چگونه در معاملات خود موفق شویم؟

گزارشی از سخنرانیهای نشست تخصصی «چالش کمبود آب در ایران» نیازمند گفتوگوی ملی آب هستیم بخش خصوصی و تشکلهای مربوط به صنعت آب در نظام سیاستگذاری نادیده گرفته شدهاند
موضوع آب به قدری در کشور ما جدی شده که دیگر نباید بخشینگری کنیم. باید بدانیم ایران تنها کشوری نیست که با مساله آب روبهرو است. کشورهای زیادی با مساله تنش آبی روبهرو شدهاند. برخی از این کشورها در برنامهریزیهایشان موفق بودهاند، برخی توفیقی نداشتهاند و برخی دیگر هم مثل ما همچنان در حال گفتوگو درباره مسالهاند. به نظر من در ایران برای تصمیمگیری درست درباره مساله آب، ابتدا نیازمند مطالعات قوی برای شناخت دقیق مساله هستیم. ما شاهدیم که برخی افراد با رفتارهای پوپولیستی و برای تامین نیازهایی مثل کسب رای و… تلاش میکنند مسیر طرحهای آبی را منحرف کنند. دستگاه برنامهریزی باید برای مطالعات آب هزینه کند. برای مطالعات آب در کشور از مشاوران قوی و باتجربه استفاده نمیشود چرا که در بخش اعتبارات در این زمینه، مسئله مطالعات دیده نمیشود و این نقص به شکل اولی متوجه سازمان برنامه و بودجه است. روند اجرای یک طرح در کشورهای پیشرفته انجام مطالعات جامع و پس از آن اجرای طرح است. اما در کشور ما برعکس است. از حوزه برنامهریزی و تامین اعتبار که گذر کنیم، برنامههای خرد و کلان ما باید سه حوزه تامین، مصرف و انتقال آب پوشش دهد.
ما برای تامین آب چه کردهایم؟ یک کشور آمده محاسبه کرده دیده سالی 100 میلیارد متر مکعب آب نیاز دارد و در مقابل 300 میلیارد متر مکعب ذخیره کرده است. یعنی آب مورد نیاز سه سالش را نگه داشته است. اما در کشور ما حدود 100 میلیارد متر مکعب نیاز آبی داریم، 50 میلیارد متر مکعب ذخیره پشت سدهایمان داریم. یعنی به اندازه مصرف شش ماه ذخیره داریم. برای همین نگران بارش باران هستیم. ما جزو پنج کشور برتر سدساز جهان هستیم. هزار سد ساختهایم اما چقدر پشت آنها آب ذخیره کردهایم؟ فقط 50 میلیارد متر مکعب یعنی به اندازه یک سد در یک کشور آفریقایی! دوستان وزارت نیرو به خودشان نگیرند. چالش ما بخشی نیست. مساله برنامهریزی و سیاستگذاری است.
نکته دیگری که باید توجه کنیم موضوع بازچرخانی است. در بسیاری از کشورها 70 تا 90 درصد آبها برای مصرف دوباره بازچرخانی میشوند. این عدد در کشور ما برابر با 20 درصد است. 7 میلیارد متر مکعب آب با قابلیت بازچرخانی داریم که میتواند 6 میلیارد آب به چرخه تولید برگرداند. بخش کشاورزی در جهان 70 درصد در کشاورزی، 10 درصد در صنعت و مابقی در شرب مصرف میشود.
مبنای برنامهریزی و تصمیمگیری ما دادههایی اشتباه براساس آمارهای غلط است بنابراین ما به نتیجه مطلوب نمیرسیم. بهعنوان مثال در استان تهران 50 درصد اراضی کشاورزی به سامانههای نوین آبیاری مجهز چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ شده است در چهار سال اخیر 560 پروژه کوچک آب و خاک در حوزه کشاورزی انجام شد. اما دولت در بحث اعتبارات در برنامههای خود به مطالعه و اجرای طرحهای کوچک توجه چندانی ندارد و فقط به طرحهای آبرسانی پرهزینه فکر و تحت فشار میکند.
در بخش کشاورزی ما با این چالش مواجه هستیم که تصمیمهای تخصیص اعتبار از سوی سازمان برنامه و بودجه معیارهای فنی ندارد و تحت تاثیر رایزنیهای افراد حاضر در جلسات صورت میگیرد. مثلا مبنای تصویب اعتبار، جلسه با یک نماینده یا یک فرد تاثیرگذار یا یک فرماندار است. در نتیجه بسیاری از طرحها مغایر مشخصات فنی است که فقط اعتبارات را از بین میبرد و از طرحهای مهم غفلت میشود. من یک مثال از استان تهران میزنم. 80 درصد مشکلات تامین آب اراضی کشاورزی استان تهران با اتمام پروژههای وزارت نیرو حل میشود. برای مثال خط دوم پساب جنوب تهران نزدیک 10 سال است که شروع شده و حدود 60 درصد پیشرفت داشته است. اگر این طرح به اتمام برسد نیاز آبی 15 تا 20 هزار هکتار از اراضی کشاورزی که در حال حاضر از چاههای ورامین آب میکشند، رفع میشود. وزارت نیرو در سالهای اخیر چقدر برای بهبود وضعیت مصرف آب در بخش کشاورزی هزینه کرده است؟ این وزارتخانه بیشتر به بخش شرب و صنعت توجه کرده است.
بخش خصوصی در سیاستگذاری آب غایب است
| عضو هیات مدیره فدراسیون صنعت آب ایران |
صنعت آب شامل مجموعه فعالیتهای شبکههای ذخیرهسازی انتقال آب، سدسازی، تصفیه آب فاضلاب و بازچرخانی پساب است. ما از صنعتی صحبت میکنیم که در ایالت متحده آمریکا ارزش و گردش مالی حدود صد میلیارد دلار و در دنیا حدود 600 میلیارد دلار ارزش دارد. هر آنچه از آن بهعنوان راهکار خروج از بحران در بحث مکانیزاسیون کشاورزی، بازچرخانی پساب و مانند اینها صحبت میکنیم همه اینها در نهایت به مبحث صنعت آب میرسد. صنعت آب زیرمجموعه پروژههای عمرانی کشور و زیر مجموعه صنعت احداث است.
در حال حاضر در کشور حدود 6 هزار پروژه ملی و حدود هفت هزار و 500 پروژه استانی داریم که 65 درصد آنها تاخیر زمانی 10 ساله دارند. حتی پروژههایی وجود دارد که ساخت آنها 30 سال طول کشیده است. برای مثال تصفیهخانه جنوب تهران ورودیاش از خروجیاش بیشتر است. هشت مدول ساختهایم و قرار بوده مدولهای بعدی را بسازیم اما نتوانستهایم بسازیم و به همین دلیل با افت شدید کیفی تصفیهخانه جنوب تهران روبهرو شدهایم.
