الگوی مثلث و انواع آن

روش های تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین مواردی است که بهتر است قبل از سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، آن را فرا بگیرید! حرکات قیمتی بازار معمولاً الگوها و شکلهای یکسانی ایجاد میکند. شناخت این الگوها راه را برای خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود بیشتر هموار میسازد. اگر به دنبال ترید و سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هستید و میخواهید با الگوهای تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید، این مقاله را از دست ندهید.
تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال
در میان انواع بازارهای سرمایهگذاری، بازار کریپتوکارنسیها بسیار غیرقابل پیشبینی هستند. از جمله عواملی که در نوسانات قیمت ارزهای دیجیتال تأثیرگذار است، اخبار رد یا قبول شدن بیت کوین از طرف افراد مشهور و سلبریتیها و سرمایهگذاری نهنگ ها در بازار است.
اما مسئله اصلی این است که چگونه میتوان متوجه تغییرات احتمالی بازار شد؟ چگونه میتوان فرصتهای خرید و فروش را شناسایی و به موقع از آنها استفاده کرد؟ گرچه در نگاه اول پاسخ این سؤال بسیار دشوار به نظر میرسد، اما جای نگرانی نیست! شما با تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال و تحلیل نمودار قیمت هر یک از ارزهای دیجیتال، به اطلاعات مفید و کارآمدی دست پیدا خواهید کرد. نمودار ترید (نموداری شامل اطلاعات قیمت و حجم بازار) هر یک از ارزهای دیجیتال که شامل تاریخچه معاملات و دادههای حال حاضر است، بهترین منبع برای ارزیابی و پیش بینی حرکت بازار هستند.
در ادامه به معرفی انواع الگوهای نموداری تحلیل تکنیکال و نحوه بررسی و تحلیل هر یک از آنها میپردازیم.
الگوهای نموداری ادامه دهنده (Continuation)
الگوی ادامه دهنده یکی از ابزارهای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال است. این الگو نشاندهنده این است که روند فعلی، شانس بیشتری برای ماندگاری و ادامه دارد؛ بنابراین احتمال تغییر وضعیت در این الگو، زیاد نیست. به عنوان مثال، اگر ارزش جفت ارز BTC / USD برای چند روز متوالی سر به فلک بکشد و سپس الگو ادامه یابد، احتمالاً زمان خرید است. چراکه این الگو ادامه دارد و افزایش قیمت بیشتری پیش روی این جفت ارز است. در این شرایط اصطلاحاً شما با یک الگوی گاوی روبهرو هستید.
به همین ترتیب، زمانی که در حال مشاهده الگوی ادامه دهنده در کاهش قیمت هستید، بهتر است در یک فرصت مناسب برای فروش اقدام کنید؛ چراکه احتمال کاهش قیمت در ادامه مسیر بیشتر و بیشتر میشود. به الگوی نموداری این وضعیت، الگوی خرسی هم گفته میشود.
در ادامۀ مبحث تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال با انواع الگوهای گاوی و خرسی در مجموعه الگوهای ادامه دهنده آشنا میشویم.
1.الگوهای گاوی (Bullish Harami)
الگوهای گاوی الگوهای صعودی هستند که شناخت آنها برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال بسیار ضروری و مهم است.
پرچم مستطیلی + پرچم سه گوش (Flag + Pennant)
این الگو معمولاً در یک بازه زمانی کوتاه، در میانه یک نمودار ادامه دهنده قابل مشاهده است. الگوی پرچم شامل دو بخش، میله و پرچم است. بخش میله، نشاندهنده یک حرکت تند قیمت، هم در حالت نزولی و هم صعودی است. پرچم، بخشی از الگو است که بعد از تعیین وضعیت میلهها در یک بازه زمانی، شکل میگیرد. در تصاویر زیر، دو الگوی پرچم و سه گوش نمایش داده شده است:
الگوی فنجان و دستگیره (Cup with Handle)
یکی دیگر از ابزارهای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال الگوی فنجان و دستگیره است. این الگو هم از دو بخش فنجان و دستگیره تشکیل شده است. در این مدل، دو نوسان شدید قیمت مشاهده میشود که یکی بزرگتر از دیگری است. اولین نوسان شدید، بخش فنجان و دومی بخش دستگیره را تشکیل میدهد.
