاور برای اجرای امور کمک میگیرند. به طور کلی سرمایه گذار بیباک بهترین نوع رفتار سرمایه گذاری را دارد.
۲. سرمایه گذار سختکوش
سرمایه گذار سخت کوشی نسخهی درونگرای سرمایه گذار بیباک است. این افراد نیز تمام رفتارهای مناسب سرمایه گذاری را مانند دستهی قبل میشناسند و آنها را اجرا میکنند.
سختکوشها تمام صورت حسابها و فاکتورها را به طور کامل مطالعه میکنند؛ اما سوابق قبلی را بررسی نمیکنند و در رابطه با جبران خسارتها و ضررها در دورههای زمانی مختلف عکس العملی ندارند و خواستار جبران آنها نیستند که این رفتار نقطهای منفی میان رفتارهای شایستهی آنهاست.
۳. سرمایه گذار عجول
این افراد کاملاً سازگار با روند بازار و سرمایه گذاری هستند. سرمایه گذار عجول بسیار کمتر از سایر تیپ های شخصیتی به سراغ سرمایه گذاری مستقل میرود.
این دسته نیز از مشاوران مالی کمک میگیرند؛ اما صورت حساب و ضرر و زیانهای خود را بررسی نمیکنند و اهمیت چندانی به آنها نمیدهند. افراد این دسته قبل از شروع فعالیت خود صبر زیادی ندارند و تحقیقات کافی برای آغاز کار انجام نمیدهند.
۴. سرمایه گذار محتاط
سرمایه گذار محتاط یک شخص درونگراست که حتی علاقهای به یک مشورت ساده با شخصی دیگر در رابطه با اهداف و مسیر سرمایه گذاری خود ندارد؛ چه برسد به آنکه از مشاوران مالی و تجاری کمک بگیرد.
افراد این دسته علاقهی چندانی به کسب تجربیات جدید ندارند و برای تجربهی هر چیزی آماده نیستند. همچنین خیلی کم دیده شده که محتاطها سوابق مالی و تجاری پیشین خود را مجدداً مورد بررسی قرار دهند.
۵. سرمایه گذار هیجانی
تیپ شخصیت هیجانی تا جایی که امکان داشته باشد وارد عرصهی سرمایه گذاری و تجارت نمیشود. اما اگر تصمیم به این کار بگیرد، هیچ مطالعه و تحقیقی در رابطه با مناسب یا نامناسب بودن حیطهی فعالیت با توجه به شخصیت و سلیقهی خود و یا کسب اطلاعات در رابطه با سود و ضرر بازار انجام نمیدهد و همیشه بیگدار به آب میزند. این دسته مناسبترین گروه برای کلاهبرداران هستند و بیشتر از همه طعمهی افراد سودجو میشوند.
صحبت پایانی
حضور در بازارهای سرمایه و داشتن یک شغل مستقل بدون نیاز به کارفرما و داشتن کسب درآمد غیر فعال از ارزهای دیجیتال بیشتر از حقوق ماهیانه، هدف و رویای بخش بزرگی از مردم دنیاست.
بازارهای سرمایه و خبرهای مبنی بر رشد ناگهانی آنها و کسب سودهای کلان و راه های کسب درآمد ار بیت کوین برای همه جذاب و فریبنده است. اما ورود به این عرصه نیازمند تحقیقات بسیار است. وارد شدن به هر بخشی از این بازار بدون شناخت کافی از فراز و نشیبهای پیشرو، میتواند ضررهای غیرقابل جبران در پیش داشته باشد. همچنین با توجه به مطالبی که تا اینجا بازگو کردیم؛ ورود به عرصهی تجارت و آغاز سرمایه گذاری علاوه بر شناخت کافی و کسب اطلاعات دقیق از بازار و عوامل تاثیرگذار بر آن، به شناخت کافی شخصیتتان نیز بستگی دارد.
باید با بررسیهای بیشتر روانشناختی دریابید که در کدام یک از انواع تیپ های شخصیتی سرمایه گذاران دستهبندی میشوید و در حین سرمایه گذاری و انجام فعالیتهای اقتصادی و همچنین بالا و پایینهای شدید بازار، چه رفتاری از خود بروز میدهید. همچنین با انجام این بررسیها، میتوانید میزان نوع تصمیمگیری و آستانهی تحمل خود را دریابید. این اطلاعت در روند سرمایه گذاری و انتخاب نوع بازار کمک شایانی به شما خواهد کرد.