مطالعات سال 97 نشان میداد برای اجرای 80 هزار پروژه موجود در کشور در آن زمان، حدود 700 هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز بود تا این طرحهای نیمهکاره تمام شوند اما بدون تامین اعتبار به سالهای بعد رسیدند. اگر هیچ پروژه جدیدی را شروع نکنیم 15 سال طول میکشد همین طرحهای نیمه کاره را تمام کنیم. در حالی که شروع پروژه جدید ابزاری برای خرید مشروعیت است. نمایندگان و وزرا و… اصرار دارند پروژه شروع شود حتی اگر بودجه نداشته باشد. به همین دلیل ما شاهد گذاشته شدن نام پروژههایی در قانون بودجه هستیم که برایشان یک میلیون تومان اعتبار در نظر گرفتهاند. اینها شروع میشوند برای اینکه کلنگزنی شوند و با آنها عکس یادگاری گرفته شود.
براساس برآورد ما با احتساب قیمتهای سال 1392، برای اینکه موفق شویم در افق 1420، این طرحها را به نتیجه برسانیم به دو میلیون و 708 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری جدید نیاز داریم.
اگر نظام حکمرانی آب بخواهد به سرانجام برسد، نیازمند اعتبارات است. وقتی دولت پول ندارد باید از بخش خصوصی کمک بگیرد. مثل هر سرمایهگذاری دیگری موانع عمومی هم داریم. جذابیت بازارهای موازی کمتر کسی به این بخش تمایل داشته باشد. از هر هزار نفر شاید بیست نفر هم حاضر نباشند سرمایهگذاری کنند. در حوزه آب مساله چند وجهی است و سرمایهگذاری در آن هم دشوار است. ما در بخش آب نهاد تنظیمگر مستقل نداریم. مرجعی نداریم که بخش خصوصی در آن مشارکت کند. در جهان آب را به عنوان کالای اقتصادی معامله میکنند. ما در کشور فرسنگها با این وضعیت فاصله داریم. در کاشان بی آب وقتی به صنایع فولاد میگوییم بیا به جای آب از پساب استفاده کن بلافاصله به ما میگوید ما از آب چاه کشاورزی میخریم و ارزانتر هم میشود. وقتی وزارت نیرو اینگونه حاتم بخشی میکند چگونه صنایع به سمت استفاده از پساب بروند؟ در چنین شرایطی صدای بخش خصوصی هم شنیده نمیشود زیرا بخش خصوصی و تشکلهای مربوط به صنعت آب در نظام سیاستگذاری نادیده گرفته شدهاند.
تجاوز به حریم محیط زیست عاقبت سختی دارد
| معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران |
من از دهه 70 که در دو پروژه بینالمللی یکی از افرادی بودم که مورد مشورت قرار میگرفتم که ربطی به مساله ایران هم نداشت. 10 اولویت مهم تحقیقات جهانی را میخواست در کشاورزی تعیین کند. من هم در منطقه هم در بین الملل جزو تیم مشورتی بودم. ماحصل این تیم آب به عنوان یک مشکل در دومین گروه از ده تا قرار گرفت. یک برنامه ای را بانک جهانی حمایت کرد با عنوان آب برای غذا. 16 نفر در کمیته راهبری بودند من هم عضو بودم و شش سال کار کردیم. رویکرد دنیا این است که آب چالش جهانی است
در دهه هفتاد که به مرکز تحقیقات استراتژیک مشورت می دادم مقاله ای نوشتم و در آن مقاله ظرفیت آبی و آسیب های آبی کشور را برآورد کردم. در سال 78 برآورد من این بود که در کشور بیش از 100 میلیارد متر مکعب آب وجود ندارد. عددهای بالاتر را غیرواقعی میدانستم. سال 1395 اولین کنفرانس اقتصاد آب برگزار شد. در این اجلاس به آقای چیت چیان گفته بودم این نظر من است و خواهش میکنم بررسی کنید. در سال 1395 دو مقام مسئول از وزارت نیرو در گزارشی گفتند ظرفیت آبی کشور 105 میلیارد متر مکعب است. یک دوست عزیزی هم گفتند 114 میلیارد مترمکعب است. من آمارهای وزارت نیرو را برای همه 32 حوزه استخراج کردم. مقدار رواناب کشور همبستگیاش را با بارندگی از دهه 70 دارد کم میکند و فاصله اش زیاد میشود. بارندگی ما از 252 میلیمتر به 238 میلیمتر رسیده و روانابها هم کاهش یافته است.
این اعداد بر مبنای متوسط محاسبه شده است. به عنوان یک شهروند و به عنوان کسی که در حوزه آب کار کرده برای من سوال این بود که چه شده است. چه شده که 13 رودخانه کشور خشک شده است. کتابی از فائو به دستم رسید از یونسکو نقل قول شده بود بشر اگر عاقل است و میخواهد هم اکوسیستم داشته باشد هم فعالیت اقتصادی کند مجاز است بیست تا حداکثر 40 درصد آب را مصرف کند. گفته بودند اگر از این عدد عبور کردیم باید آماده تبعات آن باشیم. ما با طبیعت نمیتوانیم در بیفتیم. اگر به حریم محیط زیست تجاوز کنیم عاقبت سخت است. دوستان ما اولین کارمان این است که باید به حق محیط زیست بعد از شرب اولویت بدهیم. نگرانی من از پایداری سرزمین است. دوستان آب زیرزمینی حیات ما در بخش اعظمی از کشور تهدید میکند. اصلا کشاورزی را بگذارید کنار. خانهها و جاده دارند ترک میخورند. مگر میشود در فضای ناامن زندگی کرد؟
همه مشکلات ما به دهه 60 به بعد مربوط است. از سال 74 تا 98 یک میلیون هکتار به کشاورزی ما اضافه شده است. از نظر من کشور عزیز ما دو ابرچالش دارد اول آب و دیگری اشتغال. هنوز برای مدیریت بحران وقت داریم اما بسیار سخت است. اولین عامل بحران آب فشار سیاسیون، دومین عامل تمکین مدیران بخش آب و سومین عامل زیادهخواهی مدیران کشاورزی است. این ترمز باید زودتر از اینها کشیده میشد. آقای چیتچیان اولین کسی بود که نظر آب قابل برنامهریزی را مطرح کرد اما از کابینه خارج شد. تحملش سخت است. از دید ملی میگویم. با اتهامزنی هم مشکل حل نمیشود ماده 35 قانون برنامه ششم با فشار من و حمایت دولت در قانون آمد. این ماده میگوید 11 میلیارد متر مکعب باید کم شود. چه کسی باید کم میکرد؟ کسی بررسی کند ببیند 100 میلیون متر مکعب کم شده است. تا الان به مردم آب میدادیم که باغ درست کنند الان باید بگوییم اگر میخواهید بمانید باید مصرفتان را کم کنید. این کار در جهان شده است. ایالت کالیفرنیا ظرف 8 سال 41 درصد مصرف آب کشاورزی را کم کرده است و درآمدشان از 62 میلیارد دلار شده 92 میلیارد دلار. 50 درصد آب را هم در خشکسالی گذاشتهاند برای محیط زیست. دارند خودشان را سازگار میکنند نه اینکه بروند از ناکجا آباد آب بیاورند.
این بحران را دولتیها نمیتوانند مدیریت کنند. ما قبلا این پیشنهاد را دادیم که فضایی برای شکلگیری گفتوگوی ملی برای آب ایجاد شود. یکی دو سال با هم صحبت کنیم و همدیگر را تحمل کنیم و برای همه موضوعات راه حل بدهیم. متاسفانه این پیشنهاد روی زمین مانده است. راه حل عبور از این بحران توجه به گفتمان ملی است.