بعد از این الگو، معمولاً تقاضا برای خرید افزایش چشمگیری دارد و قیمت ارز افزایش خواهد یافت. بنابراین بهترین زمان برای خرید، کف قیمت یا همان کف فنجان است! در این زمان قیمت ارز برای مدتی افزایش خواهد یافت؛ چراکه درصد خرید افزایش یافته است. اما بعد از مدتی مجدداً ریزش در بازار اتفاق میافتد که به اندازه ریزش اولیه (در بخش کف فنجان) نیست.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
مثلث صعودی یکی دیگر از انواع مدلهای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال است که معمولاً در الگوهای ادامه دهنده مشاهده میشود. در این مدل، قیمت ارز افزایش مییابد اما هر بار به یک سطح مقاومتی که در طول یک بازه زمانی ثابت است، برخورد میکند. سپس دوباره قیمت کاهش مییابد الگوی مثلث و انواع آن اما نه به اندازه قبل. این الگو، چند مرتبه تکرار میشود تا در نهایت موفق به شکست سطح مقاومت میشود. در آخر، احتمال پولبک به سطح مقاومت که الآن به سطح حمایت تبدیل شده است، وجود دارد.
برای تشخیص الگوی مثلث صعودی در تحلیل تکنیکال، باید به دنبال ترکیبی از یک خط افقی برای مقاومت بالا و یک روند صعودی در قسمت پایینتر باشید. در این الگو، بازه زمان شکلگیری به مراتب بیشتر از الگوی پرچم است و حجم معاملات در گذر زمان کاهش مییابد.
الگوی گوش ماهی صعودی (Ascending Scallop)
الگوی اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، یکی دیگر از انواع الگوهای تداوم دهنده است. این الگو، نشاندهنده یک کاهش قیمت موقت در طی یک روند صعودی است. الگوی این مدل تقریباً شبیه به یک U است که قسمت چپ آن، کمی کوتاهتر از سمت راست است.
3 دره رو به افزایش (3 Rising Valleys)
در این الگوی تداومی، 3 کاهش قیمت پی در پی و کوچک که هر یک از مدل قبلی خود بالاتر است، وجود دارد. بنابراین برای تشخیص این الگو در تحلیل تکنیکال، باید به دنبال 3 گودال پی در پی باشید.
2.الگوهای خرسی (Bearish Pattern)
الگوی الگوی مثلث و انواع آن خرسی یک الگوی نزولی است. برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال شناختن الگوهای نزولی خیلی مهم است.
پرچم مستطیلی + پرچم سه گوش (Flag + Pennant)
الگوی نزولی مهمی که برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال باید فرا گرفته شود، الگوی پرچم است. این الگو در شرایط خرسی، مشابه با همان الگوهای گاوی است، با این تفاوت که زاویه خط پایین، با حالت گاوی فرق دارد. در صورت مشاهده این الگو، میتوانید به فروختن فکر کنید.
الگوی فنجان و دستگیره (Inverted Cup with Handle)
این مدل هم شبیه به حالت بازار گاوی است، با این تفاوت که برعکس شده است! در این مدل هم نوسانات اولیه، بیشتر از ثانویه است. بهترین زمان فروش، زمانی است که بخش دسته کامل میشود.
با توجه به اینکه پیدا کردن این روند در یک نمودار کار مشکلی است، برای اطمینان از صحت الگوی پیداشده، موارد زیر را در نظر داشته باشید:
- هر چه قسمت فنجان بیشتر شبیه به U باشد، قابلیت اطمینان آن بیشتر خواهد بود. پس مراقب باشید که الگوی U را با V اشتباه نگیرید.
- الگو زمانی دقیق است که عمق بخش دسته یک سوم الی دو سوم عمق فنجان باشد.
- بخش فنجان شامل دو بخش باید باشد. در سمت چپ با کاهش حجم معاملات و در سمت راست با افزایش این مقدار روبهرو هستیم.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
در این مدل که یکی از الگوهای ادامه دهنده است، روند نزولی ادامهدار خواهد بود. در این حالت، خط افقی پائین به عنوان سطح حمایت عمل میکند، در حالی که خط بالایی به سمت پایین حرکت دارد. در این شرایط وقتی قیمت زیر سطح پشتیبانی بسته میشود، بهتر است بفروشید.
الگوی گوش ماهی نزولی (Descending Scallop)
این مدل شبیه به یک U برعکس است که سطح بخش چپ، از سمت راست، کمتر است. بهترین زمان فروش، زمانی است که قیمت زیر خط افقی بین سطح راست و چپ، بسته میشود.
3 دره رو به کاهش (3 Descending Peaks)
باز هم سه قله قیمت وجود دارد، اما هر یک از قیمتهای بعدی، پایینتر از قیمتهای قبلی قرار میگیرند. برای شناسایی این الگو هم کافی است دنبال سه قله کاهشی پشت سر هم باشید. وقتی که قیمت زیر قله دوم بسته شد، میتوانید برای فروش اقدام کنید.
الگوهای بازگشتی
الگوهای بازگشتی، درست برعکس الگوهای ادامه دهنده هستند. فراگیری این الگو هم برای تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال ضروری است. در این مدل مشخص میشود که احتمال شکست و تغییر روند تداوم وجود دارد. در الگوهای بازگشتی پس از یک الگوی معکوس، روند صعودی کاهش مییابد و بالعکس.
