واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد

معرفی دقیق بهترین اندیکاتور ها در تحلیل روند و قیمت ارز دیجیتال
استفاده از اندیکاتورهای معاملاتی بخشی از استراتژی معامله گر تکنیکال است. اندیکاتورها همراه با ابزارهای مناسب مدیریت ریسک، می توانند به شما کمک کنند تا بینش بیشتری نسبت به روند قیمت ها کسب کنید. در اینجا 10 مورد از بهترین اندیکاتور های تجاری را به اختصاربررسی می کنیم.
چه شما به تجارت فارکس، تجارت کالاها یا معاملات سهام علاقه مند باشید، استفاده از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی تان می تواند مفید باشد – و این شامل مطالعه بهترین اندیکاتورهای واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد تجاری است. اندیکاتورهای تجاری محاسباتی ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم می شوند و می توانند به معامله گران کمک کنند سیگنال ها و ترند های خاصی را در بازار شناسایی کنند.
انواع مختلفی از اندیکاتور تجاری وجود دارد، از جمله شاخص های پیشرو و شاخص های تأخیری. شاخص پیشرو یک سیگنال پیش بینی است که جا به جایی قیمت را در آینده پیش بینی می کند، در حالی که شاخص تأخیری به روند قیمت در گذشته نگاه می کند و جا به جایی را نشان می دهد.
نکات عمومی در مورد الگو های معروف تحلیل تکنیکال و دیگر الگو ها وجود دارد که ما می خواهیم از آنها نام ببریم، برای مثال حین تشکیل یک الگوی نموداری تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید و صحت الگوهای مورد استفاده شما می باشند. هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیت شان یک هدف را پیش رو دارند که میزان تحقق انتظارات کاملاً به روند بازار بستگی خواهد داشت. ادامه این محتوا را در مقاله اختصاصی آن مطالعه نمایید.
بهترین اندیکاتورهای معاملاتی عبارتند از:
میانگین متحرک (MA)
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
شاخص مقاومت نسبی (RSI)
شاخص میانگین جهت دار (ADX)
شما می توانید از دانش و ریسک پذیری خود به عنوان معیاری برای تصمیم گیری استفاده کنید که کدام یک از این اندیکاتورها برای استراتژی شما مناسب تر است. توجه داشته باشید که شاخص های ذکر شده در اینجا رتبه بندی نشده اند، اما از محبوب ترین گزینه ها برای معامله گران خرده فروشی محسوب می شوند.
میانگین متحرک (MA)
MA – یا “میانگین متحرک ساده (SMA) – شاخصی است که برای شناسایی جهت روند قیمت فعلی، بدون تداخل افزایش قیمت های کوتاه مدت استفاده می شود. نشانگر MA نقاط قیمت یک ابزار مالی را در یک بازه زمانی مشخص ترکیب، و سپس آن را بر تعداد نقاط داده تقسیم می کند تا یک خط روند واحد ارائه دهد.
اطلاعات استفاده شده به طول دوره MA بستگی دارد. به عنوان مثال یک میانگین متحرک 200 روزه، به اطلاعات 200 روز نیاز دارد. با استفاده از اندیکاتور MA می توانید سطوح پشتیبانی و مقاومت را مطالعه کرده و عملکرد قبلی قیمت (تاریخچه بازار) را مشاهده کنید. این بدان معنی است که شما می توانید الگوهای احتمالی قیمت در آینده را نیز تعیین کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
EMA شکل دیگری از میانگین متحرک است، اما بر خلاف SMA ، وزن بیشتری برای نقاط داده های اخیر قائل شده و باعث می شود داده ها بیشتر به اطلاعات جدید پاسخ دهند. هنگامی که با سایر اندیکاتورها استفاده شود، EMA ها می توانند به معامله گران کمک کنند تا حرکت های قابل توجه بازار را تأیید کرده و همچنین مشروعیت آنها را بسنجند.
پرکاربرد ترین میانگین های متحرک نمایی، میانگین های متحرک نمایی 12 و 26 روزه برای میانگین کوتاه مدت هستند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی 50 و 200 روزه به عنوان نشانگر روند طولانی مدت استفاده می شوند.
سیگنال رایگان خرید ارز دیجیتال در واقع حقیقی است ولی نمیتوان به آن اعتماد چندانی داشت، زیرا این سیگنال توسط فرد متخصص این بازار به دست نیامده و با کمی تحلیل پیش پا افتاده و ساده ارائه شده است. پس بهتر است که از سیگنال های خرید رایگان کریپتو کارنسی برای معاملات خود استفاده ننمایید. اطلاعات دقیقتر در این زمینه را میتوانید در مقاله دکتر سیگنال مطالعه نمایید.
اگر به دنبال آموزش خرید و فروش ارز دیجیتال هستید، قدم در راه تریدرها بگذارید. آموزش ترید ارز دیجیتال یکی از پر طرفدار ترین بحث ها در ارز محسوب می شود. به افرادی که با هدف کسب سود به معامله ارز دیجیتال میپردازند، تریدر می گویند. برای دریافت اطلاعات تکمیلی در این مورد میتوانید مطلب اختصاصی دکتر سیگنال را مطالعه نمایید.