تفکیک یا ادغام؟/ وحدت فرماندهی تولید و تجارت در خطر یک احیای شکست خورده
مدتی است که دولت سیزدهم طرح تشکیل وزارت بازرگانی را مطرح کرده و جمعی از مجلسیها هم برای احیای این وزارتخانه چراغ سبز نشان دادهاند؛ طرحی که موافقان و مخالفانی دارد و به یکی از موضوعات جنجالی بین کارشناسان و دولتمردان تبدیل شده است.
به گزارش قدس آنلاین، سال ۹۰ بود که دو وزارتخانه صنعت- معدن و بازرگانی با بررسیهای کارشناسی و فعالین این حوزه به منظور کوچک سازی دولت و کاهش هزینههای آن و همچنین رخ ندادن تغییر در وزارت بازرگانی درهم ادغام شدند؛ اما اکنون پس از گذشت حدود ۱۱ سال شماری از نمایندگان و دولت سیزدهم به این نتیجه رسیدهاند که اهدافی که پشت ادغام وزارتخانهها بوده نه تنها عملیاتی نشده که در حال حاضر کنترل بر بازار دشوار و حقوق مصرف کننده دیده نمیشود.
این تفکیک وزارتین موافقان و مخالفانی دارد که موافقان بر کنترل دقیقتر بازار و مخالفان بر احتمال نادیده گرفتن حقوق تولیدکننده داخلی، اختلاف سلیقه در حوزههای مختلف تولید، خام فروشی، اشتغال و غیره تاکید دارند.
احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد یکی از مخالفان تشکیل وزارت بازرگانی چندی پیش در این خصوص گفته بود: سیاست هدایت و جهت گیری توسعه تجارت به سمت بازارها و نحوه حمایت از کالاهای تولید داخل از طریق نرخ گذاری تعرفه واردات، سیاستهای مرتبط و دنبالهروی هم هستند و باید در دل یک نظام سیاستگذاری دیده شوند که چنانچه این تفکیک رخ دهد، نگرانی ناهماهنگی بین دو وزارتخانه وجود دارد.
وی بیان کرده بود: تجربه سالهای گذشته در مورد ادغام گرچه کامل و تمام نبود، حاکی از دستاوردهای قابل دفاعتری نسبت به دوره استقلال وزارت بازرگانی است.
تولیدکننده و تاجر مکمل یکدیگر هستند
کاظم شیردل، دبیر اتاق مشترک ایران و تاجیکستان یکی از موافقان این تفکیک در خصوص احیای وزارت بازرگانی، ابراز کرد: حدود ۱۱ سال پیش وزارت بازرگانی و صنعت با هدف کوچک سازی دولت درهم ادغام شد؛ اما عملا نتوانستند وزیری بر سر کارآورند که هم در حوزه صنعت و معدن و هم در حوزه بازرگانی تخصص لازم را داشته باشد.
وی با بیان اینکه متاسفانه پس از این ادغام بازرگانی نادیده گرفته شد و بخش کوچکی تحت عنوان توسعه تجارت ایجاد شد، ادامه داد: این ادغام نتوانست خواسته بازرگانان را تامین کند، به همین دلیل پس از چندین سال دوباره تصمیم بر احیای مجدد وزارت بازرگانی گرفته شد.
رئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی ضمن تاکید بر اینکه تولیدکننده و تاجر مکمل یکدیگر هستند؛ اما از یک جنس خیر، ابراز کرد: چنانچه تولیدکنندهای کالای باکیفیت تولید کند؛ اما در کنارش بازرگانی برای صادرات محصول نباشد، موفق نخواهد بود.
شیردل اضافه کرد: درصورت این جداسازی، هرکدام از وزارتخانهها راحتتر میتوانند به زیرمجموعه خود خدمات ارائه کنند، البته بازرگانی تنها به معنی واردات نیست، بلکه صادرات محصولات داخلی هم یکی از وظایف مهم این وزارتخانه است.
آیا این تفکیک موجب دو قطبی شدن سیاستها و راهبردهای تولیدی و تجاری نخواهد شد؛ پرسش دیگری بود که وی پاسخ داد: چنین اتفاقی رخ نمیدهد؛ چراکه قوانین ما در حوزه صنعت و بازرگانی مشخص است و در قوانین پیش بینی شده که واردات محصولی که مشابه داخلی دارد و در داخل تولید میشود، ممنوع است، بنابراین نمیتوانیم بگوییم باتوجه به اینکه دو وزارتخانه از هم جدا شدند، بازرگان به راحتی میتواند واردات انجام دهد، خیر؛ این بحثها کارشناسی شده و قوانین لازم در این خصوص وجود دارد.
دبیر اتاق مشترک ایران و تاجیکستان اضافه کرد: در حال حاضر وقتی کمبودی در بازار شاهد هستیم تازمانی که این کمبود مرتفع شود، چند ماهی زمان میبرد؛ اما چنانچه وزارت بازرگانی ایجاد شود پیشبینیها قبل از اینکه کمبودی در بازار رخ دهد، انجام میشود و ما شاهد این اتفاقات نخواهیم بود، چنانچه پیش بینی کمبود محصول شود وزارتخانه، واردات انجام میدهد و چنانچه با مازاد محصول مواجه شویم، آن را صادر میکند.
دولت، پیش از تفکیک از بستههای پیشنهادی بخش خصوصی استفاده کند
شیردل در بخش دیگری از سخنان خود بر ایجاد زیرساختها قبل از عملیاتی شدن طرح تاکید و تصریح کرد: تا زمانی که این اتفاق عملیاتی و وزیر مربوطه رای اعتماد را از مجلس اخذ کند دو تا سه ماه زمان میبرد و چه بهتر است که در این زمان معاونتی ایجاد و تا بر سر کار آمدن وزیر جدید زیرساختها را فراهم و اقدامات اولیه را انجام دهد، البته در نظر گرفتن اداره و یا کارشناس بازرگانی طی این مدت توصیه نمیشود.
وی از چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ دولت سیزدهم خواست تا پیش از انتخاب وزیر بازرگانی جلساتی با بخشهای مختلف خصوصی از جمله اتاق بازرگانی و اصناف برگزار و از نظرات صاحبنظران این حوزه و بستههای پیشنهاد که میتوانند برای پیشبرد بهتر اهداف دولت ارائه دهند، بهره ببرد.
تشکیل وزارت بازرگانی، بازار را از دست تولید کننده خارج میکند
همچنین مهدی سروی، کارشناس اقتصادی اندیشکده اقتصاد مقاومتی در این خصوص بیان کرد: اساسا از سال ۹۰ که موضوع ادغام وزارت بازرگانی در وزارتخانههای تولید مطرح شد، کوچک سازی دولت به دلیل قانون برنامه پنجم مورد نظر بود که از دولت میخواست طی اجرای برنامه توسعه، ساختارها و اندازه خود را به نحوی اصلاح کند که طی مدت برنامه، حجم دولت کاهش یابد.
وی ادامه داد: یکی از وزارتخانههایی که تا قبل از سال ۹۰، نمایندگان مجلس همواره درخصوص اجرای وظایف محوطه با آن مشکل داشتند، وزارت بازرگانی بود که هر زمان در خصوص گرانی محصولات مورد سوال قرار میگرفت، علت را به وزارت جهاد کشاورزی ارجاع میداد و وزارت جهاد کشاورزی هم عنوان میکرد ابزارهای لازم را ندارد و این ابزارها در دست وزارت بازرگانی است، بنابراین بین این دو وزارتخانه همواره ناهماهنگی وجود داشت.