به طور کلی، سه الگوی نمودار بازگشتی اصلی وجود دارد که در ادامه به معرفی هر یک از آنها میپردازیم.
دره دو تایی (Double Bottoms)
این الگو بسیار ساده است. برای شناسایی آن باید به دنبال الگویی مشابه با حرف بزرگ W باشید که با روند نزولی شروع شده و چندین بازگشت داشته باشد. هنگامی که قیمت دو بار از ناحیه پشتیبان برگشت، میتوانید بالاتر از سطح متوسط میانه برای خرید اقدام کنید. این استراتژی همچنین برای Double Tops هم فایده دارد. در این الگو معمولاً دو خط مقاومت و حمایت، موازی با هم هستند. بنابراین در شرایطی که دو خط کاملاً افقی هم نیستند و کمی زاویه دارند، باز هم میتوان از این مدل استفاده کرد.
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders Tops)
الگوی سر و شانه یکی از رایجترین أنواع الگوهای بازگشتی است. برای تشخیص این الگو در تحلیل تکنیکال باید به دنبال 3 قله باشید که قله وسطی ارتفاعی بیشتر از دو قله دیگر دارد. این الگو یکی از مطمئنترین الگوهای بازگشتی است که روایتگر تغییر شرایط بازار از گاوی به خرسی است. نکته مهمی که در خصوص این الگو باید به خاطر داشته باشید این است که وجود یک قله میانی با ارتفاع بیشتر از سایر قلهها الزامی است. در حالی که تعداد قلههای کناری، میتواند بیشتر از 2 باشد.
الگوی کف الماس (Diamond Bottoms)
الگوی الماس هم تا اندازهای شبیه به الگوی سر و شانه است، با این تفاوت که این بار باید به دنبال الگویی شبیه به حرف V باشید. الگوی کف الماس تقریباً همیشه در بازارهای صعودی وجود دارد و احتمال ریزش را زودتر از سر و شانه را نشان میدهد.
سخن پایانی
تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال گرچه یکی از عوامل تأثیرگذار در کاهش ضرر و افزایش سود شما است، اما تمام آن چیزی نیست که نیاز دارید. برای کاهش احتمال ضرر و زیان، بهتر است که از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال در کنار هم استفاده کنید. علاوه بر این، از عوامل جانبی و تأثیرگذار در شرایط بازار هم غافل نشوید. مسلماً هرچه که اطلاعات شما از شرایط فعلی بازار بیشتر باشد، ارزیابی وضعیت پیش رو هم سادهتر خواهد بود.
شرح 3 الگوی مثلث در بورس (همراه استراتژی معاملات)
الگوی مثلث به طور کلی سه نوع دارد و یک الگوی نموداری متداول در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران باید به آن آگاه باشند.
در بین الگوهای قیمتی، الگوهای مثلث به چند دلیل حائز اهمیت هستند.
مثلثها کاهش نوسانات را در طول زمان نشان میدهند که در نهایت ممکن است دوباره افزایش یابد.
این مسئله، بینشی تحلیلی در مورد شرایط فعلی قیمت ارائه میکند و همچنین اینکه چه نوع شرایطی ممکن است در آینده پیش آید.
الگوی مثلث (هم به هنگام شکلگیری و هم هنگامی که کامل میشود) میتواند نمایانگر فرصتهای معاملاتی باشد.
1. مثلث متقارن
یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و نزولی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر و کوچکتر محدود میشود.
در این الگو، حرکت به سمت بالا و پایین محدودتر از سابق است و این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین زیاد نیست.
به عبارت دیگر، در این الگو، نوسانات رو به بالا در نقطهای پایینتر و نوسانات رو به پایین در نقطهای بالاتر شکل میگیرد.
وصل کردن سقف نوسانهای بالا با خط روند و کف نوسانهای پایین با خط روند باعث ایجاد یک مثلث متقارن میشود جایی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند.
هنگامی که بتوان سقف دو نوسان بالا و کف دو نوسان پایین را به وسیله یک خط روند به یکدیگر متصل کرد میتوان مثلث را رسم کرد.
از آنجا که قیمت در یک الگوی مثلث ممکن است چندین بار به سمت بالا و پایین حرکت کند، معاملهگران معمولا پیش از ترسیم خطوط روند صبر میکنند تا قیمت، سه نوسان بالا و پایین را شکل دهد.
در کاربرد واقعی، اغلب مثلثها را میتوان با روشهای اندک متفاوتی رسم کرد. به عنوان مثال، عکس فوق، روشهای مختلفی را نشان میدهد که ممکن است معاملهگران مختلف یک الگوی مثلث را در این نمودار خاص یک دقیقهای ترسیم کرده باشند.