اندیکاتور استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک یا نوسانگر تصادفی یکی از بهترین اندیکاتورها است که قیمت بسته شدن یک دارایی در یک قیمت خاص را با طیفی از قیمتهای آن در طول یک بازه زمانی معین مقایسه می کند – تا مقدار جابجایی (مومنتوم) قیمت و روند و قدرت آنرا طی بازه زمانی مورد نظر نشان دهد. از این نوسانگر با استفاده از مقادیر محدود صفر تا صد برای صدور سیگنالهای معاملاتی فروش بیش از حد و خرید بیش از حد استفاده میشود. مقدار کمتر از20 به طور کلی نشان دهنده فروش بیش از حد، و مقدار بالاتر از 80 حاکی از خرید بیش از حد است. با این حال، اگر یک روند جابجایی قیمت قوی وجود داشته باشد، لزوماً نوسان قیمت ایجاد نمی شود. حساسیت این نوسانگر به حرکات بازار را میتوان با تنظیم آن با بازه زمانی یا با گرفتن یک میانگین متحرک از نتیجه کاهش داد.
میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD)
MACD (که در ایران با نام اندیکاتور مکدی جا افتاده) اندیکاتوری است که تغییرات در مومنتوم را با مقایسه دو میانگین متحرک، مشخص می کند. این اندیکاتور می تواند به معامله گران کمک کند تا فرصت های خرید و فروش احتمالی را در محدوده حمایت و مقاومت شناسایی کنند.
منظور از ‘همگرایی’ این است که دو میانگین متحرک در حال نزدیک شدن به یکدیگر هستند، در حالی که ‘واگرایی’ به معنای دور شدن آنها از یکدیگر است. اگر میانگین های متحرک همگرا باشند، به معنای کاهش حرکت است، در حالی که واگرایی میانگین های متحرک، معلوم می کند حرکت در حال افزایش است.
باند بولینگر
باند بولینگر بهترین اندیکاتوری است که محدوده نوسانات قیمت معامله یک دارایی را مشخص می کند. افزایش و کاهش عرض باند منعکس کننده نوسانات اخیر است. هرچه باندها به یکدیگر نزدیکتر باشند – باند ‘باریک تر’ باشد – نوسانات مشاهده شده ابزار مالی پایین تر است، و هرچه باندها گسترده تر باشند، یعنی نوسانات مشاهده شده بالاتر است.
باند بولینگر برای تشخیص زمانی که یک دارایی خارج از سطح معمول خود مورد معامله قرار میگیرد، مفید است و بیشتر به عنوان روشی برای پیش بینی حرکت دراز مدت قیمت استفاده می شوند. هنگامی که یک قیمت به طور مداوم خارج از پارامترهای بالای باند حرکت می کند، حاکی از خرید بیش از حد، و هنگامی که به زیر باند پایین حرکت می کند ، میتواند نشان دهنده فروش بیش از حد باشد.
شاخص مقاومت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI بیشتر برای کمک به معامله گران در شناسایی حرکت قیمت، شرایط بازار و سیگنال های هشدار دهنده حرکت های خطرناک قیمت استفاده می شود. RSI به صورت رقمی بین 0 تا 100 بیان می شود. دارایی در حدود سطح 70 غالبا خرید بیش از حد در نظر گرفته می شود، در حالی که دارایی در سطح 30 یا نزدیک به آن معمولا بیش از حد فروخته شده محسوب می شود.
سیگنال خرید بیش از حد نشان می دهد که سود کوتاه مدت ممکن است به نقطه بلوغ خود رسیده و دارایی ها بزودی با اصلاح (کاهش) قیمت مواجه خواهند شد. در مقابل، سیگنال فروش بیش از حد ممکن است به این معنی باشد که دوره کاهش های کوتاه مدت در حال رسیدن به انتهای خود بوده و دارایی مورد نظر بزودی سیر صعودی قیمت را طی خواهد نمود.
ابر ایچیموکو
ابر Ichimoku مانند بسیاری دیگر از اندیکاتورهای تکنیکال ، سطح پشتیبانی و مقاومت را مشخص می کند. اما درضمن حرکت قیمت را تخمین می زند و سیگنال های تجاری را در اختیار معامله گران قرار می دهد تا به آنها در تصمیم گیری کمک کنند. ‘Ichimoku’ کلمهای ژاپنی است که ترجمه آن ‘نمودار تعادل در یک نگاه’ است – و دقیقاً به همین دلیل است که این شاخص توسط معامله گرانی که به اطلاعات زیادی از یک نمودار نیاز دارند، استفاده می شود.
به طور خلاصه اندیکاتور ابر ایچیموکو با رسم چندین میانگین متحرک بر روی نمودار و با استفاده از اطلاعات و اعداد آنها نموداری شبیه یک ابر را تشکیل دهد، که قادر است روند بازار و سطح حمایت و مقاومت فعلی را نشان دهد، و همچنین سطح آینده را پیش بینی کند.