سروی با بیان این موضوع که این مسئله سبب شد بحث ادغام مطرح و اجرایی شود؛ مدیریت واحد و پاسخگویی واحد در زنجیره تامین محصولات مختلف چه غذایی و چه صنعتی و معدنی را علل این ادغام برشمرد.
این کارشناس اقتصادی درخصوص دلایل مخالفت خود با طرح تفکیک دو وزارتخانه صنعت و بازرگانی، توضیح داد: اساسا وقتی وزارت بازرگانی تشکیل میشود مهمترین ابزار تولید که بازار است از اختیار تولیدکنندگان بخش کشاورزی، معدن و مواد غذایی گرفته میشود و ما شاهد چند پارچگی در نظام واحد مدیریت کشور میشویم و پاسخگویی نسبت به وظایف هم دچار مشکل میشود و از آنجا که ما اساسا سیاستهایی را دنبال میکنیم که بازار و قیمت محصولات به واسطه تورمی که اشکال آن از سیاستهای تورمی و سیاستهای اقتصادی دولت است را سرکوب کنیم، با ایجاد وزارت بازرگانی دنبال واردات با نرخ ارز ترجیحی هستیم تا بتوانیم سیاستهای نادرست اقتصادی که در بخش دیگری از اقتصاد کشور بسته میشود و اثر آن گرانی را به دنبال دارد را کنترل کنیم.
تشکیل وزارت بازرگانی، نابودی تولید را بههمراه دارد
وی نابود شدن تولید به چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ واسطه افزایش تورم در جامعه را یکی از نتایج تشکیل وزارت بازرگانی خواند و اضافه کرد: همان گونه که میدانید تا پیش از سال ۹۰ در تمامی اقلام غذایی وابسته بودیم و پس از سال ۹۲ در برخی از محصولات هم خودکفا شدیم و هم صادرات انجام میدادیم.
سروی خاطرنشان کرد: موافقان تفکیک دو وزارتخانه اعلام میکنند که بازرگانی کشور متولی ندارد و این امر سبب آسیب دیدن تجار ما شده که باید گفت بعد از ادغام وزارتین از سال ۹۰ به بعد، تا سال ۹۷، این ادغام بدون هیچ تغییری در ساختار ادامه یافت، در صورتی که قرار بود ۶ ماه پس از ادغام ساختارها اصلاح و اعلام شود که نشد.
این کارشناس اقتصادی یادآور شد: از سال ۹۷، دولت دوازدهم اعلام کرد باید وزارت بازرگانی تشکیل شود که عملا قانون تمرکز اجرایی نشد و از دست وزارت جهاد کشاورزی خارج و در اختیار وزارت صمت قرار گرفت که طی این مدت چنانچه آمار تجارت کشور را مقایسه کنیم هیچ تغییری را شاهد نیستیم و برآیند آمار صادرات و واردات در حوزه غیر نفتی متناسب با وضعیت کشور همواره، تراز بوده و ما نه منفی شدیم و نه مثبت، بنابراین این گونه که ظرفیت تجاری خاصی داشته باشیم که وقتی با وزارت بازرگانی ادغام شد، این امر تراز کشور را منفی کرده باشد نبوده، بنابراین باوجود اینکه ادغام به درستی صورت نگرفت؛ اما برای تراز تجاری کشور هم اتفاق منفی و ناگواری رخ نداد.
وی بیان کرد: وقتی میگوییم میخواهیم تجارت را گسترش دهیم سوال بعدی این است که اساسا چه چیز را میخواهیم گسترش دهیم. وقتی در بسیاری از اقلام اساسی کشور مانند دانههای روغنی، جو و غیره از سال ۹۷ به بعد وابسته به واردات هستیم و تولید مازاد وجود نداد که بخواهیم صادرات انجام دهیم، چگونه میخواهیم وزارت بازرگانی ایجاد کنیم.
این کارشناس اقتصادی با طرح این پرسش که مدیر تولیدی ما بر اساس کدام نیاز بازار باید تولید انجام دهد، گفت: بسیاری از استانداردهای تولید در کشورها تعریف شده است، بنابراین تشکیل وزارت بازرگانی این دغدغه را هم برای ما ایجاد میکند.
سروی بیان کرد: بدون واحد کردن مدیریت از ابتدا تا انتهای زنجیره، نمیتوانیم برای امور مترقی مانند صادرات برنامه ریزی کنیم، چراکه هرجا بخواهیم دست بگذاریم، با پاسکاری وظایف مواجه میشویم مانند پیش از سال ۹۰.
ریشه گرانی، سیاستهای بودجهای و ارزی دولت است
این کارشناس اقتصادی در ادامه سخنان خود با بیان اینکه در کشور ما مشکلات گرانی مربوط به کمبود کالا نیست، تصریح کرد: گرانی در کشور ناشی از سیاستهای اقتصادی دولت است. نمیتوانیم وزارت بازرگانیای داشته باشیم که با ارز ۲۳ هزار تومانی کالا وارد و انتظار داشته باشیم که کالا را با نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی عرضه کند، بنابراین طبیعی است که گرانی در کشور اتفاق میافتد؛ چه وزارت بازرگانی باشد و چه نباشد.
وی ریشه گرانی را سیاستهای بودجهای و ارزی دولت خواند و اظهار کرد: ساختار تصمیم گیری کشور برای واردات و یا صادرات ذیل ستاد تنظیم بازار است چه باوجود وزارت بازرگانی و چه بدون حضور وزارت بازرگانی. وقتی با مازاد مرغ مواجه باشیم باید به سمت واردات برویم؛ اما باتوجه به اینکه مرغ جزو کالاهای اساسی است، صادرات و میزان آن در دست ستاد تنظیم بازار است و از گذشته تاکنون به همین شکل بوده و پس از تشکیل وزارت بازرگانی هم به همین منوال خواهد بود.
سروی بیان کرد: همچنین برای بحث زنجیره تامین محصولات با دو جریان فیزیکی کالا و دیگری ریالی و ارزی مواجه هستیم که جریان فیزیکی از این بابت است که عمده نهادههای مورد نیاز دامی وارداتی و از طریق سامانه بازارگاه در اختیار واحدها قرار میگیرد و در ازای آن گوشت تولید میشود، که چنانچه دولت سازوکاری در سامانه بازارگاه و سامانه جامع تجارت ایجاد کند و نهادههای وارداتی به کشور دست مرغدار برسد و در قبال آن گوشت در اختیار دولت قرار گیرد، مشکل رفع میشود و نیاز به تشکیل وزارت بازرگانی هم نیست.
حمله تند سردار به یک بازیکن: مرد باش، به درد تیم ملی نمیخوری!
سردار آزمون ستاره خط حمله تیم ملی ایران در گفتوگو با برنامه فوتبال برتر به ماجراهای اخیر تیم ملی واکنش نشان داد.
به گزارش ورزش سه، ساعاتی پس از اعلام نظر کمیته فنی مبنی بر تصمیم بر برکناری دراگان اسکوچیچ، فوتبال برتر به استقبال این اتفاق رفت و در بخش اول برنامهاش در این خصوص گفتوگویی ویدیویی با سردار آزمون ترتیب داد.