2. مثلث افزایشی (Ascending triangle)
یک مثلث افزایشی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند با اتصال سقف نوسانات بالا ترسیم میشود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که کف نوسانهای رو به پایین را به هم متصل میکند، زاویهای صعودی دارد که باعث ایجاد یک مثلث افزایشی میشود.
نوسانات قیمت در حین شکلگیری و تکمیل این الگو، به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به بالا به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث افزایشی را هنگامی میتوان ترسیم کرد که دو نوسان بالا و دو نوسان پایین با یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
3. مثلث کاهشی (Descending triangle)
یک مثلث کاهشی از نوسانات رو به بالای پایینتر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند در امتداد نوسانات رو به پایین (کفها) مشابه ترسیم شود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که نوسانات نزولی بالای مثلث را متصل میکند زاویهای به سمت پایین دارد، و باعث ایجاد یک مثلث کاهشی میشود.
در این الگو، نوسانات قیمت به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به پایین به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث کاهشی را میتوان هنگامی ترسیم کرد که دو نوسان رو به بالا و دو نوسان رو به پایین توسط یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
در واقع، هنگامی که شما بیش از دو نقطه برای اتصال داشته باشید، خط روند ممکن است به طور کامل و الگوی مثلث و انواع آن بینقص کفها و سقفها را به یکدیگر متصل نکند. نباید انتظار داشت این خطها به شکلی ایدهآل به هم وصل شوند.
صرفا باید خطوط روندی را ترسیم کنید که به بهترین شکل، مطابق با عملکرد قیمت باشند.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکستهشدن قیمت را میتوان در انواع مثلث استفاده کرد.
صرف نظر از اینکه مثلث افزایشی، کاهشی یا متقارن باشد، شیوه عمل الگوی مثلث و انواع آن براساس این استراتژی یکسان است.
به هنگام حرکت قیمت یک دارایی به بالاتر از خط روند بالایی یک مثلث، میتوان وارد معامله خرید شد است.
هنگامی که قیمت یک دارایی، به زیر خط روند پایینی مثلث نزول کرد باید دست به فروش زد.
از آنجا که هر معاملهگر ممکن است خطوط روند خود را اندکی متفاوت رسم کند، ممکن است نقاط ورود و خروج به معامله در بین معاملهگران اندکی متفاوت باشد.
برای تشخیص شکستهای واقعی و خروج قیمت از مثلث، هنگامی که قیمت در حال خروج از مثلث است، افزایش در حجم معاملات میتواند سیگنالی از معتبر بودن شکست باشد.
هدف این استراتژی، به دست آوردن سود به هنگام خروج و دور شدن قیمت از مثلث است.
اگر قیمت به پایینتر از حمایت مثلث (خط روند پایینتر) بشکند، آنگاه معاملهگر یک معامله فروش (Short کردن) با حد ضرری که بالای نوسان بالای اخیر، یا بالای مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) قرار داده شده، آغاز میکند (در بورس تهران هنوز امکان Short کردن وجودن ندارد).
اگر قیمت بالاتر از مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) شکسته شود، آنگاه معاملهگر وارد معامله خرید میشود و حدضرر را کمی پایینتر از کف قیمت اخیر قرار میدهد.
برای خروج موفقیتآمیز از معاملات سودآور، برای معاملات خود حدسود تعیین کنید.
میتوان حدسود را روی قیمتی است که معادل کل ارتفاع الگوی مثلث باشد. به عنوان مثال، اگر مثلث در قسمت قطور خود (ضلع چپ) 50 تومان ارتفاع داشت، آنگاه هدف سود را باید 50 تومان بالاتر از نقطه شکست قرار دهید.
حدسود، سادهترین رویکرد برای خروج از یک معامله سودآور است. درنهایت، قیمت یا به حدضرر یا به حدسود خواهد رسید.
مشکل اینجاست که گاهی معامله ممکن است سود خوبی نشان بدهد اما به حدسود نرسد. برای این شرایط و برای جلوگیری از سوخت شدن سودها، معامله گران باید معیارهای بیشتری به استراتژی خروج از معاملات اضافه کنند. مثلا تعیین کنند که اگر قیمت، روندی خلاف پوزیشن اتخاذ شده آغاز کرد از معامله خارج شوند.
استراتژی پیشبینی
شکل پیشرفتهتر این استراتژی، پیشبینی تشکیل مثلث و مسیر نهایی شکست قیمت است.
با فرض پیشبینی تشکیل الگوی مثلث و پیشبینی مسیر آینده شکست، معاملهگران اغلب میتوانند معاملاتی با سود احتمالی بسیار خوب در مقایسه با میزان ریسک بدست آورند.