اگر از قبل در بازار معاملات حضور داشته اید، به احتمال زیاد اصطلاحات “تحلیل بنیادی” و “تحلیل تکنیکال” را شنیده اید. این مفاهیم تعریف و پیش بینی ارزش ارز کریپتوکارنسی را به ذهن می آورد. تقریباً همه معامله گران اتفاق نظر دارند که تجزیه و تحلیل فنی یک تمرین اساسی است که باید از آن استفاده شود؛ روش های مختلف تحلیل سیگنال کریپتو کارنسی را بررسی کنید تا بتوانید باعلم کامل و دقیق به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.
اصلاح فیبوناچی
اصلاح فیبوناچی اندیکاتوری است که می تواند میزان حرکت بازار را در برابر روند فعلی خود مشخص کند. منظور از اصلاح زمانی است که بازار افت موقت داشته باشد.
معامله گرانی که فکر می کنند بازار در شرف حرکت است، برای تأیید این مسئله اغلب از اندیکاتور اصلاح فیبوناچی استفاده می کنند. دلیل آن این است که به شناسایی سطوح احتمالی حمایت و مقاومت کمک می کند، که می تواند روند صعودی یا نزولی را نشان دهد. از آنجا که معامله گران می توانند سطح حمایت و مقاومت را با این شاخص شناسایی کنند، می تواند به آنها کمک کند تا تصمیم بگیرند که کجا محدودیت اعمال کرده یا توقف داشته باشند، و چه موقع معاملات خود را فعال یا غیر فعال کنند.
انحراف معیار
انحراف معیار شاخصی است که به معامله گران کمک می کند تا میزان حرکت قیمت را اندازه بگیرند. در نتیجه، آنها می توانند میزان تأثیر پذیری نوسانات بر قیمت در آینده را تشخیص دهند. این اندیکاتور نمی تواند واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد پیش بینی کند که قیمت بالا می رود یا پایین می آید، فقط این را نشان میدهد که تحت تأثیر نوسانات قرار خواهد گرفت.
انحراف معیار، حرکات قیمت فعلی را با حرکات تاریخی مقایسه می کند. بسیاری از معامله گران معتقدند که حرکت های بزرگ قیمت به دنبال حرکت های اندک آنها، و حرکت های کوچک قیمت نیز به دنبال جابجایی بزرگ قیمت ها می آیند.
شاخص میانگین جهت دار (ADX)
ADX نشان دهنده قدرت روند قیمت است. این اندیکاتور در مقیاس 0 تا 100 کار می کند. مقیاس کمتر از 25 نشان دهنده یک روند ضعیف، بین 25 تا 50 روندی متعادل، و از 50 به بالا حاکی از یک روند قوی است. معامله گران می توانند از این اطلاعات برای جمع آوری اینکه آیا روند صعودی یا نزولی ادامه خواهد داشت، استفاده کنند.
ADX به طور معمول براساس میانگین متحرک دامنه قیمت طی 14 روز، و بسته به تکرار و تناوب مورد ترجیح معامله گران، استوار است. توجه داشته باشید که ADX هرگز نشان نمی دهد که یک روند قیمت چگونه ممکن است بوجود بیاید، بلکه فقط نشان دهنده قدرت روند است. شاخص میانگین جهت دار ممکن است در هنگام کاهش قیمت افزایش یابد، که این طبعا یک روند نزولی قوی را نشان می دهد.
آنچه قبل از استفاده از اندیکاتورها باید بدانید
هرگز نباید از یک اندیکاتور به صورت جداگانه استفاده کنید، و یا از اندیکارهای خیلی زیادی به طور هم زمان استفاده کنید. همچنین باید از اندیکاتورها در کنار ارزیابی شخصی خود از حرکات قیمت در طول زمان “عملکرد قیمت” استفاده کنید.
باید به نوعی سیگنال را تأیید کنید. اگر از یک اندیکاتور سیگنال «خرید» و از عملکرد قیمت سیگنال «فروش» دریافت می کنید ، برای تأیید سیگنال های خود از اندیکاتورها، یا چارچوب های زمانی دیگر استفاده کنید.
در واقع سیگنال ارز رمز نگاری شده، اطلاعاتی درونی هستند که به معامله گر کمک می کنند تا استراتژی مورد نظر خود را تعیین کند ، یک الگوی تاکتیکی ایجاد کند و با حداقل ضرر و زیان، از بازار بیت کوین سود کسب کند که یکی از این اطلاعات درونی، سیگنال خرید بیت کوین می باشد. دانستن اینکه چه سیگنالهایی باید دریافت کنید ، کجا به دنبال آنها بگردید و نیز نحوه تفسیرآن ها مهم است. این مقاله تخصصی از دکتر سیگنال را از دست ندهید.
شاخص MACD : بررسی اندیکاتور مکدی (میانگین متحرک) در ارزهای دیجیتال
اندیکاتور میانگین همگرایی واگرایی MACD یا شاخص MACD در واقع مخفف شده عبارت انگلیسی Moving Average Convergence Divergence می باشد. در این مقاله با ما همراه باشید تا مفهوم MACD، نحوه محاسبه و کاربرد های آن را مورد بررسی قرار دهیم.