سردار آزمون صحبتهای خودش را اینگونه آغاز کرد:"همیشه اختلاف نظر در اردوی تیم ملی بوده؛ چه در زمان قبل و چه در حال حاضر. اما دلیل نمیشود بازیکنان دو دسته شوند. باورتان نمیشود ولی من دیشب با مهدی طارمی و کریم انصاریفرد حرف زدم. مردم مطئمن باشند بچهها تمام تلاش خودشان را در دیدارهای دوستانه و جام جهانی میکنند و برای این پرچم میجنگند تا آنها را خوشحال کنند."
سردار با تببین قصدش از استوری اینستاگرامی منتشرشده گفت:"من بهعنوان بازیکن تیم ملی وظیفه داشتم از کشورم در مواقع سخت حمایت کنم و این کار را کردم. بچههایی هم که این کار را کردند، همین قصد را داشتند ولی در مورد استوری برخی از بچهها که دوستان صمیمیام هستند، بهتر است حرفی نزنم و خودمان بین بچهها حل میکنیم."
سردار با قائل شدن حق برای خودش در خصوص حمایت از سرمربی تیم ملی بهواسطه سابقهاش گفت:"خیلی از بچهها ناراحت شدند و موقعی که با بچهها مثل مهدی و کریم حرف زدم، موقعی نوشتند که خیلی عصبی بودند و جملات نادرستی گفتند. به ما که چاه نفت و خانه که در تیم ملی نمیدهند. وظیفه ماست که تا لحظه آخر از سرمربی خودمان دفاع کنیم و بچهها نیز همین کار را باید انجام بدهند. من هشت سال است در تیم ملی هستم و یکی از بزرگترها به حساب میآیم. وظیفه داشتم. "
مهاجم لورکوزن در مورد شایعات مبنی بر شراکتش با مدیربرنامههای اسکوچیچ گفت:"من اصلا ایجنت اسکوچیچ را نمیشناسم، اما اینکه میگویند قرارداد ۷ میلیاردی برای یک بحث تبلیغاتی بستم، اصلا درست نیست."
سردار آزمون در ادامه با بیان اینکه ترسی از حرفهایی که در موردش میزنند، ندارد؛ گفت:"ته ته ماجرا بود و میدانم آنها از چه جایی خط میگیرند و برای چه این کارها را میکنند. من هیچ موقع از حرف نمیترسم. در مورد اینکه درباره من چه چیزی بگویند، نمیترسم. جایگاهی که بین مردم دارم را با هیچ چیزی عوض نمیکنم. همیشه حرف منطقی و درست را گفتهام. بالاخره نباید به خودم دروغ بگویم. باید با خودم رو راست باشم. پدر و مادرم طوری من را بزرگ کردند که حرف حق را بزنم و نباید از چیزی بترسم."
سردار آزمون در خصوص صحبتهایی مبنی بر اختلاف احتمالیاش با کارلوس کیروش گفت:" من کسی هستم که مربی نوجوانانم را کمک میکنم. کیروش آدمی بود که من را به تیم ملی بزرگسالان آورد. موقعی بود که وقتی بهخاطر مادرم خداحافظی کردم، موافقت کرد. همین الان هم همینطور هستم. حاضرم همین حالا بهخاطر آنها فوتبالم را کنار بگذارم. در آن زمان جز کی روش هیچ کسی از من حمایت نکرد. من چرا نباید از او حمایت کنم؟ او کسی بوده که من را آورد و همین الان با او در ارتباط هستم. در دو ماه اخیر با هم خیلی تماس داشتیم ولی من باید حرف حق را بزنم. خدایی ناکرده کیروش را بیاورند و زبانم لال تیم ملی نتیجه نگیرد، آن وقت می دانید حاشیه چقدر میشد؟ من وظیفه حمایت از تیم ملی را دارم و این کار را نیز ادامه میدهم. با این حال، امیدوارم شرایط درست شود. امیدوارم آقای اسکوچیچ از ما راضی باشد. اسکوچیچ آدم مهربانی است و امیدوارم در زندگی خود موفق باشد و به نظرم کار ما در حمایت از او اشتباه نبود."
نظر کمیته فنی مبنی بر برکناری اسکوچیچ مبحث دیگر صحبتهای سردار بود:"این کار ته نامردی است. یک اردو مانده و این اتفاقات افتاده است. وقتی که کیروش هم خداحافظی کرد، چند نفر به فرودگاه رفتند؟ فقط یک راننده او به فرودگاه رفت. میخواهیم اخراج کنیم، دست او را بگیریم و قدرشناس باشیم. انقدر قدر نشناس نباشیم. اصلا بگوییم تاکتیک زیر صفر ولی بدون دردسر به جام جهانی رفتیم. تو را به قرآن، تو را به خدا با آدمهایی که از بیرون کشور میآیند، درست برخورد کنیم و خداحافظی درستی داشته باشیم. یک اردو مانده بود. چرا قبلا این کار را کردهاند؟ برای من سردار آزمون چه فرقی دارد؟ هر کسی بیاید، من هستم. گواردیولا در هشت روز چه کاری میتواند انجام بدهد؟ این کار ته نامردی است و درست نبود."
سردار آزمون در مورد اختلاف نظر احتمالیاش با طارمی و قرارگرفتن در دو سوی مختلف قضیه گفت:"من به مهدی خیلی احترام می گذارم و واقعا مرد است. او مثل خیلی ها ادا در نیاورده که راجع به اسکوچیچ نظر بدهد و دو هفته بعد نظرش را تغییر بدهد. مهدی را خیلی قبول دارم. کریم انصاری فرد سکوت کرده بود. من به اینطور آدم ها احترام می گذارم. ما مرد به دنیا آمدیم و باید کاری کنیم مرد از دنیا برویم. امیدوارم بازیکنان جوانی که استعداد دارند، وقتی به تیم ملی می رسند، با قلب پاک برسند. وقتی قلبتان پاک باشد، به همه جا می رسید. اگر قلبتان پاک نباشد، به هیچ جا نمی رسید. بازیکن نباید زیرآبی برود. من همیشه با مهدی در ارتباط هستم. من با آدم هایی که در لحظه حرفشان عوض می شد، مشکل دارم. حتی اگر خانواده و بستگانم باشند. بهخاطر همین من سعی دارم از اینطور آدم ها دوری کنم."
آزمون با گریز به بازی با بحرین و شرایط سخت تیم ملی در مقطع واگذاری نیمکتش به اسکوچیچ گفت:"همیشه آدمی بودم که حرف زدم و عمل کردم. من گفتم بحرین را می بریم. من که نمی دوم؛ کاری کردم تا ببریم. من مردم و سر حرفم می مانم. پدر و مادرم طوری من را بار آوردند که به حرفم عمل کنم. بازیکن ایرانی ۹۰ درصد ادعا می کند. بازیکنی که زمان کی روش بازی می کرده و آن وقت دعوت می شد، اما پس از آن دیگر دعوت نشده، الان استوری می گذارد. او باید بپذیرد که شرایط قبل را ندارد."