فرض کنید یک مثلث شکل میگیرد و یک معاملهگر معتقد است که قیمت درنهایت آن را شکسته و خارج شده به سمت بالا حرکت خواهد کرد.
در این مورد، معاملهگر میتواند به جای صبر کردن برای شکست، نزدیک به حمایت مثلث خرید کند.
با خرید نزدیک به کف مثلث، معاملهگر با قیمت بسیار بهتری وارد معامله میشود و با تعیین حد ضرر در زیر مثلث، میزان ریسک معامله کم خواهد بود.
اگر قیمت به سمت بالا شکسته شود، همان روش یکسانی که برای هدفگذاری شرح داده بودیم را میتوان به عنوان هدف قیمت تعیین کرد. معاملهگری که پیشدستی میکند و قبل از شکست مثلث وارد معامله میشود، به خاطر اینکه قیمت ورود به معامله پایینتر است، از معاملهگری که منتظر شکست مثلث است سود بیشتری از بازار میگیرد.
برای استفاده از “استراتژی پیشبینی” یک مثلث باید حداقل سه بار با حمایت و یا مقاومت برخورد کند، به این علت که در سومین (یا آخرین) برخورد با حمایت یا مقاومت است که معاملهگر میتواند معاملهای انجام دهد.
دو نوسان اول تنها برای ترسیم مثلث استفاده میشوند. بنابراین، برای ایجاد سطوح بالقوه حمایت و مقاومت، و انجام معامله در یکی از آنها، قیمت باید حداقل سه مرتبه به آن سطح برخورد کند.
اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک
همیشه از یک حد ضرر استفاده کنید.
حتی اگر قیمت شروع به حرکت به نفع شما کند، میتواند در هر زمانی بازگشت داشته باشد (در ادامه بخش شکست کاذب را ببینید).
داشتن حد ضرر به معنای کنترل ریسک است. اگر دارایی در جهت پیشبینی شده پیشرفت نکند، معاملهگر با کمترین ضرر از معامله خارج میشود.
داشتن حد ضرر به معاملهگر اجازه میدهد تا اندازه ایدهآل پوزیشن (مبلغی که وارد معامله میکند) را انتخاب کند. اندازه پوزیشن تعداد سهام (بازار سهام)، لاتها (بازار فارکس)، یا قراردادهایی (بازار معاملات آتی) است که در یک معامله به کار گرفته میشود.
برای محاسبه اندازه ایدهآل پوزیشن، ببینید که تا چه اندازه حاضرید برای یک معامله ریسک کنید.
معاملهگران حرفهای به طور معمول یک درصد (یا کمتر) از کل موجودی حساب خود را در هر معامله ریسک میکنند. یک درصد از حساب خود را محاسبه کنید. به عنوان مثال، اگر کل سرمایه بورسی شما 120 میلیون تومان است، میتوانید تا 1.2 میلیون در هر معامله ریسک کنید.
پس از آگاهی به این موضوع، تفاوت بین قیمتهای ورود و حد ضرر خود را در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، اگر نقطه ورود شما به یک سهم 1500 تومان و حد ضرر شما 1350 تومان باشد، پس ریسک شما 150 تومان در هر سهم خواهد بود. برای محاسبه تعداد سهامی که میتوانید در هر معامله داشته باشید، 1.2 میلیون تومان (حداکثر ریسک) را تقسیم بر 150 تومان (ریسک به ازای هر سهم) کنید. به این ترتیب شما میتوانید اندازه پوزیشن خود را تا 8,000 سهم انتخاب کنید.
این حداکثر مقداری است که شما میتوانید وارد معامله کنید تا ریسکتان در معامله تقریبا معادل یک درصد از موجودی کل حسابتان باشد.
اگر سرمایهتان رقم بالاییست، مطمئن شوید در سهمی وارد میشوید که معاملات آن حجم کافی دارد. اگر اندازه پوزیشن خود را نسبت به بازاری که در آن معامله میکنید بیش از اندازه بزرگ بگیرید، در معرض ریسک عدمنقدشوندگی قرار میگیرید.
شکستهای کاذب (False breakouts)
شکستهای کاذب مشکل اصلی هستند که معاملهگران به هنگام معامله براساس الگوهای مثلث یا هر الگوی قیمتی دیگری با آن مواجه میشوند.
یک شکست کاذب هنگامی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از مثلث رفته و سیگنال یک شکست را میدهد اما سپس در مسیر عکس بازگشت میکند و حتی ممکن است از طرف دیگر مثلث بشکند و خارج شود.
شکستهای کاذب بخشی از معاملات هستند و ممکن است منجر به ضرر در معاملات شوند.
در مواجهه با شکستهای کاذب نباید دلسرد شوید.