مومنتوم چیست؟
برای درک بهتر مفهوم MACD بهتر است ابتدا با تعریف مومنتوم (Momentum) آشنا شوید؛ مومنتوم که اصطلاحاً به آن تکانه نیز گفته می شود، به معنای تمایل یک فرایند حرکتی قیمت یا سود برای باقی ماندن در حالت موجود تا هنگامی که یک عامل خارجی بازدارنده آن را متوقف کند.
MACD چیست؟
شاخص MACD یک شاخص نوسانی و اندیکاتور شتاب قیمت می باشد که مورد استفاده تحلیلگران تکنیکال به طور گسترده می باشد، این شاخص با استفاده از شاخص میانگین متحرک، مومنتوم یک ارز دیجیتال، سهام و یا دارایی های دیگر را مشخص می کند. این شاخص به طور معمول در یکی از سه روش زیر کاربرد دارد:
- تقاطع
- واگراییها
- صعود و نزولهای شتابدار
تاریخچه MACD
جرالد اپل در سال 1979 میلادی واگرایی همگرایی متحرک یا MACD را به عنوان یکی از برترین شاخصهها تکنیکال برای معاملات راه اندازی و ابداع کرد. این شاخصه از سوی معامله گران و سرمایه گذاران سراسر جهان به سرعت مورد استفاده قرار گرفت و دلیل اصلی آن را می توان در دو مورد خلاصه کرد که شامل:
- سادگی و انعطاف پذیری
- شاخص روند یا حرکت
چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟
مقدار MACD از تفاضل میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای از میانگین متحرک نمایی 26 دوره ای حاصل می شود.
میانگین متحرک نمایی 26 دورهای – میانگین متحرک نمایی 12 دورهای = MACD
در این فرمول هر دوره می تواند شامل: هفته، روز یا ساعت باشد.
میانگین متحرک نمایی SMA: میانگین متحرکی که وزن نمایی دارد.
لازم است به این مورد توجه داشته باشید زمانی که میانگین متحرک نمایی 12 دوره ای بیشتر از میانگین نمایی 26 دوره ای باشد، MACD مثبت و زمانی که کمتر باشد مقدار MACD منفی خواهد بود.
اندیکاتور MACD
در این اندیکاتور از خط آبی یا سبز برای نمایش میانگین متحرک نمایی 12 روزه و از خط قرمز برای نمایش میانگین متحرک نمایی 26 روزه استفاده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد.
لازم است بدانید که غالباً برای نمایش MACD از هیستوگرام استفاده می شود و برای نمایش فاصله این شاخصه از خط سیگنال از خطوط بکار گرفته می شود، چنانچه MACD از خط پایه یا همان صفر نمودار با فاصله زیاد پایین تر یا بالاتر باشد؛ نشان دهنده افزایش فاصله بین دو متحرک است.
بخش های اندیکاتور MACD
اندیکاتور MACD متشکل از سه بخش می باشد که شامل:
- خط MACD که مطابق با فرمول بدست آمده است
- خط سیگنال که از تفریق EMA در بازه 9 تایی و خط MACD بدست می آید.
- هیستوگرام که با نموداری میله ای نشان داده می شود در واقع فاصله بین خط سیگنال و MACD می باشد و در دو حالت زیر می باشد.
MACD زیر خط سیگنال؛ هیستوگرام پایین تر از خط پایه
MACD بالای خط سیگنال؛ هیستوگرام بالای خط پایه
ویژگی ها و مزایای MACD
همانطور که گفته شد شاخص MACD برای معامله گران در تحلیل های تکنیکال کاربرد حائز اهمیتی دارد و از مهم ترین ویژگی های آن می توان موارد زیر را بیان کرد:
ایجاد سیگنال های تکنیکال
خط MACD با قرار گرفتن در بالا و پایین خط سیگنال، سیگنال های تحلیل تکنیکال را ایجاد می کنند:
این خط بالاتر از خط سیگنال باشد؛ سیگنال خرید
زمانی که پایین تر از خط سیگنال باشد؛ سیگنال فروش
تفسیر خرید یا فروش افراطی
در واقع قطع کردن قطع کردن خطوط MACD به عنوان سیگنالی از بازار هستند که موقعیت پیش خرید یا بیش فروش در نظر گرفته می شود، تقاطع ها اطمینان بیشتری برای معامله گران از روند بازار ایجاد می کنند.
کمک به معامله گران برای تشخیص روند صعودی با روند نزولی در بازار
MACD به معامله گران که از نمودارهای تکنیکال در تحلیل بازار و سرمایه گذاری استفاده می کنند کمک می کند تا روند صعودی و یا نزولی یک سهام، ارز دیجیتال و … را در بازار تشخیص دهند.
معایب و محدودیت های MACD
هر شاخصه یا فرایندی غالباً علاوه بر داشتن مزایا و محاسن دارای محدودیت ها و معایبی نیز می باشد که برای استفاده بهینه از این موارد باید در نظر گرفته شود، MACD نیز این قاعده مستثنی نمی باشد و از محدودیت های این شاخصه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
سیگنال نادرست از روند معکوس
یکی از اصلی ترین و مهم ترین معایب میانگین همگرایی واگرایی (MACD) ایجاد سیگنال احتمالی روند معکوس است که این روند در عمل اتفاق نمی افتد.