سردار با انتقاد شدید از بازیکن سابق تیم ملی که خیلی وقت است به اردو دعوت نشده اما استوریِ مخالفتی گذاشته گفت:"تو باید با خودت رو راست باشی و بدانی که افت کردی . از همه جا بیرونت کردند و باید بجنگی تا به تیم ملی برسی. من زمان کی روش که روز آخر از جام جهانی برزیل خط خوردم، با خودم رو راست بودم و گفتم حقم نبود به جام جهانی بروم چون بد بازی کردم و گفتم باید تلاش کنم. با گریه مصاحبه کردم ولی گفتم باید تلاش کنم به این جایگاه برسم. شما هم نمی گویم مثل من، اما با خودتان رو راست باشید. اینکه هی از بدنتان عکس بگذارید فایده ندارد. بدوید، اگر مرد هستید، خودتان را نشان بدهید و برای جام جهانی کمک کنید. به شخصه همه کار می کنم تا در کنار هر مربی برای تیم ملی کشورم بجنگم."
بازیکن گنبدی فوتبال ایران در مورد اینکه اطلاعی از وضعیت تیم ملی ندارند گفت:"نه تنها من، بیشتر بازیکنان وظیفه دارند جستجو کنند تا در جریان اتفاقات فدراسیون قرار بگیرند ولی کمیته فنی این تصمیم را گرفته است(با خنده). الان یک اتفاقی افتاده که نمی دانم چه چیزی درست است و چه چیزی غلط . فقط من به شما قول می دهم دو دستگی ایجاد نمی کند. این مسائل که عنوان شده، اختلاف نظر است و مردم فریب نخورند. ما دوستانِ صمیمی هم هستیم که این استوری را گذاشتیم. ۹-۸ سال است رفاقت داریم. هر کسی هم بخواهد از بازیکنان نظم تیم ملی را برهم بزند، ما بازیکنان جلوی او را می گیریم ولی امیدوارم شرایط درست شود. من به عنوان بازیکن نمی توانم حرفی بزنم و برای تیم ملی تصمیم گیری کنم. امیدوارم بزرگترها تصمیم گیری درستی به نفع تیم ملی باشند ولی هر کاری می کنند، با احترام کار را انجام بدهند."
آزمون بار دیگر با خطاب قراردادن بعضی از بازیکنان تیم ملی گفت:"چهار ، پنج نفر در تیم ملی رک هستند. شما مرد باشید. وقتی به دنیا آمدید، مرد بودید و الان هم مرد باشید. شما الان رک بگویید چه اتفاقی افتاده این تصمیم را گرفتید که اسکوچیچ به درد تیم ملی نمی خورد؟ بگویید تا ما بازیکنان تیم ملی هم بدانیم."
سردار با پیش کشیدن موضوعی عجیب در مورد اینکه یکی از بازیکنان در جلسه با مسئولان از قول سایر ملیپوشان حرفهایی را مطرح کرده است، گفت:"من بعید می دانم آن دو بازیکن راجع به چیزی حرف زده باشند ولی بهتر است خودشان بگویند تا سوتفاهمی نشود. من با یکی از آن دو نفر که به من دروغ نمی گوید حرف زدم که گفت اصلا راجع به این موضوع(تغییر سرمربی) حرف نزدم. اما کسانی بودند که از زبان ما حرف زدند که درست نبوده است. یک بازیکن از زبان ما گفته بازیکنان این سرمربی را نمی خواهند ولی ما در روی او حرف خودمان را می زنیم و این مسئله را حل می کنیم. اما باید به تیم ملی توجه کنیم. جام جهانی تورنمنت کوچکی نیست که با این شرایط به آنجا برویم و باید تلاش کنیم. آقای خداداد عزیزی، علی کریمی و . را از صمیم قلب دوست دارم چون بزرگ ما هستند و حرفشان همیشه برای ما حرف بوده است. من به عنوان سردار آزمون از شما خواهش می کنم از تیم ملی حمایت کنید. ما جام جهانی را پیش رو داریم و منِ نوعی در تیم ملی یک حرفی از شما می شنوم که موجب دلگرمی است و انگیزه می دهد. امیدوارم کمک کنید تا ما با حرف های شما انرژی بگیریم و حتما در اردوها حضور پیدا کنید."
واکنش رسمی اسکوچیچ بعد از ابقا
سرمربی تیم ملی فوتبال گفت: از امروز تمام توجهم به تیم ملی و آمادگی بازیکنان است چون می خواهیم با اتحاد، یکدلی و انگیزه برای مسابقات جام جهانی آماده شویم.
کشورمان بعد از تصمیم هیات رئیسه این فدراسیون برای ادامه کار در تیم ملی فوتبال گفت: از حسن اعتماد اعضای هیات رئیسه فدراسیون فوتبال تشکر می کنم. من برای رسیدن تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی ساعت ها وقت گذاشتم و با همکارانم تلاش زیادی انجام دادیم تا بتوانیم از شرایط سختی که پیش رویمان قرار داشت عبور کنیم.
وی افزود: طبیعتا نگاه ما بعد از صعود به جام جهانی همین بوده و خواهد بود. از ماجدی به عنوان نفر اول فدراسیون و بقیه عزیزان تشکر می کنم. شاید در اردوی گذشته مشکلاتی وجود داشته اما طبیعتا ما از همه نقطه نظرات استفاده می کنیم تا بتوانیم با یک تیم ملی خوب راهی جام جهانی شویم.
سرمربی تیم ملی فوتبال تاکید کرد: از امروز تمام توجهم به تیم ملی و آمادگی بازیکنان است چون می خواهیم با اتحاد، یکدلی و انگیزه برای مسابقات جام جهانی آماده شویم. اردوی ماه سپتامبر برای ما خیلی مهم است و به همین دلیل از همه مردم ایران و همچنین کسانی که دلشان برای فوتبال و ورزش کشور می سوزد، می خواهم که از تیم ملی حمایت کنند. ما نگاهی به گذشته نداریم، آینده را می بینیم و در راه سختی که داریم باید تلاش دوچندان داشته باشیم.
اسکوچیچ یادآور شد: خیال مردم ایران راحت باشد که تمامی تمرکز کادر فنی و بازیکنان روی حضور پرقدرت در جام جهانی پیش رو خواهد بود و امیدوارم نتایجی قابل قبول در خور شان ایران در قطر کسب کنیم.
بدترین خرید های نقل و انتقالاتی تاریخ فوتبال اروپا
اما گاهی ستاره های دنیای فوتبال انتقال های ناامیدکننده و شکست خورده ای را تجربه می کنند که در ادامه به ١٢ مورد از بارز ترین آنها می پردازیم.