تمام شکستها کاذب نیستند و شکستهای کاذب در حقیقت میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا معامله را بر اساس استراتژی پیشبینی (که شرح دادیم) انجام دهند.
اگر در یک معامله نیستید و قیمت در مسیری مخالف آنچه انتظار داشتید دچار شکستی کاذب شد، فورا وارد معامله شوید!
به عنوان مثال، فرض کنید مثلثی شکل میگیرد و ما بر اساس تحلیل خود از عملکرد قیمت آن محدوده انتظار داریم که قیمت در نهایت به سمت بالای مثلث شکسته شود.
اما این اتفاق نمیافتد و قیمت اندکی پایینتر از مثلث رفته و سپس به شکلی تهاجمی به سمت مثلث برگردد. در این صورت، میتوانید یک معامله خرید شوید و حدضرر را دقیقا در زیر کیف اخیر قرار دهید از آنجا که حرکت قیمت به سمت پایین شکست میخورد، بسیار محتمل است که قیمت سعی کند از مثلث خارج شده و به بالاتر از آن رشد کند.
سخن آخر در خصوص الگوهای مثلث
الگوی مثلث از الگوهای متداول قیمتی است که در نمودارها به وفور میتوان یافت.
دانستن نحوه تفسیر و معامله کردن با الگوهای مثلث مهارت خوبی است زیرا آنها رایج هستند اما ممکن است هرروز و در تمام داراییها اتفاق نیفتند.
معاملهگران کوتاهمدت، اغلب احتیاج به طیف گستردهتری از استراتژیها دارند و نه فقط الگوهای مثلث.
مفاهیمی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت را میتوان برای معامله با سایر الگوهای نموداری نیز به کار گرفت، مانند محدودههای رنج، گوهها (wedges) و کانالها.
پیش از اقدام به معامله این الگوها با پول واقعی، تشخیص، ترسیم و معامله با الگوهای مثلث را با معاملات مجازی تمرین کنید. به این ترتیب میتوانید قبل از اینکه سرمایه خودتان را به ریسک بیندازید، مطمئن شوند که با تحلیل و تشخیص الگوهای مثلث، توانایی کسب سود را دارا هستید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
الگوی مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن هم مثل سایر الگوهای مثلثی، تراکمی است. یعنی دامنه نوسانی بازار رفتهرفته کاهش مییابد. این الگو از دو خط نزولی (سقف دامنه محدود نوسانی) و خط صعودی (کف دامنه محدود نوسانی) تشکیلشده است. مسیر شکست الگو، نشانگر مسیر بعدی بازار است. برای تشکیل الگو، حداقل به دو کف و دو اوج قیمتی نیاز است. در این الگو بایستی توجه داشت که بین سقف و کف الگو، نباید فضای خالی مشاهده شود.
در شکستهای نزولی، قیمت به زیر کف دامنه محدود نوسانی سقوط میکند. برای برآورد هدف قیمتی، کافی است که ارتفاع الگو (فاصله بین بالاترین و پایینترین سطح قیمتی در دامنه محدود نوسانی) را محاسبه کنید و از محل شکست الگو کم کنید. در شکستهای صعودی، قیمت به بالای سقف دامنه محدود نوسانی حرکت میکند. برای برآورد هدف قیمتی، ارتفاع الگو را به محل شکست الگو اضافه کنید.
مثال اول
الگوی مثلث متقارن
در مثال بالایی الگوی مثلث و انواع آن شاهد تشکیل الگوی مثلی متقارن هستیم. با شکست صعودی، جفت ارز توانسته بهاندازه ارتفاع الگو از محل شکست فاصله بگیرد. در الگوی مثلث متقارن، مهم نیست که روند یا حرکت قبلی بازار صعودی است یا نزولی. آنچه اهمیت دارد جهت شکست الگو است. در این نمودار، همانطور که مشاهده میشود، فضای سفیدی در داخل الگو وجود ندارد. محل شکست الگو، با پیکان زردرنگ نشان دادهشده است.
در اکثر موارد، الگوهای مثلثی نشانگر الگوی اینسایدبار هستند. در مثال بالا به اولین کندل صعودی که اوج و کف قیمتی از آن رسم شده توجه کنید. این کندل مادر در الگوی اینسایدبار است. کندل های بعدی تماماً در دامنه کندل مادر قرار گرفتهاند. آیا میتوان گفت الگوی مثلثی متقارن میتواند همان الگوی اینسایدبار باشد؟
مثال دوم
الگوی مثلث متقارن
در نمودار یکساعته EURJPY، الگوی مثلث و انواع آن پس از یک حرکت صعودی، شاهد تشکیل الگوی مثلثی متقارن هستیم. همانطور که مشاهده میشود، فاصله اوج و کفهای قیمتی الگو رفتهرفته کاهش مییابد، تا اینکه الگو شکسته میشود. در الگو شاهد فضاهای خالی هستیم. دلیل ایجاد این فضای خالی، اوج قیمتی است که سقف الگو را از آن رسم کردهایم. اگر اوج الگو را کمی تغییر دهیم، این مشکل برطرف میشود.