عدم توانایی پیش بینی معکوس شدن تمام روندها
یکی دیگر از محدودیت های MACD یا شاخص واگرایی این است که این اندیکاتور قادر به پیش بینی تمامی روندهای معکوس شدن نیست، به طور کلی این اندیکاتور سیگنال های متعددی مبنی بر نزولی شدن را اعلام می کند که تمامی آنها به وقوع نمی پیوندد و همین امر باعث عقب ماندن آن از پیش بینی بعضی از روندهای معکوس واقعی می شود.
واگرایی مثبت کاذب
زمانی که قیمت یک دارایی واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد در محدوده خنثی در حال حرکت باشد، واگرایی مثبت کاذب رخ خواهد داد، همچون در یک الگوی مثلث پس از یک روند.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
سادگی فهم قواعد تحلیل نموداری و دسترسی آسان به دادههای قیمتی بازارهای مالی سبب شده است، که بخش عمدهای از معاملهگران برای تحلیل بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به تحلیل تکنیکال روی آورند. در میان ابزار تحلیل نموداری، اندیکاتورها به دلیل سهولت کاربری، زیبایی بصری و امکان تحلیل سریع نمودار، از محبوبیت و اهمیت ویژهای برخوردارند. در واقع زمانی که روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی بسیاری از معاملهگران بازار سهام، طلا، ارز یا حتی کالا را بررسی کنیم، در اغلب اوقات ردپای اندیکاتورها را مشاهده خواهیم نمود. در این مطلب قصد داریم، تا ضمن آشنایی با یکی از مهمترین انواع اندیکاتورها تحت عنوان «اسیلاتور»، به شرح کاربردها و تفاوتهای آن با سایر اندیکاتورها بپردازیم.
فهرست این مقاله
اسیلاتور یا نوسان ساز چیست؟
تمرکز ما در این مطلب روی دومین گروه از اندیکاتورها یعنی اسیلاتور است، که در میان تحلیلگران تکنیکال ایرانی با نامهای نوسان ساز یا نوسانگر نیز شناخته میشود. اسیلاتور یک ابزار تحلیل فنی است؛ که از قرار گرفتن یک یا چند شاخص نموداری (حاصل فرمولاسیون دادههای قیمتی) در یک محدوده نوسانی دارای حد بالایی و پایینی مشخص تشکیل شده و با بررسی نوسانات شاخصهای مذکور، شرایط هیجانی بازار و مومنتوم قیمت را ارزیابی نموده و نتیجه نهایی را در قالب یک عدد یا نشانه نموداری در اختیار معاملهگر قرار میدهد. اسیلاتورها معمولاً به دو شیوه تقاطع با خط مرکزی یا نوسان بین سطوح مرزی (نواحی اشباع خرید و فروش) مورد استفاده قرار میگیرند. در نظر داشته باشید؛ که این ابزار برای معاملهگران با افق زمانی سرمایهگذاری کوتاهمدت و در مواقع بازار خنثی (فاقد روند مشخص)، عملکرد مناسبتری دارد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور یک تابع ریاضی است، که دادههای قیمت و حجم معاملات یک دارایی (سهام، ارز، طلا، کالا و شاخص) را بر اساس فرمولهای مشخصی پردازش کرده و خروجی این محاسبات را در قالب اشکال گرافیکی نموداری نمایش میدهد. اندیکاتور نیز مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اطلاعات گذشته قیمتی استفاده نموده و دادههای پایه محاسباتی آن شامل قیمت بازشدن (Open)، بیشترین (High)، کمترین (Low)، بسته شدن (Close) و حجم معاملات (روزانه یا هر تایمفریم دیگر) است. این ابزار معمولاً به منظور تعیین روند بازار، قدرت حرکات قیمت و دریافت سیگنالهای معاملاتی بهکار میروند. اندیکاتورهای تکنیکالی بر اساس ماهیت و نحوه کاربرد به سه دسته اصلی روندیاب، اسیلاتور (نوسان ساز) و حجمی تقسیم میشوند. در کنار این تقسیمبندی، دسته کوچک دیگری از اندیکاتورها به نام بیل ویلیام وجود دارند. اندیکاتورهای موجود در این گروه همگی متعلق به جناب ویلیام (یکی از برترین معاملهگران بازار مالی) بوده و بر اساس فلسفه سرمایهگذاری ایشان تدوین شدهاند.