1- زلاتان ابراهیموویچ
اینتر به بارسلونا
همانطور که زلاتان ابراهیموویچ اولین کسی است که به شما میگوید، او یک اسطوره در دنیای فوتبال است. با این حال، انتقال او به بارسلونا به عنوان یکی از فاجعهبارترین معاملات تمام دوران شناخته میشود. به یاد داشته باشید، بلوگرانا فقط ۶۹.۵ میلیون یورو (۵۹ میلیون پوند / ۷۵ میلیون دلار) برای ابراهیموویچ به اینتر پرداخت نکرد، بلکه برگ برنده خود در لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۹ (ساموئل اتوئو) را نیز به اینتر تحویل داد، که سپس به نراتزوریها کمک کرد تا سهگانه را پس از حذف بارسا در نیمه نهایی، در این رقابتها به دست آورند. در آن مرحله، رابطه مهاجم سوئدی با سرمربی وقت بارسا، پپ گواردیولا، کاملاً به هم خورده بود، به طوری که ابراهیموویچ، مرد کاتالان را متهم کرد که او "خودش را در مقابل ژوزه مورینیو"، مربی سابق خود، "برتر میداند". ایجنت مهاجم، مینو رایولا فقید، نیز گواردیولا را "بزدل" خطاب کرد و حتی پیش از فینال لیگ قهرمانان ۲۰۱۲ به دنبال این مربی رفت. شایان ذکر است که ابراهیموویچ ۲۱ گل در تمام رقابتها به ثمر رساند، اما آنچه در اینجا در مورد آن صحبت میکنیم بدون شک بزرگترین درگیری شخصیتی در تاریخ فوتبال است.
اورتون به منچستریونایتد
او که به لقب "بیگ روم" معروف است، ممکن است به زودی دو جایگاه را در لیست ما کسب کند زیرا انتقال او به چلسی حتی بدتر از انتقال او به منچستریونایتد است. البته او هنوز زمان دارد تا شرایط را در استمفوردبریج تغییر دهد، اما این بسیار گویای این است که او در حال حاضر به دنبال پیوستن قرضی به اینتر است. با توجه به مبالغ مربوطه، آینده او نامشخص است، اما چیزی که میتوان گفت، این است که دوران او در اولدترافورد یک فاجعه بود. لوکاکو احساس میکند که با او بد رفتاری شده است، درحالی که بسیاری از هواداران یونایتد، از جمله گری نویل، معتقدند که او نه آمادگی لازم را دارد و نه استعداد کافی برای هدایت خط حمله شیاطین سرخ را دارا است. چیزی که همه ما میتوانیم روی آن توافق داشته باشیم این است که پول ۷۵ میلیون پوندی (۹۴ میلیون دلار) پرداخت شده برای او، تبدیل به یک تجارت وحشتناک شد.
3- کپا آریزابالاگا
بیلبائو به چلسی
گرانترین دروازهبان جهان از زمان ورود ادوارد مندی با کمتر از یکسوم قیمت در سال ۲۰۲۰، ذخیره بوده است. همانطور که قبلاً فاش شد، انتظار میرود کپا تابستان امسال انگلیس را ترک کند و دوران حضور او در چلسی احتمالاً برای همیشه فقط با کسب جام کارابائو همراه خواهد بود. اولاً، به دلیل امتناع از تعویض شدن در فینال ۲۰۱۹، و ثانیاً، به خاطر ناکامی در انجام یک سیو و سپس زدن ضربهای تعیین کننده و بد پس از وارد شدن به زمین صرفاً برای ضربات پنالتی در رقابت جام کارابائو مقابل لیورپول.
بسیاری از کارشناسان، نماینده آلوارو موراتا را بهترین فرد در تجارت میدانند. چگونه میتوان توضیح داد که چگونه مهاجمی که به طور مداوم برای گلزنی تلاش میکند، به نقل مکان به باشگاههای بزرگ اروپا برای مبالغ قابل چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ توجهی به کار خود ادامه میدهد؟ موراتا در فصل ۱۷-۲۰۱۶ موفق شد ۱۵ گل لیگ برتر را به ثمر برساند، که چلسی را متقاعد کرد او را با ۶۰ میلیون پوند (۷۵ میلیون دلار) از رئال مادرید به خدمت بگیرد، اما این بهترین رکورد او در تاریخ لیگ برتر است. درواقع، ملی پوش اسپانیایی تنها ۱۶ گل در لیگ برتر در طول حضور ۱۸ ماهه عجیب و غریب خود در استمفوردبریج به ثمر رساند که در ژانویه ۲۰۱۹ کمتر هم شد، آن هم زمانی که به او اجازه داده شد به صورت قرضی به اتلتیکو مادرید بپیوندد تا شانس یک انتقال دائمی داشته باشد. مورراتا احساس میکرد که مطبوعات در دوران حضورش در انگلیس به سرعت از او انتقاد میکردند، اما با توجه به حجم هزینهها نمیتوان به آمار گل او به عنوان چیزی جز ناامیدی نگاه کرد.
زمانی بود که به نظر میرسید نیکلاس پپه برای آرسنال خرید خوبی است، با این حال، پپه فصل گذشته یک گل به ثمر رساند و جای او در ترکیب اصلی مدتها است که توسط بازیکنان جوانتر و بهتر گرفته شده است. بنابراین، آرسنال باید تلاش کند تا بخش قابل توجهی از پول ۷۲ میلیون پوندی (۹۰ میلیون دلار) که یک رکورد در نقل و انتقالات است و سال ۲۰۱۹ آن را پرداخت کرد، جبران کند، هرچند که این عمل اصلاً آسان نخواهد بود. استعدادهایی در آنجا وجود دارد، اما مدتی است که به طرز دردناکی مشخص شده است که توپچیها برای بازیکنی که از فصل ۱۹-۲۰۱۸ در تیم حضور دارد، دستمزد زیادی پرداخت کردهاند.
بدترین خریدهای نقل و انتقالاتی فوتبال اروپا را بشناسید!
موناکو به رئال مادرید
درست مانند هر کس دیگری در دنیای فوتبال، فلورنتینو پرز، رئیس باشگاه رئال مادرید، در طول راهیابی کلمبیا به مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی ۲۰۱۴، عاشق خامس رودریگز با چهره تازه و ماهر شد. با توجه به اینکه هافبک تهاجمی با چشمانی تیزبین برای گلهای دیدنی، مدتها آرزوی انتقال به سانتیاگوبرنابئو را داشت، رقم خوردن این انتقال، اجتنابناپذیر بود، بنابراین خامس به جدیدترین کهکشانی پرز تبدیل شد. او در اولین فصل حضورش در اسپانیا در برخی مواقع مانند یک فوق ستاره بازی کرد و فصل ۱۵-۲۰۱۴ را با ۱۷ گل در تمام رقابتها به پایان رساند. با این حال، در حالی که انتصاب زینالدین زیدان به عنوان مربی در سال ۲۰۱۶ نقطه عطفی مهم در تاریخ مدرن مادرید بود، عملاً پایان دوران حرفه خامس با لوس بلانکوس بود. او به ندرت زیر نظر این مربی فرانسوی بازی میکرد که در یک مقطع مدعی شد که خامس خواسته است در بازی مقابل اتلتیک بیلبائو کنار گذاشته شود. در پایان، پس از چند سال حضور قرضی در بایرن مونیخ، و آخرین فصل بد که در آن او فقط هشت بازی انجام داد، خرید ۸۰ میلیون یورویی (۶۸ میلیون پوند/۸۶ میلیون دلار) بدون هزینه باقی ماند. تصویری عالی از اینکه او چقدر با روزهای ابتدایی فاصله دارد. ضمن اینکه سهام او پس از برنده شدن کفش طلا در جام جهانی برزیل، کاهش یافت.