الگوی مثلث متقارن
بایستی توجه داشت که خطوط روندی، تقریبی هستند. خطوط روندی که در نمودارهای حسابی رسم میشوند، با خطوط روندی که در نمودارهای لگاریتمی رسم میشوند، تفاوت دارند. پس بهتر است که در چنین الگوهایی، بیشتر به خود حرکات قیمتی کندل ها توجه کنید. کندل های قیمتی بایستی فاصله کمی از یکدیگر داشته باشند و اوجها و کفهای تشکیلشده هم بایستی رفتهرفته به یکدیگر الگوی مثلث و انواع آن نزدیک شوند.
شکست زمانی اتفاق میافتد که بازار به بالای سقف یا کف الگو حرکت میکند. در اینجا، الگو به سمت بالا شکسته شده است. برای برآورد اهداف قیمتی، بهتر است که ارتفاع الگو را از بالاترین اوج قیمتی تا پایینترین سطح قیمتی محاسبه کرد. یعنی در نمودار دومی، نباید اوج قیمتی را از محل رسم سقف الگو در نظر گرفت.
همیشه بهترین روش برای برآورد هدف قیمتی، تعیین یک محدوده بهعنوان هدف قیمتی است. اگر در نزدیکی هدف قیمتی تعیینشده، مقاومتی یا خط روندی مشاهده شود، بهتر است که محدوده بین مقاومت و هدف برآورد شده توسط الگو را بهعنوان حد سود در نظر گرفت.
مثال سوم
الگوی مثلث متقارن
در مثال بالایی هم شاهد تشکیل الگوی مثلثی متقارن هستیم. در این مورد هم الگوی اینسایدبار مشاهده میشود (کندل مادر با پیکان نارنجی نشان دادهشده است). الگوی مثلثی پس از یک حرکت صعودی تشکیلشده و شکست هم صعودی است. پس از شکست، شاهد برخورد مجدد قیمت به خط روندی بالایی الگو هستیم. این نشان میدهد که شکست قطعی بوده است. برخورد مجدد بازار به خط روندی و تبدیل نقش مقاومتی آن به حمایتی، نشانه خوبی از ادامه حرکات صعودی است. علاوه بر اینکه برای تعیین حد ضرر مناسب است، خود یک سیگنال معاملاتی هم محسوب میشود.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامهی روند استفاده میکنند.
فرقی نمیکند معاملهگر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
منظور از الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندیهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنیها مشخص میشوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدودههای بازگشت روند و یا ادامهی آن استفاده میشود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی میشوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.
اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی
تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومتها و حمایتها استفاده میکنند. خطوط روند، خطهای صافی هستند که با اتصال مجموعهای از قلهها (سقف) یا درههای (کف) نمودار رسم میشوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشاندهندهی بازار بدون روند (خنثی) است.
خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال
خطوط روند در سبکهای مختلف تکنیکال، با شیوههای متفاوتی رسم میشوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدودهی اصلی تحرکات قیمت در بدنهی کندلها اتفاق میافتد و سایهها دادههای خارج از محدودهی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندلها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشاندهندهی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.
بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم میشوند اعتبار کمتری دارند.
با این مقدمهی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی میشویم.
انواع الگوهای قیمتی
در یک دستهبندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده: نشاندهندهی وقفهای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
- الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیشبینی میکنند.
در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهمترین الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده را شرح میدهیم.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده در اصل یک وقفهی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمیافتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدودههایی استراحت میکند؛ الگوهای ادامهدهنده این محدودهها را مشخص میکنند.
تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمیتوان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطهی خروج از محدودهی الگو ادامه روند و یا معکوس شدن آن را تعیین میکند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدودهی الگو به درستی شناسایی شود.
چند نکتهی کاربردی:
- در تحلیل تکنیکال توصیهی میشود روندها را ادامهدار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامهدار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
- هر چه الگوها از نظر زمانی طولانیتر باشند و رفت و برگشتهای قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قویتر خواهد بود.
- برای تایید الگوها میتوانید از حجم معاملات کمک بگیرید.
مهمترین الگوهای ادامهدهنده:
- پرچم سهگوش (Pennant)
- پرچم (Flag)
- کنج یا گُوِه (Wedge)
- مثلت (Triangle)
- فنجان و دسته (Cup and Handle)
الگوی پرچم سهگوش
الگوی پرچم سهگوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع میکنند، مشخص میشود. در پرچم سهگوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش مییابد و در نقطهی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.
تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی میشود. همانطور که از نام آنها پیداست در میانهی یک روند صعودی تشکیل میشوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت میکند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته میشود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم
الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانهی روند نزولی تشکیل میشود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیهی تثبیت قیمت مشاهده میشود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش مییابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی میشود. به شکل زیر نگاه کنید:
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)
الگوی کنج (گُوِه)
کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده میشود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشاندهندهی یک وقفهی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل میشود. همانند الگوی سهگوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد.
کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)
الگوی مثلث
الگوی مثلث (Triangle) از متداولترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده میشوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده میشود:
مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. زمانی شکل میگیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.
مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.
مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل میشود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.
تفاوتهای الگوی مثلث و پرچم سهگوش
- شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
- الگوی پرچم یک الگوی کوتاهمدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل میشود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفتهی چهارم، پرچم سهگوش تبدیل به یک مثلث تبدیل میشود.
- در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطهی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق میافتد.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامهدهندهی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه میدهد.
در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سهگوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.
چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles
الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیشبینی میکنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز میشود.
الگوهای بازگشتی در سقف نشاندهندهی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.
در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامهدهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانیتر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.
مهمترین الگوهای بازگشتی:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
- سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms)
- گپ یا شکاف (Gap)
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل میشود. این الگو از سه موج تشکیل میشود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه مییابد؛ سپس موج سوم تشکیل میشود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.
خط روندی که سه موج را به هم متصل میکند خط گردن نام دارد. خط گردن الگوی مثلث و انواع آن میتواند شیبدار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویهی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.
در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشاندهندهی محدوههایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام میماند و روند نزولی میشود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق میافتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی میشود.
الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.
چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوهای سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده میشوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سهقلو، روند نزولی میشود. با مشاهدهی یک کف سهقلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.
برای تایید الگوهای سقف و کف سهقلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.
چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو
الگوی شکاف (گپ)
الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل میگیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکافها یک افزایش یا کاهش قابلتوجه در قیمت هستند. شکافها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانهی روند مشاهده شوند الگوی ادامهدهنده هستند.
به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارشهای مالی دلایل ایجاد شکافها هستند.
سه نوع گپ اصلی وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل میگیرند.
- گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
- شکاف فرار (Runaway Gap): در میانهی یک روند مشاهد میشوند.
گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال
سخن پایانی
الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل میشوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه میدهد یا وارد یک روند معکوس میشود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.
برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش مییابد و پس از الگوی مثلث و انواع آن شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.
تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی میکنیم.
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال چیست؟ الگوی مثلث متقارن در بورس و فارکس
الگوی مثلث متقارن یا Symmetrical triangle یک الگوی تحلیل تکنیکال در بورس و فارکس است، در این مقاله شما را با الگوی مثلث متقارن صعودی و نزولی آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
الگوی مثلث متقارن در تحلیل تکنیکال
Symmetrical triangle یک الگوی نموداری است که با دو خط روند همگرا مشخص می شود که یک سری قله ها و فرورفتگی های متوالی را به هم متصل می کند.
این خطوط روند باید در یک شیب تقریباً یکسان جمع شوند.
مثلث متقارن از انواع الگوهای تمدیدی است که هم شاهد شکل گیری آن در روندهای صعودی هستیم و هم در روندهای نزولی، ضمن اینکه اگر در نمودار شکل بگیرد، جهت روند نیز تشکیل خواهد شد.
در الگوی مثلث متقارن، شیب قیمتهای سقف و شیب قیمتهای کف به سمت یک نقطه همگرا میشوند.
به صورتیکه شکل مثلث گونه به خود بگیرد.
عدم قدرت کافی خریداران یا فروشندگان در شکلگیری یکروند مشخص، موجب شکلگیری این الگو است.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنیم خریداران و فروشندگان، هیچکدام قادر نیستند قیمت را به سمت خودشان بکشند.
بهاینترتیب هر چه دوخط به هم نزدیکتر میشوند، حرکت ناگهانی بازار نزدیکتر میشود.
این حرکت قابلتشخیص نیست، فقط مشخص است که حرکتی در شرف وقوع است و درنهایت یکطرف بازار تسلیم خواهد شد.
بنابراین بهمنظور استفاده از این فرصت میتوانیم نقطه ورود به سهم را در بالای خط بالایی یا زیرخط پایینی قرار دهیم که در این صورت بازار از هر سمتی حرکتش را شروع کند ما قادر هستیم که وارد معامله شویم.
مثال 1 :
در تصویر زیر می توانید این الگو را روی سهام شرکت سرمایه گذاری پتروشیمی( وپترو) مشاهده کنید.