اندیکاتور با اسیلاتور چه تفاوتی دارد؟
همانطور که در ابتدای مطلب نیز بدان اشاره نمودیم، اسیلاتور نوعی اندیکاتور بوده و نسبت به آن متفاوت است؛ اما برخی از معاملهگران به اشتباه اندیکاتور و اسیلاتور را دارای یک ماهیت مشابه تصور نموده و تفاوتی میان آنها قائل نیستند. در این بخش سه ویژگی منحصربهفرد اسیلاتورها را ذکر میکنیم:
۱- نواحی اشباع خرید و فروش
در اغلب اسیلاتورها دو ناحیه بالایی و پایینی محدوده نوسانی به عنوان نواحی اشباع خرید و فروش درنظر گرفته میشوند. اشباع خرید یا فروش در قالب کلمه به معنی بیش از حد گران یا ارزان بودن یک دارایی طی یک دوره زمانی بوده و بر اساس شرایط نمودار قیمت، نشاندهنده یک دوره حرکات روندی شدید (احتمالاً هیجانی) و بدون اصلاح است؛ که بازگشت قیمت در این نواحی محتمل میباشد.
۲- نحوه قرار گرفتن در نمودار قیمت
اندیکاتورها معمولاً در پسزمینه نمودار قیمت قرار میگیرند. این درحالی است، که اسیلاتورها در یک پنجره جداگانه در بخش پایینی نمودار نمایش داده میشوند. در واقع اگر اندیکاتورهایی نظیر میانگین متحرک یا پارابولیک سار را بررسی کنید؛ این ابزار روی خود نمودار قرار گرفته و مواردی نظیر استوکاستیک، در یک پنجره منفرد نموداری جای میگیرند.
۳- واگرایی
یکی از معتبرترین سیگنالهای معاملاتی در تحلیل تکنیکال، واگرایی قیمت و اندیکاتور است. حتی برخی معاملهگران از این ساختار نموداری به عنوان یک استراتژی معاملاتی کامل استفاده میکنند. به بیان ساده واگرایی به شرایطی گفته میشود، که قیمت و اندیکاتور سیگنالهای متناقض صادر کنند. شرایط تشکیل واگرایی به گونهای است، که صرفاً به واسطه مقایسه قیمت و اسیلاتورهایی نظیر مکدی، استوکاستیک و RSI قابل تشخیص میباشد.
متداول ترین اسیلاتورها
انواع مختلفی از اسیلاتورهای مرسوم به صورت پیشفرض در پلتفرمهای تحلیلی نظیر متاتریدر قرار داده شده و فرآیند طراحی اسیلاتورهای جدید توسط علاقهمندان و پژوهشگران معاملهگری نیز همچنان ادامه دارد. مکدی، استوکاستیک و RSI، تقریباً پرکاربردترین اسیلاتورهای تکنیکالی در میان معاملهگران بازارهای مالی هستند. در ادامه مقاله و پیش از نتیجهگیری پایانی، هر کدام از این ابزار تحلیل فنی را به صورت مختصر معرفی خواهیم نمود.
۱- مکدی (MACD)
مکدی یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence)، از خانواده اسیلاتورها و با قابلیت شناسایی مومنتوم و جهت روند بازار میباشد. این اندیکاتور از سه بخش اساسی خط مکدی (تفاوت بین میانگینهای متحرک نمایی ۱۲ و ۲۶)، خط سیگنال (میانگین نمایی خط مکدی با دوره ۹) و هیستوگرام (تفاوت خط سیگنال و مکدی) تشکیل شده است.
۲- استوکاستیک (Stochastic)
این اسیلاتور که توسط یکی از مشهورترین تحلیلگران تکنیکال قرن نوزدهم میلادی به نام گئورگ لین طراحی شده است، دارای دو خط K% و D% بوده و بهترین عملکرد آن در بازار خنثی یا تشخیص نقاط بازگشت روند در جریان حرکات اصلاحی بازار میباشد. محاسبات استوکاستیک بر پایه مقایسه قیمت بسته شدن نسبت به سقف و کفهای قیمتی اخیر است. این اندیکاتور بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ نوسان کرده و نواحی اشباع فروش (۰ تا ۲۰) و خرید (۸۰ تا ۱۰۰) مشخصی دارد.
۳- اندیکاتور RSI
کاربرد اصلی شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) در تشخیص جهت، قدرت روند و تعیین نقاط بازگشتی بازار است. این اندیکاتور همواره یکی از قدرتمندترین اسیلاتورهای تکنیکالی بوده و مورد توجه بسیاری از معاملهگران میباشد. RSI نیز مشابه استوکاستیک در یک بازه ۰ تا ۱۰۰ نوسان نموده و دارای دو ناحیه اشباع خرید (۷۰ تا ۱۰۰) و فروش (۰ تا ۳۰) است.
اندیکاتور (روندی و حجمی) یا اسیلاتور؟!
ذهن بسیاری از معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال همواره درگیر این موضوع است، که آیا اسیلاتورها نسبت به سایر گروههای اندیکاتوری برتری دارند؟ در پاسخ باید گفت، که این موضوع به مؤلفههای بسیاری از جمله شرایط بازار، وضعیت نمودار قیمت، نحوه استفاده، میزان تخصص و تجربه، افق زمانی سرمایهگذاری و استراتژی معاملاتی فرد بستگی دارد. همچنین اسیلاتورها معمولاً به عنوان یک ابزار تأیید بهکار رفته و همواره باید از صرفاً تصمیمگیری بر مبنای آنها پرهیز کنید. در واقع اسیلاتورها نیز همانند سایر ابزار تحلیل میتوانند، برای یک معاملهگر بسیار مفید واقع شده و برای دیگری بدون تأثیر یا فقط مایه ضرر و زیان باشند. در نتیجه نمیتوان، این ابزار را به عنوان بهترین یا بدترین درنظر گرفت! به طور کلی، اگر هر نوع ابزار تحلیل را در شرایط مناسب و به طرز صحیحی به کار ببرید، حتماً نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت.