لستر به منچستریونایتد
هری مگوایر میتواند یک مدافع خوب در لیگ برتر باشد. او این را در لستر ثابت کرد. به یاد داشته باشید، حتی پپ گواردیولا نیز در سال ۲۰۱۹ میخواست او را به خدمت بگیرد. مگوایر ادعا میکند که به جای آن یونایتد را انتخاب کرده است، اما حقیقت این است که منچسترسیتی از قیمت بالای او غافلگیر شده است. آنها به سادگی احساس نمیکردند که مگوایر ارزش یک رکورد جهانی برای یک مدافع را دارد و این ثابت شده است. برخی از آزارهایی که مگوایر طی سه سال گذشته از سوی هواداران منچستریونایتد دریافت کرده است، همانطور که خود مدافع میانی گفته است، از "حد" عبور کرده است. اما نمیتوان انکار کرد که دوره بدون جام او در اولدترافورد ناامید کننده و تلخ بوده است و مدتها است که تصمیم برای کاپیتان شدن در باشگاهش کاملاً مضحک به نظر میرسد. یونایتد ۸۰ میلیون پوند (۱۰۰ میلیون دلار) برای مگوایر پرداخت کرد. آنها حتی اندازه نیمی از آن هزینه را در حال حاضر از مدافع خود خدمات مثبت دریافت نمیکنند. ممکن است همانطور که رافائل فن درفارت بیان کرد، اما این ملی پوش انگلیسی در رده کسانی قرار بگیرد که این پول زیاد باشگاه را هدر داده است.
انتقال ادن هازارد به رئال مادرید، انتقالی که ۱۰ سال در جریان بود، از لحظهای که این وینگر برای تمرینات پیش فصل اضافه وزن داشت، محکوم به شکست به نظر میرسید. انصافاً در مورد هازارد، او با مصدومیت ناامیدانهای ناکام بود، زیرا در طول مدت حضورش در چلسی وضعیت سلامتی تقریباً خوبی داشت. با چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ این حال، حتی زمانی که او توانسته است یک سری بازی در اسپانیا داشته باشد، او تقلید بسیار ارزانی از بازیکنی است که هفت سال لیگ برتر را با درخششهایش امیدوار کرده بود. هازارد چند جام مهم از جمله لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورده است، اما او به اندازه گرت بیل در قهرمانی مادرید در فصل ۲۰۲۱-۲۰۲۲ نقش داشته است.
یوونتوس به منچستریونایتد
منچستریونایتد در سال ۲۰۱۲ پل پوگبا را بیهوده از دست چگونه در معاملات خود موفق شویم؟ داد. ده سال بعد، این اتفاق دوباره تکرار شد. در مورد آن اشتباه نکنید، اکثر هواداران از اینکه به خوبی از شر بازیکنی خلاص میشوند خوشحال هستند که مدتها است از کیفیت فوقالعاده محروم بودهاند. در واقع، برخی از هواداران خشمگین، نه تنها هافبک فرانسوی را در جریان بازی لیگ برتر مقابل نوریچ در آوریل هو کردند، بلکه فریاد زدند "فرار کن، پوگبا! " با این حال، از دست دادن چنین دارایی باارزشی برای هیچ چیز، همچنان دردسرساز است. به هر حال یونایتد در سال ۲۰۱۶ با پرداخت ۸۹.۵ میلیون پوند، پوگبا را از یوونتوس به خدمت گرفت. حالا، پس از شش فصل، یک لیگ اروپا، یک جام کارابائو و یک رشته نمایش رقتانگیز، پوگبا در حال بازگشت به جایی است که از آنجا آمده است.
دورتموند به بارسلونا
جدایی شوکه کننده نیمار و رفتنش به پاری سن ژرمن در تابستان ۲۰۱۷، بارسلونا را در تنگنا قرار داد. بله، آنها پول بسیار زیاد و رکورد جهانی برای بازیکن برزیلی دریافت کرده بودند، اما همه باشگاههای جهان میدانستند که آبی اناریها پول زیادی دارند و به دنبال جایگزینی هستند. در واقع، دورتموند بارسا را دید که با توپ پر روی جذب عثمان دمبله تمرکز کرده است. آنها با پرداخت ۱۰۵ میلیون یورو اولیه (۹۰ میلیون پوند / ۱۱۲ میلیون دلار) برای بازیکنی که فقط یک فصل خوب بوندسلیگا داشت، نهایتاً این خرید وحشتناک را انجام دادند. استعداد این ملی پوش فرانسوی قابل بحث نیست، اما پتانسیل او کاملاً محقق نشده است و او اکنون قرار است پس از پنج سال مصدومیت و بیانضباطی، با یک انتقال آزاد، بارسا را ترک کند.
11- آنتوان گریزمان
اتلتیکو مادرید به بارسلونا
آنتوان گریزمان در سال ۲۰۱۸ نزدیک به بارسایی شون بود، با انتقال ۱۰۰ میلیون یورویی (۸۶ میلیون پوند / ۱۰۷ میلیون دلار). اما او آن زمان بارسلونا را تحقیر کرد و سپس در پایان یک مستند ویدئویی که توسط جرارد پی که، مدافع بلوگرانا تهیه شده بود، پیشنهاد آنها را رد کرد. هواداران عصبانی بودند. آنها نمیخواستند بازیکن اتلتیکو مادرید بارسایی شود. با این حال، بارتومئو سال بعد به طور غیرقابل توضیحی به سمت گریزمان بازگشت و با پرداخت بند ۱۲۰ میلیون یورویی (۱۰۰ میلیون پوند / ۱۳۰ میلیون دلار) با امضای قرارداد بازیکن فرانسوی موافقت کرد، گویی مصمم به اثبات این موضوع است. این مهاجم همه فن حریف، لحظات خود را در نیوکمپ سپری کرد، اما لحظات شاد، بسیار کم بودند و او در سال ۲۰۲۱ به مادرید بازگشت و دوباره به صورت قرضی به اتلتیکو پیوست تا فرصت یک انتقال دائمی به روخی بلانکو را داشته باشد.
لیورپول به بارسلونا
او یکی از مهمترین نقل و انتقالات تاریخ لیورپول و بدترین نقل و انتقالات در بارسلونا است. بلوگرانا موافقت کرد که ۱۲۰ میلیون یورو (۱۰۰ میلیون پوند / ۱۳۰ میلیون دلار)، به اضافه ۴۰ میلیون یورو (۳۴ میلیون پوند / ۴۳ میلیون دلار) پاداشهای احتمالی، برای بازیکنی که خیلی هم به آن نیاز نداشت، بپردازند. آیا او یک مهاجم، یک هافبک یا چیزی در این میان بود؟ جوزپ ماریا بارتومئو مطمئناً هیچ ایدهای نداشت، اما بدون توجه به این موضوع، تمام تلاش خود را برای جذب بازیکن برزیلی انجام داد. مهمترین سهم او در طول چهار سال حضورش در بارسا، زدن دو گل به کاتالانها در زمان حضور قرضی در بایرن مونیخ در سال ۲۰۲۰ بود. پس از گذراندن سالها تلاش برای برگشتن کوتینیو به فرم خوب، آنها به او اجازه دادند که تنها با ۲۰ میلیون یورو (۱۷ میلیون پوند / ۲۱.۵ میلیون دلار) در سال ۲۰۲۲ به استون ویلا بپیوندد، زیرا آنها ناامیدانه تلاش کردند تا نظم مالی را در نیوکمپ پس از ورشکستگی بسیار نزدیک در دوران بارتومئو برقرار کنند.