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
نام صرافی | تخفیف کارمزد | IP خارج از ایران | لینک ثبت نام |
---|---|---|---|
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز دارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
![]() | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
بیت ۲۴ | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
آبان تتر | دارد | نیاز ندارد | ثبت نام با تخفیف کارمزد |
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
واگرایی و همگرایی
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه ومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است مع شود. می توان گفت، واگرایی یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
سعی کنید با استفاده از راهکارهایی که در این مقاله داده شد و اندیکاتور Awesome Oscillator، واگرایی و هم گرایی را در نمودار ها تعیین کنید.
آموزش اندیکاتور MACD در تحلیل تکنیکال
با توجه به گسترش روز افزون تحلیل تکنیکال در معامله گران بازارهای مالی از جمله بازار بورس ابزارها و استراتژی های متنوعی ساخته شده و مورد استفاده قرار میگیرند. از جمله این ابزارها میتوان به اندیکاتورها اشاره کرد که میتوان آنها در دو دستهبندی کلی اندیکاتورهای روند و اسیلاتورها یا همان نوسانگرنما ها تقسیم بندی کرد. در این مقاله با یکی از معروفترین اندیکاتورها، یعنی اندیکاتور macd آشنا خواهیم شد. تفاوت اصلی این دو دسته از اندیکاتورها را میتوان اینطور بیان کرد که اندیکاتورهای روند معمولا بر روی خود نمودار قیمت حرکت میکنند که از شاخص ترین آنها میتوان به میانگین های متحرک (Moving Average) ساده اشاره کرد؛ اما اسیلاتورها یا همان نوسانگرنماها بر روی پنجرهای مجزا در پایین نمودارها نمایش داده میشوند که معمولا بین دو عدد صفر تا صد یا حول محور صفر نوسان میکنند.
از جمله مهمترین اسیلاتورها میتوان به اسیلاتور RSI که مخفف (Relative Strength Index) و MACD که مخفف (Moving Average Convergence Divergence) اشاره کرد. استفاده از این اسیلاتورها در بین معاملهگران بسیار مرسوم بوده. بطوری که از ترکیب های مختلف سیگنال های این دو اسیلاتور، استراتژی های معاملاتی متنوعی ساخته شده است. در این مقاله قصد داریم به توضیح و آموزش اسیلاتور پر کاربرد MACD بپردازیم.
اندیکاتور MACD چیست؟
همان طور که در مقدمه گفته شد اندیکاتور MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence است. این عبارت به معنی همگرایی (Convergence) و واگرایی (Divergence) میانگین متحرک است. این اندیکاتور ابداع آقای جرالد بی اپل است. از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال برای واگرایی همگرایی میانگین متحرک توضیح داد به دست آوردن قدرت، جهت و شتاب در یک روند استفاده میشود. این اندیکاتور، بر خلاف بسیاری از اندیکاتورها و اسیلاتورهای دیگر از فرمول سادهای استفاده میکند.
مسیر افزودن اندیکاتور MACD
Indicators>>Oscillators>>MACD
اعداد پارامتر اندیکاتور را تغییر ندهید و به همین شکل گزینه ok را بزنید.
اجزاء مختلف اندیکاتور MACD:
اندیکاتور MACD از یک هیستوگرام و یا همان نمودار میلهای و خط قرمزرنگ که همان خط سیگنال است تشکیل شده است.
سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور مک دی – MACD
اندیکاتور مک دی جزو اسلاتورهایی است که حول محور صفر نوسان میکنند. زمانی که میله های هیستوگرام به زیرخط صفر میروند، به معنای نزولی بودن روند کلی نمودار و زمانی که میلهها بالای صفر قرار میگیرند، به معنای صعودی بودن روند نمودار میباشد.
سیگنال خرید در اندیکاتور MACD
سیگنال خرید در اندیکاتور MACD زمانی صادر میشود که میلههای هیستوگرام زیر خطر صفر قرار دارند. و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود یا اینکه هنگامی که میلههای هیستوگرام در بالای خط صفر هستند. خط سیگنال وارد میلههای هیستوگرام شود.
سیگنال فروش در اندیکاتور مکدی – MACD
سیگنال فروش در اندیکاتور مک دی – MACD زمانی صادر میشود که میلههای هیستوگرام بالای خطر صفر قرار دارند. و خط سیگنال از میلههای هیستوگرام خارج شود. یا اینکه هنگامیکه میلههای هیستوگرام در پایین خط صفر هستند خط سیگنال وارد میلههای هیستوگرام شود.
واگرایی در اندیکاتور MACD
یکی از پرکاربردترین سیگنالها در این اندیکاتور که در تمام بازارهای مالی، ازجمله بازار بورس ایران بهخوبی عمل میکند، “واگرایی ها” هستند. اندیکاتور مکدی – MACD یکی از بهترین ابزارها برای یافتن واگراییها محسوب میشود. واگرایی درواقع زمانی اتفاق میافتد که قیمت سقف یا کف جدیدی بزند. اما اندیکاتور نتواند سقف یا کف جدیدی را ایجاد کند. در این حالت اصطلاحاً گفته میشود که واگرایی رخداده است.
واگرایی ها بر اساس حالتهای مختلفی که بین اندیکاتور و قیمت اتفاق میافتد. انواع مختلفی داشته و به دودسته واگرایی معمولی و واگرایی مخفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت (+RD):
واگرایی معمولی مثبت زمانی هست که قیمت کفی پایینتر از کف قبلی یا کفی همتراز با کف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور کفی رو بالاتر از کف قبلی ساخته است. واگرایی معمولی مثبت یک سیگنال خرید محسوب میگردد.
واگرایی معمولی منفی (-RD):
واگرایی معمولی منفی زمانی هست که قیمت سقفی بالاتر از سقف قبلی یا سقفی همتراز با سقف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور سقفی پایین از سقف قبلی ساخته است. واگرایی معمولی منفی یک سیگنال فروش محسوب میگردد.
واگرایی مخفی مثبت (+HD):
واگرایی مخفی مثبت زمانی هست که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی یا کفی همتراز با کف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور کفی رو پایینتر از کف قبلی ساخته است. واگرایی مخفی مثبت یک سیگنال خرید محسوب میگردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-):
واگرایی مخفی منفی زمانی هست که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبلی یا سقفی همتراز با سقف قبلی ساخته است. اما اندیکاتور سقفی رو بالاتر از سقف قبلی ساخته است. واگرایی مخفی مثبت یک سیگنال فروش محسوب میگردد.
نکته مهم: هرگز از یک اندیکاتور بهتنهایی بهعنوان سیگنال خریدوفروش استفاده نکنید. ترجیحا بهتر است از یک اندیکاتور یا ابزار کمکی دیگر استفاده کنید. مثلاً ترکیب اندیکاتور MACD و RSI بسیار مرسوم بوده و مورداستفاده قرار میگیرد. یا میتوان اندیکاتور را با یک مووینگ اورج مناسب و یا خط روند ترکیب کرد.
چگونه از اندیکاتورها سود ببریم؟
در طول دوران معامله گری خود در بازار بورس متوجه شدم که تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و ابزارهای مختلف نیست که باعث موفقیت یک معاملهگر میشود. بلکه توجه به رفتارشناسی معاملهگر و نحوه اجرای صحیح یک استراتژی و همچنین پایبندی مستمر به مدیریت سرمایه آن است که موجب ایجاد سود مستمر میگردد. برای سرمایه گذاری در بازار بورس و یا سایر بازارهای مالی اگر بهترین استراتژی را هم داشته باشید، بازهم نمیتوانید بهطور صد در صد بازار را پیشبینی کنید. پس به دنبال جام مقدس معامله گری، یعنی آن روش و ابزاری که بتوان با آن تمام معاملات را درست پیشبینی کرد نگردید. چون وجود ندارد! در استفاده از اندیکاتورها حتماً سعی کنید آن را با یک ابزار کمکی ترکیب کنید. و بعد آن را در تعداد بالایی از معاملات با مبلغ کم تست کنید. تا کارایی آن برای شما ثابت شود. سپس میتوانید با اعتماد به نفس از استراتژیتان در بازار بورس یا سایر بازارهای مالی استفاده کنید.
نتیجهگیری
همانطور که گفته شد، استفاده از اندیکاتورهای مختلف میتواند در موفقیت ما در معامله گری کمک کند. اما به تنهایی کافی نیستند. در ساخت یک استراتژی مناسب میتوان از اندیکاتور مکدی – اندیکاتور MACD در کنار یک مدیریت سرمایه مناسب استفاده کرد. هرگز استراتژی را بدون آزمودن در تعداد بالا برای خرید و فروش های با حجم بالای پول استفاده نکنید. همیشه آزمودن را مقدم بر سرمایه گذاری قرار دهید. تا بتوانید در زمان معامله گری اعتمادبهنفس بالایی حاصل از نتیجه آزمودن استراتژی داشته باشید. شما زمانی که به اعتماد به نفس رسیده باشید، دیگر ترس در معاملاتتان دخیل نخواهد بود. این میتواند موجب موفقیت شما در معاملهگری گردد. همانطور که میدانید، معاملهگری صحیح و اصولی، از مهمترین مهارتهاییست که همه فعالان بازارهای مالی باید داشته باشند. برای بهبود این مهارت، پیشنهاد میگردد دوره سبک زندگی معاملهگر را مشاهده کنید. در پایان از شما میخواهم پس از مطالعه این مقاله نحوه استفاده خودتان از اندیکاتور MACD و ترکیب آن با استراتژیتان رو برای ما هم به اشتراک بگذارید. تا سایرین هم در صورت مناسب بودن بتوانند از آن بهره ببرند.